English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
astrology U علم احکام نجوم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
astrology U احکام نجوم
Other Matches
postulate U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulated U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulates U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulating U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
astronomy U نجوم
astro U مربوط به نجوم
astrolabe U اینه نجوم
astrological U مربوط به نجوم
strology U علم نجوم
constellations U علم نجوم
constellation U علم نجوم
astronomy U علم نجوم ستاره شناسی
astrologic U وابسته به نجوم بینی یا طالع شناسی
astrologically U از روی علم نجوم یا طالع بینی
avionics U فن استفاده از دستگاههای الکتریکی و خودکار درهوانوردی و نجوم
judgements U احکام
commansments U احکام
orders U احکام
judgments U احکام
judgement U احکام
final awards judgements U احکام قطعی
execution of judgments U اجرای احکام
rebuttable presumptions U احکام قابل رد
precepts of god U احکام الهی
declaratory judgments U احکام اعلامی
statute U احکام قانونی
ten commandments U احکام عشره
statutes U احکام قانونی
contradictory judgements U احکام مغایر
prontonotary U متصدی امضاء احکام
decalogue U احکام دهگانه موسی
law of moses U احکام دهگانه موسی
statues of god U احکام یا فرایض خدا
enforcement of judgement U اجرای احکام قضایی
prothonotary U متصدی امضاء احکام
data formatting statements U احکام قالب بندی داده ها
mosaic d. U وضع احکام دینی درزمان موسی
dispensations U وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
dispensation U وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
rebus sic stautibus U به این مفهوم که احکام در ازمنه مختلف دچارتغییر شکل می شوند
mesne process U مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
disaffirm U دعوی سابق را به صلح ختم کردن نقض احکام صادره از دادگاهها
precepts of god U فرایض دینی احکام دینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com