Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
time flies
<proverb>
U
عمر ضایع مکن ای دل که جهان می گذرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
second world
U
جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
it is pervious to light
U
روشنایی ازان می گذرد
it is 0 minutes past four
U
ده دقیقه از چهار می گذرد
my a is 0 years
U
چهل سال ازعمرمن می گذرد
Pleasant hours fly fast.
<proverb>
U
لحظات خوش زود می گذرد.
The route runs across this country.
U
خط مسیر از این کشور می گذرد.
omnibus wire
U
سیمی که همگی جریان الکتریک از ان می گذرد
pleasant hours fly fast.
<proverb>
U
عمر اگر خوش گذرد زندگی نوح کم است.
arch-rib
U
[قوسی زیر طاق که از شبستان یا دالان کلیسا می گذرد.]
called strick
U
پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
atlas
U
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlases
U
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
pop goes the weasel
U
یکجور رقص روستایی که شیوه ان اینست که رقصنده از زیر دست انهامی گذرد
volts
U
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
volt
U
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
waste
U
ضایع
wastes
U
ضایع
rotted
U
ضایع شدن
rots
U
ضایع شدن
rot
U
ضایع شدن
undoes
U
ضایع کردن
undo
U
ضایع کردن
spoiling
U
ضایع کردن
spoils
U
ضایع کردن
spoiled
U
ضایع کردن
rotting
U
ضایع شدن
defacement
U
ضایع یا محوکردن
fordo
U
ضایع کردن
foredo
U
ضایع کردن
wastery
U
باطل ضایع
go bad
U
ضایع شدن
to play the deuce with
U
ضایع کردن
to make a hash of
U
ضایع کردن
addle
U
ضایع شدن
addle
U
: ضایع کردن
abusers
U
ضایع کننده
abuser
U
ضایع کننده
to make a mess of
U
ضایع کردن
wastry
U
باطل ضایع
spoil
U
ضایع کردن
kill
U
ضایع کردن
kills
U
ضایع کردن
wastes
U
ضایع کردن
waste
U
ضایع کردن
to be off
[British E]
U
ضایع کردن
to be spoiled
U
ضایع کردن
to turn to account
U
بهرمندشدن از ضایع نکردن
lost
U
از دست رفته ضایع
to languish
U
ضایع شدن
[به خاطر جایی یا وضعیتی ناخوشایند]
vales
U
جهان
worlds
U
جهان
world
U
جهان
vale
U
جهان
macrocosm
U
جهان
macrocosms
U
جهان
universe
U
جهان
this world of ours
U
این جهان ما
the whole world
U
سراسر جهان
universe of system
U
جهان سیستم
free world
U
جهان ازاد
peregrinator
U
جهان گرد
mineral kingdom
U
جهان جمادات
the invisible world
U
جهان ناپدید
the invisible
U
جهان ناپدید
first world
U
جهان اول
filmdom
U
جهان سینما
the future
U
جهان اینده
faerie
U
جهان پریان
screenland
U
جهان سینما
expansion of universe
U
انبساط جهان
weltanschauung
U
جهان بینی
outworld
U
جهان بیرونی
open universe
U
جهان باز
orrery
U
جهان نما
the next world
U
جهان اینده
infinite universe
U
جهان نامتناهی
the lower world
U
جهان پایین
the old world
U
جهان کهنه
infinite universe
U
جهان باز
the lower regions
U
جهان مردگان
inanimate nature
U
جهان جمادات
nether world
U
جهان اینده
nether world
U
جهان پایین
here below
U
دراین جهان
nether world
U
این جهان
the vanity of the world
U
پوچی جهان
internationalist
U
جهان گرا
creator of the world
U
جهان آفرین
underworld
U
زیرین جهان
christenings
U
جهان مسیحیت
Christendom
U
جهان مسیحیت
worldwide
U
در سرتاسر جهان
worldly-wise
U
جهان دیده
universe
U
جهان کیهان
Third World
U
جهان سوم
worldview
U
جهان بینی
panorama
U
جهان نما
microcosm
U
جهان کوچک
microcosm
U
جهان کهین
microcosms
U
جهان کوچک
microcosms
U
جهان کهین
worldly wise
U
جهان دیده
all over the world
U
در سراسر جهان
panoramas
U
جهان نما
all the world over
U
در سراسر جهان
finite universe
U
جهان بسته
finite universe
U
جهان متناهی
cosmography
U
شرح جهان
cosmorama
U
جهان نما
creator the world
U
جهان افرین
world creating
U
جهان افرین
world view
U
جهان بینی
demiurge
U
جهان افرین
world test
U
ازمون جهان
world power
U
جهان نیرو
closed universe
U
جهان متناهی
earthling
U
ساکن جهان
