English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
visual signal U علایم بصری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
air signal U علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
ground signals U سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
Other Matches
visual interceptor U هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
pibal U تعیین جهت وزش باد به طریقه بصری دیدبانی بصری
conventional sign U علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
datum dan buoy U علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
visualreport U گزارش دیدبانی بصری گزارش مشاهدات بصری در حین پرواز
civision U رمز و کشف کردن علایم تلویزیونی رمز کردن علایم تلویزیونی
fog signal U علایم مه
optic U بصری
visually U بصری
visuals U بصری
visual U بصری
ocular U بصری
optical U بصری
control markings U علایم کنترل
indication of masculinity U علایم رجولیت
cipher text U علایم رمز
informative signs U علایم اخباری
load lines U علایم بارگیری
hazard signs U علایم خطر
identification markings U علایم شناسایی
plimsol mark U علایم بارگیری
traffic sign U تابلو علایم
indication signs U علایم راهنمایی
qualifying symbols U علایم توصیفی
fiducial marks U علایم پوشاننده
reflecting stud U علایم شبنما
draught marks U علایم ابخور
sleeve emblem U علایم سراستین
morse code U علایم مورس
optic chiasm U چلیپای بصری
visual check U مقابله بصری
VDU U واحدنمایش بصری
VDU U واحدنمایشگر بصری
optic U چشمی بصری
visual aids U کمکهای بصری
optical U الات بصری
visual identification U تشخیص بصری
vision recognition U تشخیص بصری
optokinetic U بصری- جنبشی
optical sight U دوربینهای بصری
visual communication U ارتباط بصری
visual communication U مخابره بصری
visual display U نمایش بصری
optic chiasma U چلیپای بصری
visualreport U گزارش بصری
VDUs U واحدنمایشگر بصری
VDUs U واحدنمایش بصری
audio visual U سمعی بصری
audio-visual U سمعی بصری
visual flight U پرواز بصری
audiovisual U سمعی-بصری
audiovisual U سمعی و بصری
videotext U متن بصری
visual observation U دیدبانی بصری
visual identification U شناسایی بصری
chiasma U ضربدر بصری
visual signal U علامت بصری
visual arts U هنرهای بصری
video ram U RA بصری یا تصویری
hazard signs U علایم امکان تولیدخطر
accounting symbol U علایم مشخصه حساب
military symbols U علایم قراردادی نظامی
legal assistance U علایم قراردادی نقشه
emblem U با علایم نشان دادن
signal U علایم مخابراتی مخابرات
emblems U با علایم نشان دادن
symbolic logic U زبان علایم یاعلامتی
base symbol U علایم قراردادی مبنا
signalled U علایم مخابراتی مخابرات
ghost signals U علایم راداری سرگردان
signaled U علایم مخابراتی مخابرات
vdt U ترمینال نمایش بصری
visual interaction U کنش متقابل بصری
visual elevation U افت بصری گلوله
titchener's illusion U خطای بصری تیچنر
video tape U نوار سمعی و بصری
video adapter U وفق دهنده بصری
visual display terminal U ترمینال نمایش بصری
flash card U ورقه تمرین بصری
visual display unit U واحد نمایشگر بصری
optical U مربوط به دیدبانی بصری
signal area U منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
radar echo U علایم روی صفحه رادار
ghost signals U علایم راداری بدون منبع
descriptive name U شرح علایم روی نقشه
sign off U علایم ختم مخابرات یامکالمات
grid ticks U علایم شبکه بندی نقشه
break up U مرز علایم مشخصه هدف
legal assistance U کمکهای قضایی شرح علایم
break up U حد فاصل علایم مشخصه هدف
r.m.a. color code U علایم رنگی جامعه رادیوسازان
visual flight U پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
video graphics array U ارایه نگاره سازی بصری
optical U نشانه روی بصری چشمی
vga U ارایه نگاره سازی بصری
optical sight U وسایل نشانه روی بصری
berne list U کتاب علایم شناسایی بین المللی
regulatory signs U علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
fiducial marks U علایم منطبق شونده در صفحه رادار
visual omnidirectional range U سیستم تعیین مسیر هواپیمابطریق بصری
service chevron U علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
contacting U ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contact U ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
procedure sign U علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
contacts U ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacted U ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
drift signal U علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
nancy U سیستم چراغ نانسی مخصوص مخابره بصری
grid ticks U علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
symbolic form U علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
blinker U چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
service marking U علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
signed route U جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
compliance index U شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
video amplifier U دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
pipped U هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pips U هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pip U هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipping U هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pip matching U روش بصری روانه کردن انتن رادار در ارتفاع و سمت
pibal U دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
meaconing U گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
sanitize U حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
aliasing U اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
ethernet U نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد
target echo U علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف
position light U علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
to watch for certain symptoms U توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
skin paint U نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
spurious signal U علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
area search U کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
shoulder mark U نشان سردوشی علایم سردوشی
video disk U دیسک بصری دیسک تصویری
landmarks U دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
landmark U دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
radar return U انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
video cassette U نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassettes U نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
flag semaphore U سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com