Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
signals
U
علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quick count
U
کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
cipher
U
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cyphers
U
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers
U
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
time charter
U
اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
texts
U
کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و...
text
U
کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و...
to give somebody an ultimatum
U
به کسی آخرین مدت را دادن
[برای اجرای قراردادی]
to off an agreement
U
قصد خود را برای الغای قراردادی اگاهی دادن
authentication code
U
سیستم نشانی رمزی معرفهای رمزی
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
codress
U
نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
named airport of departure
U
فرودگاه معین برای حرکت
tc
U
اجاره دربست برای مدت معین
to set measures to anything
U
برای چیزی اندازه یا حد معین کردن
to settle an a
U
برای کسی مقر ری سالیانه معین کردن
applied
U
برای هدف معین بکار رفته کاربسته
discharge of contract
U
انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
panels
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panel
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
reciprocal agreement
U
قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
set up
U
اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
time charter
U
اجاره کردن وسیله نقلیه برای مدت معین
blocks
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocked
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
so
U
علامتی برای معین کردن قابلیتهای فقط فرستادنی تجهیزات
rain check
<idiom>
رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
blanketed
U
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanket
U
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
tick mark
U
علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
blankets
U
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
pit board
U
تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
assessed value
U
ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود
code level
U
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
unlike signs
U
علامتهای متفاوت
hand signs
U
علامتهای با دست
hobbling
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
bend allowance
U
فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
hopple
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
calling sequence
U
مجموعهای مشخص ازدستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریزبرنامه معین ضروری است
ratioing
U
کوچک و بزرگ کردن عکس به مقیاس معین برای استفاده در موزاییکهای عکسی
hobble
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
holotype
U
نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
authorization to copy
U
اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین
shipping marks
U
علامتهای روی بسته بندی
false attack
U
حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
splits
U
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
case marks
U
علامتهای روی جعبه یا بسته بندی
controlled airspace
U
قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
zahn cup
U
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
crop mark
U
در نرم افزار DTP علامتهای چاپ شده که لبه کاغذ یا تصویر را نشان میدهند و امکان برش دقیق می دهند
insides
U
تو اعضای داخلی
inside
U
تو اعضای داخلی
burgomaster
U
اعضای شهرداری
royalty
U
اعضای خانواده سلطنتی
technical staff
U
کارمندان یا اعضای فنی
footwork
U
هماهنگی پا با اعضای دیگر
cadres
U
اعضای یک سازمان نظامی
vitals
U
اعضای حیاتی و موثربدن
cadre
U
اعضای یک سازمان نظامی
paraplegia
U
فلج اعضای سافل
stiffening members
U
اعضای صلب کننده
locomotor
U
ابتلاء اعضای حرکتی
prosthetics
U
مبحث اعضای مضنوعی
senior members
U
اعضای بالارتبه یا ارشد
main structure menbers
U
اعضای اصلی ساختمان
locomotory
U
ابتلاء اعضای حرکتی
royalties
U
اعضای خانواده سلطنتی
sensorium
U
مرکز حواس اعضای حس
the f.
U
اعضای هیئت پزشکی
innards
U
اعضای داخلی حیوان یاانسان
acroesthesia
U
افزایش حساسیت اعضای انتهایی
senatorial
U
وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
locomotor
U
دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
vitals
U
اعضای اصلی بدن حیوان
senatorian
U
وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
quaker meeting
U
انجمن کواکرهاکه اعضای ان خام
toho
U
اعضای انگشتان نشانه و شست
hypotrophy
U
رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
defoult
U
قراردادی
bespoke
U
قراردادی
defaulted
U
قراردادی
arbitrary
U
قراردادی
bespoken
U
قراردادی
default
U
قراردادی
conventional
U
قراردادی
defaults
U
قراردادی
defaulting
U
قراردادی
advice code
U
کد قراردادی
contractual
U
قراردادی
contracted
U
قراردادی
based on a contract
U
قراردادی
conscript fathere
U
اعضای مجلس سنای روم باستان
urogenital
U
وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
prosign
U
علامت قراردادی
conventions
U
ائین قراردادی
code
U
نشانه قراردادی
conventional current
U
جریان قراردادی
arbitrary
U
دلبخواه قراردادی
agreed point
U
نقطه قراردادی
agreement water rate
U
نرخ قراردادی اب
convention
U
ائین قراردادی
contracted weaver
U
بافنده قراردادی
formal charge
U
بار قراردادی
contractual liability
U
مسئوولیت قراردادی
convectional current
U
جریان قراردادی
contractual relationship
U
رابطه قراردادی
To conclude an agreement (contract).
