English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crosier U عصای اسقفی یاکشیشی
crozier U عصای اسقفی یاکشیشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
episcopacy U مقام اسقفی پیروی از کلیسای اسقفی
prelatism U اسقفی
bishopric U اسقفی
sheep hook U عصای
episcopate U رتبه اسقفی
bishopric U مقام اسقفی
prelacy U مقام اسقفی
diocesan U جزوحوزه اسقفی
crooking U عصای سرکج
crooks U عصای سرکج
bamboo U عصای خیزران
bamboos U عصای خیزران
crutch U عصای زیربغل
bourdon U عصای زوار
caduceus U عصای چاووش
crook U عصای سرکج
divining rod U عصای اب یاب
scepters U عصای سلطنتی
sceptre U عصای سلطنتی
sceptres U عصای سلطنتی
tipstaff U عصای سرفلزی
the staff of old age U عصای پیری
tip staff U عصای سر فلزی
crutches U عصای زیربغل
baton U عصای افسران
batons U عصای افسران
the rod of moses U عصای موسی
scepter U عصای سلطنتی
pigstick U عصای دکل
mitering U انتصاب بمقام اسقفی
mitring U انتصاب بمقام اسقفی
episcopalianism U پیروی از کلیسای اسقفی
mitring U استعمال تاج اسقفی
see U مقر یا حوزه اسقفی
sees U مقر یا حوزه اسقفی
episcopalian U پیرو کلیسای اسقفی
episcopalians U پیرو کلیسای اسقفی
mitering U استعمال تاج اسقفی
alpenstock U عصای قدیمی کوهنوردی
staddle U عصای زیر بغل
sceptered U دارای عصای سلطنتی
pontify U سیمای اسقفی یا پاپی بخوددادن
cathedratic U وابسته بکرسی بامقام اسقفی
episcopal U مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت
stilt U چوب پا عصای زیر بغل
tridentate U نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
trident U نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
malacca cane U عصای چوب خیز ران
stilts U چوب پا عصای زیر بغل
pontificated U دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یاکهانت
pontificates U دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یاکهانت
pontificalia U جامه و نشانهای اسقفی لباس رسمی
pontificating U دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یاکهانت
pastoralism U روش نامه نویسی اسقفی چوپانی
pontifical U وابسته به پاپ یا اسقف جامه اسقفی
pontificate U دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یاکهانت
prelatess U زنی که دارای مقام مترانی یا اسقفی باشد
caduceus U [عصای بلند بالدار با دو مار بزرگ در اطرافش]
pontifically U چنانکه شایسته اسقفان باشد با جامه یا ایین اسقفی
divining rod U میله یا عصای مخصوص کشف اب ومواد معدنی درزمین
swagger cane U عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
letters missive U نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
electronic U قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
pontificate U اسقفی کردن فضل فروشی کردن
pontificates U اسقفی کردن فضل فروشی کردن
pontificating U اسقفی کردن فضل فروشی کردن
pontificated U اسقفی کردن فضل فروشی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com