English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lowboy U عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
portcullises U درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
portcullis U درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
teutonic U از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
tabouret U چهارپایه
corner stool U چهارپایه
four-ply U چهارپایه
staple U عمود چهارپایه تخت
stapling U عمود چهارپایه تخت
stapled U عمود چهارپایه تخت
cutty stool U چهارپایه کوتاه وکوچک
sliding door U در کشودار
chest of drawers U گنجه کشودار
chests of drawers U گنجه کشودار
commodes U گنجه کشودار
cabinets U جعبه کشودار
commode U گنجه کشودار
cabinet U جعبه کشودار
ring stool U چهارپایه مخصوص استراحت بین روندهای بوکس
chiffonier U قفسه کوچک کشودار
rolltop desk U میز تحریر دارای رویه کشودار
bureau U دایره میز کشودار یا خانه دار گنجه جالباسی
bureaus U دایره میز کشودار یا خانه دار گنجه جالباسی
hunkerism U محافظه کاری
conservativeness U محافظه کاری
unprogressive U محافظه کار
old line U محافظه کار
standpat U محافظه کار
toryism U محافظه کاری
conservatives U محافظه کارانه
stick-in-the-mud U محافظه کار
stick-in-the-muds U محافظه کار
conservatism U محافظه گرائی
stick in the mud U محافظه کار
stuffy U محافظه کار
conservatism U محافظه کاری
low key <adj.> U محافظه کارانه
Tory U محافظه کار
conservative U محافظه کارانه
conservatives U محافظه کار
conservative U محافظه کار
Tories U محافظه کار
conservatism U سیاست محافظه کاری
protect a lead U بازی محافظه کارانه
conservatively U از روی محافظه کاری
Conservative Party U حزب محافظه کار
sit on a lead U بازی محافظه کارانه
low key posture U رویه محافظه کارانه
old guard U محافظه کار سیاسی
conservative estimate U براورد محافظه کارانه
sit on the ball U بازی محافظه کارانه
guardedly U از روی محافظه کاری
ultraconservative U بیش از حد محافظه کار
nervous nellie U ادم محافظه کار و بی خاصیت
Tory U وابسته به حزب محافظه کار
Tory U عضو حزب محافظه کارانگلیس
Tories U وابسته به حزب محافظه کار
Tories U عضو حزب محافظه کارانگلیس
old fashioned U کهنه پرست محافظه کار
exoskeleton U پوشش محافظه خارجی حیوان
mossyback U ادم کهنه پرست یا محافظه کار
mossback U ادم کهنه پرست یا محافظه کار
toryism U اصول وعقاید حزب محافظه کار
coax U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxed U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxes U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxing U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
co axial cable U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
the old world U بر قدیم
primitive U قدیم
of old U قدیم
anciently U در قدیم
yore U در قدیم
tzar U امپراطورروسیه قدیم
f. times U ایام قدیم
In times past . In olden days . U درروزگاران قدیم
old world U دنیای قدیم
pierian U در مقدونیه قدیم
the old ways U رسوم قدیم
immensurable U خیلی قدیم
ancientry U عهد قدیم
Aborigine اهلی قدیم
the old testament U عهد قدیم
dateless U بسیار قدیم
the youth of the world U روزگارخیلی قدیم
italic U وابسته به ایتالیاییهای قدیم
kempo U تکنیک قدیم کاراته
land grave U کنت قدیم المانی
It is an old saying that … U از قدیم گفته اند که ...
