English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
consuming U علاقه-عشق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disinterest U بی علاقه کردن بی علاقه شدن
stomachy U بی علاقه
fondness U علاقه
nonchalant U بی علاقه
affection U علاقه
disinterested U : بی علاقه
unresponsive U بی علاقه
penchant U علاقه
interests U علاقه
binds U علاقه
bind U علاقه
interest U علاقه .
ties U علاقه
interests U علاقه .
uninterested U بی علاقه
tie U علاقه
interest U علاقه
it is of interest to me U من در ان علاقه مندم
renunciation U قطع علاقه
necrophagia U علاقه به اجساد
put up with <idiom> U علاقه مند
beloved U مورد علاقه
disaffection U عدم علاقه
fondly U از روی علاقه
going for (someone) <idiom> U علاقه کسی
(not one's) cup of tea <idiom> U علاقه ویژه
calf love U علاقه دمدمی
interestedness U علاقه مندی
laceman U علاقه بند
self concern U علاقه بنفس
disinterest U علاقه نداشتن
enthusiastic U علاقه مند
enthusiast U علاقه مند
enthusiasts U علاقه مند
tendencies U علاقه مختصر
tendency U علاقه مختصر
focal point U علاقه - سرگرمی
interested U علاقه مند
property U علاقه مایملک
liking U ذوق علاقه
concerned U علاقه مند
spelunking U علاقه به غار شناسی
uniterested U بی علاقه بی دخل وتصرف
shebang U امر مورد علاقه
disaffect U از علاقه و محبت کاستن
fancy free U بی علاقه عاری از عشق
To be interested in ( keen on ) some thing . U به چیزی علاقه داشتن
To sever ones ties . to lose interest. U قطع علاقه کردن
fancying U تفننی علاقه داشتن به
You have piqued my interest in ... U تو من را به ... علاقه مند کردی.
to pique U علاقه مند کردن
unconcern U عدم علاقه خونسردی
heterosexuality U علاقه بجنس مخالف
fancy U تفننی علاقه داشتن به
fanciest U تفننی علاقه داشتن به
fancies U تفننی علاقه داشتن به
fancied U تفننی علاقه داشتن به
I have lost my interest in football . U دیگر به فوتبال علاقه ای ندارم
earnest U سنگین علاقه شدید به چیزی
idiopathy U علاقه خاص ناخوشی جداگانه
interested parties U اشخاص ذی نفع یا علاقه مند
He takes ( heels) much interest in politics. U به سیاست خیلی علاقه دارد
uncommunicative U بی علاقه به مکالمه و تبادل فکر و خبر
It is of no interest to me at all. U من به این موضوع اصلا"علاقه ای ندارم
wanderlust U علاقه مند به سیاحت سفر دوستی
turfman U صاحب اسب و علاقه مند به اسبدوانی
heterosexuals U مربوط به علاقه جنسی نسبت به جنس مخالف
shrug your shoulders <idiom> U نشانه بی علاقه [لاقید] یا نا آگاه بودن [اصطلاح]
the iron interest U کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند
adonis U جوان زیبایی که مورد علاقه افرودیت بود
theatre fiend U آدم دیوانه وار علاقه مند به تیاتر
heterosexual U مربوط به علاقه جنسی نسبت به جنس مخالف
lady's man U مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
ladies' man U مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
ladies' men U مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
bookworm U کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
bookworms U کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
aficionado کسی که بسیار آگاه و علاقه مند به فعالیتی است.
association for women in computing U متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند
addict U کسی که بسیار آگاه و علاقه مند به فعالیتی است
Absence makes the heart grow fonder. <proverb> U جدایى و دورى , باعث افزایش علاقه و دوستى مى شود.
nympholepsy U جنون و علاقه شدید برای دسترسی به چیزهای غیرقابل حصول
May be I can interest you in this issue . U شاید بتوانم علاقه شما را به این مطلب جلب نمایم
fiend U دارای احساسات شدید [دیوانه وار مشتاق یا علاقه مند]
Andy was never interested in school, but Anna was a completely different kettle of fish. U اندی زیاد به مدرسه علاقه نداشت، اما آنا کاملا متفاوت بود.
hackers U فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
hacker U فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
feather-bedding U مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
feather bedding U مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
ri/sme U سازمان تخصصی مهندسین علاقه مند در طراحی واستفاده از روبوت هاof Society the Internationalof EngineersRobotics anufacturing
bisexuals U دارای علاقه جنسی به جنس مقابل وبه جنس خود
bisexual U دارای علاقه جنسی به جنس مقابل وبه جنس خود
special interest groups U گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
apolitical U دارای شخصیت غیر سیاسی بی علاقه بامور سیاسی
zeal U ذوق شور وطن عشق و علاقه به وطن
localism U ایین محلی علاقه محلی
Mejidian style U طرح مجید [این طرح جلوه ای از طرح محرابی و ترکیب با گل فرنگ است که بدلیل علاقه عبدالمجید، سلطان ترکیه به این طرح آنرا به او نسبت داده اند.]
gold washing U شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com