Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
yachtsman
U
علاقمندبه دریانوردی
yachtsmen
U
علاقمندبه دریانوردی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
partial
U
علاقمندبه
seafaring
U
دریانوردی
navigation
U
دریانوردی
seamanship
U
مهارت در دریانوردی
marine
U
وابسته به دریانوردی
marines
U
وابسته به دریانوردی
cruising speed
U
سرعت دریانوردی
nautical chart
U
نقشه دریانوردی
rules of the roads
U
قوانین دریانوردی
seaworthy
U
قابل دریانوردی
traffic
U
انتقال دریانوردی
trafficking
U
انتقال دریانوردی
traffics
U
انتقال دریانوردی
trafficked
U
انتقال دریانوردی
deck log
U
دفتر وقایع دریانوردی
shell back
U
دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
unseaworthy
U
غیر قابل دریانوردی
nautical
U
مربوط به دریانوردی ملوانی
side lights
U
چراغ دریانوردی طرفین ناو
fourth degree of readiness
U
محل دریانوردی station cruising: syn
polywag
U
دریانوردی که به نواحی استوایی سفر نکرده باشد
dock trials
U
ازمایشهای بعد از تعمیر ناو ازمایش قبل از دریانوردی
voyage repairs
U
تعمیرات مخصوص اماده شدن ناو برای دریانوردی تعمیرات قبل از حرکت دریایی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com