U
قراردادی بستن
arbitrarily
U
بطور قراردادی
unconventional
U
غیر قراردادی
outriggers
U
اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
bounds
U
محدودیتی که به تعداد اعضای یک آرایه داده میشود
quaker's meeting
U
انجمن کوالرهاکه اعضای ان خاموش میماندندتایکی درنتیجه
bionic
U
وابسته به کار گذاشتن اعضای ساختگی در بدن
base symbol
U
علایم قراردادی مبنا
award a contract
U
قراردادی را واگذار کردن
military symbols
U
علایم قراردادی نظامی
enter into an agreement
U
قراردادی را منعقد کردن
hit and miss
<idiom>
U
ناخوشآیند ،غیر قراردادی
phonetic alphabet
U
کلمات قراردادی مخابراتی
legal assistance
U
علایم قراردادی نقشه
To annul
[abrogate]
a contract
قراردادی را باطل کردن
conventional programming
U
برنامه نویسی قراردادی
mystics
U
رمزی
furtive
U
رمزی
backstairs
U
رمزی
figurative
U
رمزی
allegorical
U
رمزی
mystic
U
رمزی
encoded
U
رمزی
in petto
U
رمزی
occult
U
رمزی
coded
U
رمزی
cryptic
U
رمزی
runic
U
رمزی
cryptically
U
رمزی
emblematic
U
رمزی
allegoric
U
رمزی
allusive
U
رمزی
symbolically
U
رمزی
monogrammatic
U
رمزی
enigmatical
U
رمزی
symbolic
U
رمزی
emblematical
U
رمزی
clocks
U
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
component
U
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
components
U
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
clock
U
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
matricular
U
وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
catena
U
1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
backplane
U
مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
pin joint
U
اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
default font
U
فونت پیش فرض یا قراردادی
default setting
U
تنظیم پیش فرض یا قراردادی
taxi squadder
U
بازیگر عضو گروه قراردادی
to enter into an agreement
U
پیمان یا قراردادی منعقد کردن
to draw up a contract
U
قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
taxies
U
عضو گروه بازیگران قراردادی
taxiing
U
عضو گروه بازیگران قراردادی
creation of contractual tie
U
انشاء ایجاد رابطه قراردادی
taxi
U
عضو گروه بازیگران قراردادی
guarantee a contract
U
اجرای قراردادی را ضمانت کردن
conventionality
U
مطابقت با ایین ورسوم قراردادی
all in contract
U
قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
advice code
U
کد قراردادی مخصوص ارسال اماد
taxied
U
عضو گروه بازیگران قراردادی
to guarantee a contract
U
اجرای قراردادی راضمانت کردن
symbolic logic
U
منطق رمزی
symbolic
U
رمزی اشاری
symbolically
U
رمزی اشاری
mystifies
U
رمزی کردن
mystifying
U
رمزی کردن
mystified
U
رمزی کردن
mystic participation
U
اشتراک رمزی
mystify
U
رمزی کردن
esoteric
U
رمزی درونی
undercover
U
رمزی جاسوس
mystic sense
U
معنی رمزی
formal logic
U
منطق رمزی
occult
U
سری رمزی
encoded
U
رمزی شده
formulas
U
قاعده رمزی
watchwords
U
کلمه رمزی
watchword
U
کلمه رمزی
code words
U
کلمات رمزی
encodes
U
رمزی کردن
encode
U
رمزی کردن
code word
U
کلمات رمزی
code
U
رمزی کردن
coded character
U
دخشه رمزی
cryptocorrespondence
U
مکاتبات رمزی
cryptograph
U
نوشته رمزی
puzzle lock
U
قفل رمزی
cryptogram
U
نوشته رمزی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com