Total search result: 201 (9 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
multiplication U |
علامت نوشته شده یا چاپ شده x برای نمایش ضرب دو عدد |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
burn in U |
علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی |
 |
 |
fix U |
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست |
 |
 |
fixes U |
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست |
 |
 |
bingo U |
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی |
 |
 |
slashed zero U |
علامت نوشته یا چاپ شده |
 |
 |
character U |
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود |
 |
 |
characters U |
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود |
 |
 |
analog U |
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
 |
 |
sic U |
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده |
 |
 |
sickest U |
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن |
 |
 |
sick U |
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن |
 |
 |
straight line coding U |
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر |
 |
 |
writes U |
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود. |
 |
 |
write U |
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود. |
 |
 |
soft sector U |
علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود |
 |
 |
kiosk U |
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم |
 |
 |
kiosks U |
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم |
 |
 |
monitors U |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
 |
 |
monitored U |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
 |
 |
monitor U |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
 |
 |
electronic U |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |
 |
 |
texts U |
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |
 |
 |
text U |
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |
 |
 |
splash screen U |
صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود |
 |
 |
high resolution bit mapped display U |
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش |
 |
 |
graphics U |
تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات |
 |
 |
signifiable U |
قابل نمایش بوسیله علامت یارمز |
 |
 |
sennet U |
شیپور علامت شروع نمایش یا ختم ان |
 |
 |
enhancing U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
enhance U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
enhanced U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
enhances U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
idegraphy U |
علامت نویسی نمایش فکر یا تصور با نشان |
 |
 |
formats U |
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند |
 |
 |
format U |
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند |
 |
 |
minus U |
علامت چاپ شده یا نوشته شده |
 |
 |
minus sign U |
علامت چاپ شده یا نوشته شده |
 |
 |
plus sign U |
علامت چاپ شده یا نوشته شده |
 |
 |
minus signs U |
علامت چاپ شده یا نوشته شده |
 |
 |
plus U |
علامت چاپ شده یا نوشته شده |
 |
 |
plus signs U |
علامت چاپ شده یا نوشته شده |
 |
 |
graphics U |
شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود |
 |
 |
menu U |
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |
 |
 |
menus U |
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |
 |
 |
blackest U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
 |
 |
blacked U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
 |
 |
blacker U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
 |
 |
black U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
 |
 |
blacks U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
 |
 |
equations U |
فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل |
 |
 |
equation U |
فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل |
 |
 |
It is written for our benefit U |
نوشته کردن برای ما فایده دارد |
 |
 |
ruler U |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
 |
 |
rulers U |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
 |
 |
cue U |
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی |
 |
 |
cues U |
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی |
 |
 |
analogues U |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
 |
 |
analogue U |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
 |
 |
applies U |
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته |
 |
 |
apply U |
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته |
 |
 |
bibliotics U |
بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان |
 |
 |
applying U |
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته |
 |
 |
z buffer U |
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه |
 |
 |
tracking symbol U |
علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد |
 |
 |
dithering U |
ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش |
 |
 |
objecting U |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
 |
 |
objected U |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
 |
 |
object U |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
 |
 |
indirect objects U |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
 |
 |
direct objects U |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
 |
 |
objects U |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
 |
 |
Lower third U |
قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه] |
 |
 |
chyron [American E] U |
قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه] |
 |
 |
aston [British E] U |
قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه] |
 |
 |
ikon U |
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع |
 |
 |
time U |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
 |
 |
timed U |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
 |
 |
times U |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
 |
 |
insertion point U |
نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود |
 |
 |
windowing U |
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره |
 |
 |
bespoke software U |
نرم افزاری بکه برای یک نیاز خالص مصرف کننده نوشته شده است |
 |
 |
buffer U |
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که در حافظه اصلی خوانده یا نوشته شود |
 |
 |
infra red link U |
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد |
 |
 |
publishes U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
 |
 |
publish U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
 |
 |
published U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
 |
 |
conversions U |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
 |
 |
conversion U |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
 |
 |
bipolar U |
روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود |
 |
 |
inks U |
مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن |
 |
 |
ink U |
مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن |
 |
 |
waff U |
اهتزاز پرچم یا هر چیزدیگری برای علامت دادن |
 |
 |
flash card U |
ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد |
 |
 |
tick mark U |
علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر |
 |
 |
circular U |
صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند |
 |
 |
hyphen U |
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه |
 |
 |
circulars U |
صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند |
 |
 |
commas U |
علامت " , " که برای جدا کردن داده ها و متغیر ها و آرگومان ها میباشد |
 |
 |
comma U |
علامت " , " که برای جدا کردن داده ها و متغیر ها و آرگومان ها میباشد |
 |
 |
hyphens U |
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه |
