Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pontifex
U
عضو شورای کشیشان کاتولیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
soutane
U
ردای مخصوص کشیشان کاتولیک
biretta
U
یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
priest ridden
U
زیر نفوذ کشیشان قرار گرفته منکوب کشیشان
sacerdotal
U
وابسته به کشیشان درخور کشیشان
calotte
U
شبکلاه کشیشان
dominie
U
عنوان کشیشان کلیسای هلند
alb
U
پیراهن سفید و بلند کشیشان
lama teshu
U
رئیس کشیشان بودایی مغولستان
sacerdotage
U
کشیش مابی جماعت کشیشان
hoods
U
باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
hood
U
باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
dalailama
U
رئیس کشیشان بودایی تبت
lamasery-rise
U
[خانقاه کشیشان بودایی در تبت]
shovel hat
U
کلاه لبه پهن کشیشان انگلیس
lamasery ries
U
خانقاه کشیشان بودایی در تبت و مغولستان
chantry
U
پولی که وقف کشیشان میشودتابرای مردگان بخوانند
RC
U
کاتولیک
romanist
U
کاتولیک
miaasl
U
کاتولیک ها
of the catholic persuasion
U
کاتولیک
your reverence
U
عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
humeral veil
U
پارچه مستطیل شکلی که کشیشان بر روی شانه می اندازند
Catholic
U
ازاده کاتولیک
Catholics
U
ازاده کاتولیک
catholicize
U
کاتولیک شدن
catholicize
U
کاتولیک کردن
popery
U
کلیسای کاتولیک رم
popish
U
شبیه کاتولیک
ark
U
[نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
recessional hymn
U
سرودیکه هنگام دست کشیدن کشیشان از عبادت نواخته میشود
his reverence
U
جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
aaronic
U
از نسل هارون جزو گروه کشیشان پایین درجه مورمن
Catholic
U
عضو کلیسای کاتولیک
of the catholic persuasion
U
وابسته به تیره کاتولیک
greek catholic
U
عضوکلیسای کاتولیک رومی
romanize
U
کاتولیک مسلک کردن
monseigneur
U
مسیو کشیش کاتولیک
canon low
U
قانون کلیسای کاتولیک
Catholics
U
عضو کلیسای کاتولیک
You are more catholic than the pope.
<proverb>
U
از پاپ کاتولیک تر شده اى .
maniple
U
بازوبندیانواری که کشیشان هنگام انجام ایین ربانی ازبازوی خودمی اویزند
Roman Catholic
U
وابسته به کلیسای کاتولیک روم
Roman Catholics
U
وابسته به کلیسای کاتولیک روم
lent
U
04 روز پرهیز وروزه کاتولیک ها
lector
U
قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
extreme unction
U
مسح اخری تدهین دم مرگ کاتولیک ها
zucchetto
U
شبکلاه یا عرقچین سفیدرنگ کشیش کاتولیک
major seminary
U
دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
nordic council
U
شورای شمالی
pontifex
U
شورای مذهبی
parish council
U
شورای محلی
council of ministers
U
شورای وزیران
guardian council
U
شورای نگهبان
security council
U
شورای امنیت
board of governors
U
شورای مدیران
councils of war
U
شورای نظامی
councils of war
U
شورای جنگ
council of war
U
شورای نظامی
council of war
U
شورای جنگ
synods
U
شورای کلیسایی
synod
U
شورای کلیسایی
council of physicians
U
شورای پزشکی
council of physicians
U
شورای پزشکان
economic council
U
شورای اقتصادی
teachers' institute
U
شورای اموزگاران
court martiall
U
شورای نظامی
council ofwar
U
شورای نظامی
council ofwar
U
شورای جنگ
gregorian chant
U
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
neoscholasticism
U
نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
romanism
U
اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
column research council
U
شورای تحقیق بر ستونها
the king in council
U
شورای دولتی باحضوراعلیحضرت
security council
U
شورای حفافتی یکان
council of entent
U
شورای حسن تفاهم
synodic
U
مربوط به شورای کلیسایی
executive
[of a political party]
U
شورای مجریه
[سیاست]
legislative assembly
U
مجلس شورای ملی
executive council
[of a political party]
U
شورای مجریه
[سیاست]
the national consultative assembly
U
مجلس شورای ملی
national consulative assembly
U
مجلس شورای ملی
synodical
U
مربوط به شورای کلیسایی
ceeb (college entrance examination board
U
شورای امتحانات ورودی
college entrance examinations board
U
شورای امتحانات ورودی
council of economic advisers
U
شورای مشاوران اقتصادی
The Catholic Church springs
[comes]
to mind as an obvious example.
U
کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
mantelletta
U
شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
reunionist
U
کسیکه که هواخواه پیوندکلیسای کاتولیک باکلیسای انگلیس میباشد
duma
U
مجلس شورای منتخب شهر
town meeting
U
انجمن بلدی شورای شهری
deputy of the parliament
U
وکیل مجلس شورای ملی
hunger cloth
U
پرده روی صلیب ومجسمه ها
[دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
lenten veil
U
پرده روی صلیب ومجسمه ها
[دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
security council
U
شورای امنیت سازمان ملل متحد
international council
U
شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
nordic council
U
شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک
duma
U
انجمن شهر مجلس شورای روسیه تزاری
altar-screen
U
[پرده محراب که رواق خدمتگاه کشیشان را از بقیه جدا می کند که بسیار پر نقش و نگار از جنس سنگ، چوب یا فلز است.]
witan
U
اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
farmer general
U
مستاجرمالیات بخش درفرانسه از7961 تاتشکیل شورای ملی
mardi gras
U
سه روز قبل از چهارشنبه توبه کاتولیک ها که دراستان لویزیانا کاروان شادی حرکت میکند
trust territory
U
ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
hagiarchy
U
حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
The City Council has decreed that all dogs must be kept on a leash there.
U
شورای شهر مقرر کرده است که تمام سگ ها باید با افسار بسته شوند .
feria
U
کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
reunionism
U
دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
Economic expert
[A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany]
U
حکیم اقتصادی
[ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
sederunt
U
جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
disciplinary control board
U
کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
veto
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoing
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoes
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoed
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
economic and social council
U
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
e c e
U
کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com