closed universe
U
جهان بسته
animals kingdom
U
جهان جانوران
animal kingdom
U
جهان جانوران
supramundane
U
مافوق این جهان
to be born
U
چشم به جهان گشودن
the back of beyond
U
دورترین گوشه جهان
the church militant
U
قاطبه مسیحیان جهان
superlunary
U
بیرون از این جهان
superlunar
U
بیرون ازاین جهان
superempirical
U
خارج از جهان مادی
the Classical World
[the Ancient World]
U
جهان باستانی
[تاریخ]
ultramundane
U
ماورا جهان ماوراگیتی
Antiquity
U
جهان باستانی
[تاریخ]
third world countries
U
کشورهای جهان سوم
the art of the Ancient world
U
هنر جهان باستان
theseven wonders of the world
U
عجایب هفتگانه جهان
the world is transitory
U
جهان ناپایدار است
the world and its fullness
U
جهان وهرچه دراوهست
under the sun
U
در جهان در زیر افتاب
oscillating universe
U
جهان نوسان کننده
demimonde
U
جهان زنان هرجایی
in ancient times
U
در اوقات جهان باستانی
intermundane
U
واقع در میان دو جهان
extramundane
U
بیرون از جهان یادنیا
industrial workers of the world
U
کارگران صنعتی جهان
all over the world
U
در همه جای جهان
outward things
U
جهان برونی یا فاهر
aboral
U
دورترین نقطه از جهان
planisphere
U
جهان نمای مسطح
peregrinations
U
جهان گردی دربدری
atlas
U
کتاب نقشهء جهان
atlases
U
کتاب نقشهء جهان
vale
U
زمین جهان خاکی
vales
U
زمین جهان خاکی
georama
U
جهان نمای پوک
peregrination
U
جهان گردی دربدری
mundane affairs
U
کارهای این جهان
ecumenic
U
وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
vegetable kingdom
U
جهان گیاهان مولود نباتی
demiurgic
U
وابسته به جهان افرین یااهریمن
demiurgeous
U
وابسته به جهان افرین یااهریمن
world wide
U
مشهور جهان متداول درهمه جا
antemundane
U
مربوط به پیش از افرینش جهان
the developed world
U
جهان توسعه یافته
[پیشرفته]
in a battle for world domination
U
مبارزه برای سلطه جهان
he passed hence
U
این جهان را بدرود گفت
transcendentalism
U
فلسفه خارج جهان مادی
he passed hence
U
ازاین جهان رخت بربست
sinusoidal projection
U
نقشه جهان نمای مسطح
planisphere
U
جهان نمای سطح نما
to know what's what
U
ازچیزهاوکارهای جهان اگاه بودن
the lower world
U
جهان مردگان عالم اسوات
oecumenical
U
جامع مشهوردر سراسر جهان
oecumenical
U
وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
premundane
U
پیش ازافرینش جهان بوده
third world economies
U
اقتصاد کشورهای جهان سوم
the whole world
U
همه دنیا تمامی جهان
topsy-turvy world
[upside-down world]
U
جهان سروته
[درهم وبرهم ]
[وارونه ]
candidates' matches
U
رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
apple
U
یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
cosmopolitan
U
وابسته به همه جهان بین المللی
apples
U
یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
rhadamanthus
U
نام یکی از داوران جهان پایین
candidates' tournament
U
تورنمنت نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
the pilgrimage of life
U
زندگی چندروزه ادمی دراین جهان
supemundane
U
بالاتراز چیزهای وابسته به این جهان
mundane era
U
تاریخی که مبداان افرینش جهان باشد
ill treat
U
سوء استفاده کردن ضایع کردن
utopian
U
تصوری شخصی که درصدد اصلاح جهان است
eustatic
U
مربوط به تغییرات سطح دریادر سرتاسر جهان
America Online
U
بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
globetrotter
U
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
globetrotters
U
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
malism
U
عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است
abused
U
سو استفاده کردن از ضایع کردن
abuse
U
سو استفاده کردن از ضایع کردن
waste
U
تلف کردن ضایع کردن
spoils
U
غارت کردن ضایع کردن
spoiling
U
غارت کردن ضایع کردن
spoiled
U
غارت کردن ضایع کردن
spoil
U
غارت کردن ضایع کردن
abuses
U
سو استفاده کردن از ضایع کردن
wastes
U
تلف کردن ضایع کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com