English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
love match U عروسی ای که پایه اش عشق باشد و بس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
morganatic marriage U عروسی یکی از بزرگان بازنی که ازطبقات پست که باشوهرخودهم پایه نمیشود
maritally U چنانکه وابسته بشوهر باشد از راه عروسی
left handed marriage U عروسی با پست تر از خود عروسی با غیر هم کفو
sites U محلی که پایه چیزی باشد
site U محلی که پایه چیزی باشد
sited U محلی که پایه چیزی باشد
wedding day U روز عروسی جشن سالیانه عروسی
chevalglass U اینه تمام قدی که دردرون پایه خودمتحرک باشد
screw picket U میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
hatch beam U پایه دریچه پایه دهلیز
base width U عرض پایه پهنای پایه
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
marriages U عروسی
wedlock U عروسی
nuptial U عروسی
spousal U عروسی
marriage U عروسی
wedding U عروسی
nuptials U عروسی
bridal U عروسی
espousal U عروسی
hymens U عروسی
weddings U عروسی
matrimony U عروسی
hymen U عروسی
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
handfast U پیمان عروسی
marriage preparations U تدارکات عروسی
wed U عروسی کردن با
marriageable U درخور عروسی
marries U عروسی کردن
marry U عروسی کردن
wedding ring انگشتر عروسی
mismarriage U عروسی ناجور
digamy U عروسی دوباره
nuptial U نکاحی عروسی
hedge marriage U عروسی زیرجلی
nuptial ceremonies U ایین عروسی
get marriage U عروسی کردن
nuptials U نکاحی عروسی
bridal U جشن عروسی
marriage U جشن عروسی
marriages U جشن عروسی
matrimonial U وابسته به عروسی
to chang one's condition U عروسی کردن
weddings U جشن عروسی
the nuptial day U روز عروسی
to get married U عروسی کردن
to change ones condition U عروسی کردن
the advantages of marriage U فوائد عروسی
wedding U جشن عروسی
internuptial U وابسته به عروسی
proposal of marriage U پیشنهاد عروسی
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
to come dressed in your wedding finery U با لباس عروسی آمدن
espouse U عروسی کردن نامزدکردن
genial bed U رختخواب یافراش عروسی
anniversaries U جشن سالیانه عروسی
anniversary U جشن سالیانه عروسی
trigmous U سه بار عروسی کرده
sham marriage U عروسی ساختگی یا دروغی
postnuptial U وابسته به بعد از عروسی
to pop the question U پیشنهاد عروسی کردن
married U عروسی کرده متاهل
antenuptial U مربوط به پیش از عروسی
hymen U خدای عروسی ونکاح
remarry U دوباره عروسی کردن
hymens U خدای عروسی ونکاح
promise of marriage U قول یا پیمان عروسی
espouses U عروسی کردن نامزدکردن
marriage lines U گواهی نامه عروسی
remarries U دوباره عروسی کردن
espousing U عروسی کردن نامزدکردن
spousal U زفاف وابسته به عروسی
espoused U عروسی کردن نامزدکردن
remarried U دوباره عروسی کردن
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
decimal U تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimals U تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
a wedding with all the trimmings [fixings] U یک عروسی با هر چیزی که باهاش می آید
We have a wedding ceremony comin off. U جشن عروسی در پیش داریم
relative impediment U محظور شرعی برای عروسی
d. wedding U جشن شصتمین سال عروسی
diamond wedding U شصتمین یا هفتادوپنجمین سال عروسی
consummating U انجام دادن عروسی کردن
wedding party U مجلس عروسی یا عقد کنان
golden wedding U جشن پنجاهمین سال عروسی
golden weddings U جشن پنجاهمین سال عروسی
consummated U انجام دادن عروسی کردن
diamond weddings U شصتمین یا هفتادوپنجمین سال عروسی
consummates U انجام دادن عروسی کردن
consummate U انجام دادن عروسی کردن
deuterogamy U عروسی دوم باره تجدیدفراش
silver wedding U بیست وپنجمین سال عروسی
they were made one U یعنی باهم عروسی کردند
base piece U پایه پایه استقرار
handfast U دست نامزدی پیمان عروسی بستن با حلقه
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
wedding cake U کلوچهای که در عروسی به مهمانان میدهند و برای دوستانی ....میفرستند
hymeneal U سطح هاگدار ومیوه اور قارچ سرود عروسی
socle U پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
p sexual relations U امیزش جنسی بطورهرج مرج وبدون رعایت ائین عروسی
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
married under a contract unlimited perio U زن گرفتن شوهر کردن مزاوجت کردن عروسی کردن با
tressel U سه پایه
column U پایه
sites U پایه
columns U پایه
sited U پایه
stanchion U پایه
seat U پایه
seated U پایه
seats U پایه
sill U پایه
sills U پایه
groundsel U پایه
thallus U پایه
the pier of a bridge U پایه پل
abutment U پایه
tripos U سه پایه
tristylous U سه پایه
trivet U سه پایه
two legged U دو پایه
fundament U پایه
andiron U سه پایه
bottoms U پایه
site U پایه
headstock U پایه
buttressing U پایه
buttresses U پایه
buttressed U پایه
buttress U پایه
head stock U پایه
sheer legs U سه پایه
sheers U سه پایه
basis U پایه
bottom U پایه
pole U پایه
grade U پایه
grades U پایه
struts U پایه
degree U پایه
equals U هم پایه
equalling U هم پایه
poles U پایه
strutted U پایه
root U پایه
roots U پایه
equal U هم پایه
equaled U هم پایه
equaling U هم پایه
equalled U هم پایه
probe U پایه
probes U پایه
pillar U پایه
level U هم پایه
level U پایه
leveled U هم پایه
leveled U پایه
levelled U هم پایه
levelled U پایه
levels U هم پایه
levels U پایه
isomer U هم پایه
legs U پایه
pillars U پایه
strut U پایه
jack U پایه
groundwork U پایه
jacks U پایه
feet U پایه
leg U پایه
degrees U پایه
benchmarks U پایه
shoe U پایه
probed U پایه
shoes U پایه
saddle U پایه
saddled U پایه
saddles U پایه
benchmark U پایه
support U پایه
pile bent U پایه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com