samaria U سامریه در فلسطین قدیم
satrap U استاندار قدیم ایران
old english U زبان انگلیسی قدیم
proconsular U وابسته به فرمانداران رم قدیم
proconsulship U مقام فرمانداری در رم قدیم
immemorially U بطور خیلی قدیم
iguanodont U سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
early U مربوط به قدیم عتیق
earliest U مربوط به قدیم عتیق
uniting U سکه قدیم انگلیسی
unites U سکه قدیم انگلیسی
unite U سکه قدیم انگلیسی
from immemorial times U از زمان خیلی قدیم
conventionality U پیروی از سنت قدیم
carthage U شهر کارتاژ قدیم
Old Testament U پیمان یا وصیت قدیم
conservatives U پیرو سنت قدیم
conservative U پیرو سنت قدیم
samson U قاضی قدیم اسرائیل
babylon U شهر بابل قدیم
the a of days U خدای سرمدی قدیم الایام
stuart U خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
apis U گاو مقدس مصریان قدیم
pony express U پست سریع السیر قدیم
triumvirates U یکی از سه زمامدار روم قدیم
pandect U حقوق مدنی روم قدیم
sab U وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
ecclesiast U عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
doric U بسبک معماری قدیم یونان
ra U خدای افتاب مصریان قدیم
mercury U یکی از خدایان یونان قدیم
punic U اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
tchigorin indian U دفاع هندی قدیم شطرنج
saker U باز شکاری در اروپای قدیم
babel U شهر و برج قدیم بابل
plebs U توده مردم روم قدیم
propraetor U کنسول فرمانداراستان قدیم روم
triumvirate U یکی از سه زمامدار روم قدیم
immemorial U بسیار قدیم خیلی پیش
Hamedan U شهر همدان [اکباتان قدیم]
macaca U نوعی میمون دنیای قدیم
macaque U نوعی میمون دنیای قدیم
paleethnology U مبحث شناسایی انسانهای قدیم
nestorian U کلیسای نسطوری قدیم ایران
old guard U صنوف صاحب اعتبار قدیم
fabliau U وابسته باشعار قدیم فرانسه
triumvier U یکی از سه زمامدار روم قدیم
paleo etc U وابسته بشمال دنیای قدیم
paleo arctic or palaeo U وابسته بشمال دنیای قدیم
old indian defence U دفاع هندی قدیم شطرنج
Whig U عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
from (since) the year dot [British E] <adv.> U از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
sogdian U اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
acinaces U شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
from (since) the year one [American E] <adv.> U از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
He is an old – timer at this club . U از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
Whigs U عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
classic U مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
classics U مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
hoplite U سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
archon U یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
shekel U واحد وزن وپول بابل قدیم
lambrequin U دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
goth U یکی از اقوام المانی قدیم بربری
gambit of aleppo U نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
lawmerchant U قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
essenism U اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
guard mount U مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
mycenian U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
mycenaean U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
paleontology U مبحث زیست شناسی دوران قدیم
hierology U علم خواندن خطوط قدیم مصر
pre chellean U وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
protasis U نخستین قسمت درام قدیم رومی
doric U وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
propretor U کنسول فرماندار استان قدیم روم
quadriga U ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
atrium U اطاق میانی خانههای روم قدیم
scutum U سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
canon low U دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
shaman U کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
primogeniture U حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
olympiad U جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
uncial U وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
knight bachelor U پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
paleolith U الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
gutta U تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
elam U کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
conservatism U عقیده معتقدین به حفظ وضع موجود روش فکری احزاب " توری " درانگلستان که محتوای عقایدشان محافظه کارانه بوده است
modernism U نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
staged U تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
fleur de lys U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
paleontologist U ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
fleur de lis U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
archeologic U وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
paleolithic U وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
mesolithic U وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
palafitte U خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
yellow bile U مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
exchanges U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
azoth U جیوه که کیمیاگران قدیم انراماده اصلی فلزات میدانستند جیوه
exchange U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
fasces U [نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
lawmerchant U حقوق تجارت قدیم دادگاه تجارت
Mamluk Carpets U فرش مملوک [ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
square design U طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
saddle cover U رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
Jaff design U طرح جاف [جاف از روستاهای کردستان می باشد و از قدیم به بافت انواع کیسه های خورجینی و دستی شهرت داشته است. طرح ها اکثرا لوزی شکل بوده و لبه ها حالت قالب دارند.]
Senneh U سنه [نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com