 |
 |
p system U |
سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند |
 |
 |
realize U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realized U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realizing U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realised U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realising U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realizes U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realizing the palette U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realises U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
blips U |
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت |
 |
 |
responses U |
فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود |
 |
 |
response U |
فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود |
 |
 |
blip U |
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت |
 |
 |
letters U |
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا.. |
 |
 |
letter U |
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا.. |
 |
 |
floating U |
علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند |
 |
 |
sea marker U |
نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود |
 |
 |
databases U |
برنامهای که یک واسط بین برنامه نوشته شده برای دستیابی به توابع DBMS است و خود DBMS |
 |
 |
database U |
برنامهای که یک واسط بین برنامه نوشته شده برای دستیابی به توابع DBMS است و خود DBMS |
 |
 |
embedded code U |
بخش ها یا توابعی که به زبان ماشین نوشته شده اند و در برنامه سطح بالا وارد می شوند برای سرعت بخشیدن یا انجام تابع خاص |
 |
 |
text U |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
 |
 |
texts U |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
 |
 |
i did it for show U |
برای نمایش یا فاهر ان کاررا کردم |
 |
 |
benefiting U |
نمایش برای جمع اوری اعانه . |
 |
 |
benefit U |
نمایش برای جمع اوری اعانه . |
 |
 |
benefited U |
نمایش برای جمع اوری اعانه . |
 |
 |
documented U |
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
 |
 |
document U |
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
 |
 |
documenting U |
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
 |
 |
spelling checker U |
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود |
 |
 |
spellchecker U |
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود |
 |
 |
burn notice U |
علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند |
 |
 |
marker U |
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده |
 |
 |
pH U |
علامت لگاریتم منفی برای غلظت یون هیدروژن برحسب گرم اتم درهر لیتر |
 |
 |
markers U |
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده |
 |
 |
helped U |
کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2- |
 |
 |
presentation graphics U |
گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده |
 |
 |
models U |
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود |
 |
 |
model U |
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود |
 |
 |
repertoire U |
فهرست نمایشهای اماده برای نمایش دادن |
 |
 |
modeled U |
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود |
 |
 |
modelled U |
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود |
 |
 |
helps U |
کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2- |
 |
 |
helps U |
کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی |
 |
 |
helped U |
کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی |
 |
 |
help U |
کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی |
 |
 |
call-up U |
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده |
 |
 |
call-ups U |
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده |
 |
 |
call up U |
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده |
 |
 |
help U |
کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2- |
 |
 |
geometry and rendering U |
مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی |
 |
 |
kludge U |
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود |
 |
 |
kluge U |
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود |
 |
 |
yoicks U |
علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص |
 |
 |
blue flag U |
پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد |
 |
 |
compatibility U |
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند |
 |
 |
dials U |
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد |
 |
 |
finite precision numbers U |
استفاده از تعداد بیتهای ثابت برای نمایش اعداد |
 |
 |
dial U |
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد |
 |
 |
game U |
joystick و آداپتور نمایش فقط برای بازی کردن |
 |
 |
graphic display U |
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه |
 |
 |
stage set U |
تنظیم صحنه برای ایفای نقش معینی از نمایش |
 |
 |
dialed U |
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد |
 |
 |
multiprecision U |
استفاده از بیش از یک کلمه داده برای نمایش اعداد. |
 |
 |
breakdown drawing U |
رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم |
 |
 |
dialled U |
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد |
 |
 |
logic U |
نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی |
 |
 |
scripts U |
ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث |
 |
 |
decisions U |
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود |
 |
 |
decision U |
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود |
 |
 |
microsoft U |
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد |
 |
 |
focus U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focused U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focuses U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focussed U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focusses U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focussing U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
picking device U |
دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش |
 |
 |
nixie tube U |
یک لامپ خلاء که برای نمایش اعداد ناخوانا بکار می رود |
 |
 |
cards U |
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده |
 |
 |
stability U |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر بدون لکه |
 |
 |
card U |
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده |
 |
 |
prompted U |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
 |
 |
prompt U |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
 |
 |
bipolar U |
استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی |
 |
 |
leading zero U |
رقم صفر برای نمایش شروع عدد ذخیره شده |
 |
 |
symbol U |
نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار |
 |
 |
prompts U |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
 |
 |
colours U |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
 |
 |
colour U |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
 |
 |
off screen buffer U |
فضای RAM برای نگهداری تصویر پیش از نمایش آن روی صفحه |
 |
 |
punch U |
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است |
 |
 |
alert U |
تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر |
 |
 |
code level U |
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند |
 |
 |
charactristic curve U |
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل |
 |
 |
punched U |
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است |
 |
 |
punches U |
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است |
 |
 |
alerts U |
تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر |
 |
 |
alerted U |
تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر |
 |
 |
microwriter U |
صفحه کلید و نمایش قابل حمل برای تایپ در حین سفر |
 |