English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nonagium U عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parish clerk U کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
quando acciderint U وقتی مدیرترکه در مقابل غرماء متوفی به دفاع در دست نبودن مالی از متوفی متوسل میشودمحکمه با صدور حکمی باعنوان بالا مقرر می دارد که هر گاه مالی از متوفی بدست اید باید به غرماء داده شود
escheat U حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارث یابی وصیت مرده باشد مصادره کردن
feria U کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
lady-chapel U [کلیسای کوچک در کلیسای اصلی برای تکریم]
reunionism U دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
presbytery U داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
presbyteries U داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
priestly U در خور کشیش یا کاهن مانند کشیش یا کاهن وابسته به کشیش یا کاهن
estate of a deceased U ماترک
beguest U ماترک
inheritance U ماترک
legacies U ماترک
successions U ماترک
inheritances U ماترک
legacy U ماترک
succession U ماترک
estate U ماترک
estates U ماترک
relict U ماترک
to take an inventory of U سیاهه ماترک
deceased U با the متوفی
deceased U متوفی
late U متوفی
dead U متوفی
defunct U متوفی
residuary legatee U باقیمانده ماترک پس از تقسیم
the defunct U شخص متوفی
heritage U ماترک ترکه غیر منقول
perstripes U تقسیم ماترک بین وراث
distribution U تقسیم ترکه متوفی
decedent U شخص متوفی مرحوم
distributions U تقسیم ترکه متوفی
obsequy U مجلس ترحیم یا تجلیل متوفی فرمانبرداری
the system of U رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
metempsychosis U حلول روح متوفی در بدن انسان یا جانوردیگری
deat benefit U وفیفه یا پولی که کارفرمابعیال و اولاد کارگر متوفی میدهد
plene administravit U دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
plene administrative preter U دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
creditor's bill U رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
real representative U قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
romanist U عضو کلیسای رم
cross-church U کلیسای صلیبی
minster U کلیسای بزرگ
chapel U کلیسای کوچک
the orthodox church U کلیسای خاور
cathedrals U کلیسای جامع
cathedral U کلیسای جامع
popery U کلیسای کاتولیک رم
chapels U کلیسای کوچک
cross-doomed U کلیسای گنبددار
Coptic Church U کلیسای قبطی
greek church U کلیسای شرقی
Church of England U کلیسای انگلستان
the orthodox church U کلیسای ارتودوکس
kirk U کلیسای اسکاتلند
greek church U کلیسای خاور
st peter's U کلیسای سن پیر
greed orthodox U کلیسای ارتدکس یونانی
established church U کلیسای قانونی و شرعی
canon low U قانون کلیسای کاتولیک
episcopalianism U پیروی از کلیسای اسقفی
greek catholic U عضو کلیسای شرقی
orthodoxly U بشیوه کلیسای خاور
episcopalians U پیرو کلیسای اسقفی
nonconformists U مخالف کلیسای رسمی
Catholics U عضو کلیسای کاتولیک
nonconformist U مخالف کلیسای رسمی
laura U صومعه کلیسای شرقی
Catholic U عضو کلیسای کاتولیک
episcopalian U پیرو کلیسای اسقفی
C. of E U مخفف کلیسای انگلیس
Collegiate church U کلیسای وقف ایتام
power of the keys U اختیارات کلیسای پاپ
episcopal U مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت
Roman Catholics U وابسته به کلیسای کاتولیک روم
gregorian U وابسته به کلیسای گریگوریان ارمنستان
Coptic Church U کلیسای بومی مصر و اتیوپی
dominie U عنوان کشیشان کلیسای هلند
orthodox U مطابق عقاید کلیسای مسیح
Cluny U [کلیسای کلونی به سبک رنسانس]
anglicanism U اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
Roman Catholic U وابسته به کلیسای کاتولیک روم
