Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
glyph
U
علامت یا نشان حجاری شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marks
U
نشان علامت
marker
U
علامت نشان
markers
U
علامت نشان
mark
U
نشان علامت
obelize
U
با این علامت "-" نشان گذاردن
indication
U
علامت یا چیزی که نشان دهد
coats of arms
U
نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
coat of arms
U
نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
idegraphy
U
علامت نویسی نمایش فکر یا تصور با نشان
battle clasp
U
نشان و علامت شرکت در جنگ بین المللی اول
mark
U
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
drift float
U
علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
marks
U
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
quantifier
U
علامت یا نشانهای که حجم یا محدوده چیزی را نشان دهد
hyphens
U
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
hyphen
U
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
colons
U
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
blip
U
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
blips
U
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
colon
U
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
bracket
U
علامت چاپ که نشان میدهد یک دستوالعمل یا عمل باید جداگانه پردازش شود
tracking symbol
U
علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
markers
U
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
indicator
U
ثبات یا بیت علامت که وضعیت پردازنده و ثباتهایش را نشان میدهد مثل رقم نقلی یا سرریز
burn notice
U
علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
marker
U
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
colons
U
نشان دونقطه دونقطه یعنی این علامت : روده بزرگ
characteristic
U
صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristically
U
صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
colon
U
نشان دونقطه دونقطه یعنی این علامت : روده بزرگ
markers
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
floating
U
علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند
sculpting
U
حجاری کردن
relief
U
حجاری برجسته
sculpted
U
حجاری کردن
sculpt
U
حجاری کردن
sculpts
U
حجاری کردن
incise
U
حجاری کردن
incised
U
حجاری کردن
incises
U
حجاری کردن
anaglyph
U
حجاری برجسته
lithograph
U
حکاکی روی سنگ حجاری
lithographs
U
حکاکی روی سنگ حجاری
damascene-work
U
[طراحی حجاری شده بر روی فلز]
femur
U
[نمای صاف افقی که میان آن حجاری شده باشد.]
symbol
U
اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
symbol
U
علامت ترسیمی علامت فرمولی
characters
U
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character
U
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
inscribing
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribed
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribes
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribe
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
puncuation
U
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garters
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
discretionary
U
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
silver star
U
نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
scarry
U
دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
bingo
U
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
bas relif
U
حجاری ونقوش برجسته برجسته
markings
U
نشان دار سازی نشان
poniter
U
نشان دهنده نشان گیرنده
marking
U
نشان دار سازی نشان
flag
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
supervisory
U
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something
U
نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
marks
U
نشان کردن نشان
mark
U
نشان کردن نشان
ground resolution
U
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
indicator
U
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
characters
U
علامت
presaged
U
علامت
presaging
U
علامت
presages
U
علامت
symptomless
U
بی علامت
ticks
U
علامت
ticked
U
علامت
bullets
U
یک علامت
tick
U
علامت
presage
U
علامت
badges
U
علامت
banners
U
علامت
character
U
علامت
apostrophes
U
علامت
apostrophe
U
علامت
marks
U
علامت
branding
U
علامت
symptom
U
علامت
caret
U
علامت
emblems
U
علامت
bullet
U
یک علامت
signal generator
U
علامت زا
emblem
U
علامت
symptoms
U
علامت
signaled
U
علامت
mark
U
علامت
signum
U
علامت
token
U
علامت
tokens
U
علامت
codes and codification
U
علامت
apostrophize
U
علامت
designation
U
علامت
designations
U
علامت
insignia
U
علامت
differentia
U
علامت
banner
U
علامت
brand
U
علامت
symbol
U
علامت
unsigned
U
بی علامت
tags
U
علامت
tag
U
علامت
fog signal
U
علامت مه
signalled
U
علامت
stripes
U
علامت
stripe
U
علامت
code
U
علامت
brands
U
علامت
impresa
U
علامت
badge
U
علامت
indicator
U
علامت
indicium
U
علامت
ditto
U
علامت
signal
U
علامت
marine code
U
علامت
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
signal detection
U
علامت یابی
dash
U
علامت زدن
dashed
U
این علامت
signalled
U
علامت نشانه
dashed
U
علامت زدن
dash
U
این علامت
brand leader
U
علامت تجارتی
signalled
U
علامت دادن
signallzation
U
علامت گذاری
signaler
U
علامت دهنده
signal normalization
U
هنجارسازی علامت
signal level
U
سطح علامت
arrow head
U
علامت پیکان
brevity code
U
علامت اختصاری
blazers
U
علامت گذار
blazer
U
علامت گذار
stop sign
U
علامت توقف
signaled
U
علامت دادن
bracket
U
این علامت
question marks
U
علامت سوال
symbol table
U
جدول علامت
terminal symbol
U
علامت پایانی
plus signs
U
علامت بعلاوه
signaled
U
علامت نشانه
question mark
U
علامت سوال
telegraph signal
U
علامت تلگرافی
dashes
U
این علامت
banners
U
علامت علم
sleeve emblem
U
علامت سردست
start signal
U
علامت شروع
asymptomatic
U
بدون علامت
blinker
U
علامت چشمک زن
stonemason's mark
U
علامت سنگتراش
stop dog
U
علامت وقف
audible signal
U
علامت سمعی
accidents
U
علامت سلاح
balefire
U
اتش علامت
banner
U
علامت علم
accidents
U
علامت بد مرض
accident
U
علامت سلاح
accident
U
علامت بد مرض
temporal sign
U
علامت زمانی
dashes
U
علامت زدن
sears
U
علامت داغ
logical symbol
U
علامت منطقی
allegories
U
نشانه علامت
allegory
U
نشانه علامت
logic symbol
U
علامت منطقی
line out
U
با خط علامت گذاشتن
line clear signal
U
علامت ازاد
double hyphen
U
این علامت //
draft marks
U
علامت ابخور
interrogation point
U
علامت سئوال
ha
U
علامت تعجب
demarcation
U
علامت گذاری
disconnect signal
U
علامت انفصال
medical badge
U
علامت بهداری
indicator
U
علامت خط نشانه
marque
U
علامت مخصوص
cut off signal
U
علامت قطع
earmarking
U
علامت گذاری
decision symbol
U
علامت تصمیم
mark condition
U
شرط علامت
stand
U
علامت یادبود
symbol
U
علامت نمون
digital signal
U
علامت رقمی
end mark
U
علامت بی پایان
equal sign
U
علامت برابری
idle indicating signal
U
علامت ازاد
group mark
U
علامت گروه
guard signal
U
علامت نگهبان
identification character
U
علامت مشخصه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com