presbyterian U وابسته به کلیسای مشایخی پروتستان
nestorian U کلیسای نسطوری قدیم ایران
archimandrite U رئیس دیر در کلیسای شرقی
parochial school U مدرسه وابسته به کلیسای بخش
lateran U نام کلیسای جامع رم نامیده میشود
lutheran U وابسته به مارتین لوتر کلیسای لوتران
abbeys U کلیسا نام کلیسای وست مینستر
lector U قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
abbey U کلیسا نام کلیسای وست مینستر
jacobite U عضو کلیسای قدم سوریه و عراق
presbyterianism U پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
plene administravit U بر این مبنا که اموال متوفی مستغرق دیونش شده است و دیگر چیزی باقی نمانده است
clerics U کشیش
churchman U کشیش
padre U کشیش
predicant U کشیش
provost U کشیش
provosts U کشیش
ecclesiastic U کشیش
padres U کشیش
abbe U کشیش
druid U کشیش
hieratic U کشیش
clergymen U کشیش
herdsmen U کشیش
druids U کشیش
herdsman U کشیش
presbyterate U کشیش
cleric U کشیش
churchmen U کشیش
priest U کشیش
priests U کشیش
evengelist U کشیش
clergyman U کشیش
ecclesiastics U کشیش
romanism U اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
gregorian chant U سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
holy joe U کشیش دهکده
acolytes U دستیار کشیش
acolyte U دستیار کشیش
archpriest U کشیش بزرگ
priestcraft U کشیش بازی
high priest U کشیش اعظم
hedge priest U کشیش روستا
residentiary U کشیش مقیم
lay brother U نیمچه کشیش
priestliness U کشیش مابی
sacerdotalism U کشیش مابی
Reverend U جناب کشیش
shaveling U سرتراشیده کشیش
priestlike U کشیش وار
clerkly U وابسته به کشیش
officiant U کشیش سرپرست
sacerdocy U کشیش منشی
presbyterial U وابسته به کشیش ها
right reverend U جناب کشیش
lamas U کشیش بودایی
presbyteries U خانه کشیش
vicars U کشیش بخش
vicar U کشیش بخش
presbytery U خانه کشیش
rectors U کشیش بخش
rector U کشیش بخش
primate U کشیش ارشد
priesthood U مقام کشیش
lama U کشیش بودایی
parson U کشیش بخش
parsons U کشیش بخش
priesthood U کشیش بودن
mantelletta U شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
the r. U مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
The Catholic Church springs [comes] to mind as an obvious example. U کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
chancel U جای مخصوص کشیش
cassock U خرقه پوش کشیش
pontiff U کشیش بزرگ پاپ
rectory U خانه کشیش بخش
pontiffs U کشیش بزرگ پاپ
rectories U خانه کشیش بخش
cassocks U خرقه پوش کشیش
Imhotep U کشیش [دربار مصر]
curates U معاون کشیش بخش
parsonages U قلمرو کشیش بخش
parsonage U قلمرو کشیش بخش
curate U معاون کشیش بخش
papa U پاپ کشیش ناحیه
minister U وزیر مختار کشیش .
ministers U وزیر مختار کشیش .
pardoner U کشیش امرزنده گناه
divine U کشیش استنباط کردن
presbyter U کشیش سرپرست کلیسا
chancels U جای مخصوص کشیش
monseigneur U مسیو کشیش کاتولیک
divining U کشیش استنباط کردن
officiating priest U کشیش پیش نماز
divines U کشیش استنباط کردن
prsbytery U محل جلوس کشیش
papas U پاپ کشیش ناحیه
divined U کشیش استنباط کردن
kirkman U عضوکلیسای اسکاتلندی کشیش
rectrix U بانوی کشیش بخش
lamaistic U وابسته به کشیش بودایی
biretta U یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
curacies U معاونت کشیش بخش یادهستان
curacy U معاونت کشیش بخش یادهستان
prelates U اسقف اعظم کشیش ارشد
manse U محل سکنی خانه کشیش
ministerial U وابسته به وزیر یا کشیش اداری
sacerdotage U کشیش مابی جماعت کشیشان
he was ordained priest U اورا بسمت کشیش گماشتند
prelate U اسقف اعظم کشیش ارشد
manses U محل سکنی خانه کشیش
mellow U رسیده
headed U رسیده
consummates U رسیده
consummated U رسیده
mellowing U رسیده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com