Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
toddies
U
عرق خرما که بااب گرم مخلوط شود
toddy
U
عرق خرما که بااب گرم مخلوط شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
water cure
U
علاج بااب معالجه بااب
admix
U
مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
auto rich
U
مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
tumidly
U
بااب و تاب
ornately
U
بااب و تاب
pompously
U
بااب وتاب
pads
U
بااب و تاب گفتن
water cooling
U
خنک کردن بااب
scald
U
بااب گرم سوزاندن
scalded
U
بااب گرم سوزاندن
scalding
U
بااب گرم سوزاندن
scalds
U
بااب گرم سوزاندن
pad
U
بااب و تاب گفتن
acclimatization
U
توافق بااب و هوای یک محیط
acclimatation
U
توافق بااب و هوای یک محیط
aluminize
U
روکش بااب الومینیوم دادن
hydropath establishment
U
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
hydrotherapeutic
U
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
date
U
خرما
dates
U
خرما
gold oak leaf
U
برگ خرما
dates
U
درخت خرما
palm oil
U
روغن خرما
squirrel
U
موش خرما
squirrels
U
موش خرما
palms
U
درخت خرما
palm
U
درخت خرما
palms
U
برگ خرما
ferret
U
موش خرما
palm
U
برگ خرما
palmoil
U
روغن خرما
palm sap
U
پیه خرما
date palm
U
درخت خرما
datepalm
U
درخت خرما
ferrets
U
موش خرما
date
U
درخت خرما
date tree
U
درخت خرما
ferrety
U
مثل موش خرما
You cant eat your cake and have it .
U
نمیشه هم خدا را بخواهی هم خرما را
palm
U
نخل خرما نشانه پیروزی
palms
U
نخل خرما نشانه پیروزی
you can't have it both ways.
<idiom>
U
نمی توانی هم خدا را بخواهی و هم خرما.
toddies
U
شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
toddy
U
شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
sago
U
شیرینی که با نشاسته ساگو تهیه شود پنیر خرما
palmer
U
زوار امکنه مقدسه که دو برگ خرما را صلیب وار به امکنه مقدسه حمل میکنند
admixtion
U
مخلوط
blend
U
مخلوط
anti freeze mixture
U
مخلوط ضد یخ
macedoine
U
مخلوط
blends
U
مخلوط
admixture
U
مخلوط
mixer
U
مخلوط کن
mixers
U
مخلوط کن
blenders
U
مخلوط کن
blent
U
مخلوط شد
blender
U
مخلوط کن
mixture
U
مخلوط
blending
U
مخلوط
mixed
U
مخلوط
hash
U
مخلوط
composite
U
مخلوط
compost
U
مخلوط
confused
U
مخلوط
mixtures
U
مخلوط
weak mixture
U
مخلوط ضعیف
mixes
U
امیزه مخلوط
blent
U
مخلوط کرد
mixes
U
مخلوط ترکیبی
batch mixer
U
مخلوط کن ضربهای
unadulterated
U
مخلوط نشده
mixing
U
مخلوط کردن
azeotropic mixture
U
مخلوط ازئوتروپ
admix
U
مخلوط کردن
unscourced wool
U
پشم مخلوط
commix
U
مخلوط کردن
azeotropic mixture
U
مخلوط همجوش
concrete mix
U
مخلوط بتن
mell
U
مخلوط کردن
miscible
U
مخلوط شدنی
mixed crystal
U
کریستال مخلوط
mixed glue
U
چسب مخلوط
mixed semiconductor
U
نیمرسانای مخلوط
mixing in place
U
امیختن در جا مخلوط در جا
mixture control
U
کنترل مخلوط
terpenoid
U
مخلوط باترپن
ternary mixture
U
مخلوط سه تایی
syncrasy
U
مخلوط کردن
solid solution
U
کریستال مخلوط
rich mix
U
مخلوط پر مایه
pug mill
U
اسیای گل مخلوط کن
powder mixer
U
گرد مخلوط کن
melange
U
مخلوط امیختگی
lean mixture
U
مخلوط رقیق
intermeddle
U
مخلوط کردن
intermingled
U
با هم مخلوط کردن
confect
U
مخلوط کردن
cryogen
U
مخلوط سرمازا
duplex pressure proportioner
U
مخلوط کن دو فشاری
gas mixture
U
مخلوط گاز
heterogeneous mixture
U
مخلوط ناهمگن
homogeneous mixture
U
مخلوط همگن
hot mixer
U
مخلوط کننده
crab cocktail
U
مخلوط خرچنگ
mixed gas
U
گاز مخلوط
immiscible
U
مخلوط نشدنی
intercarrier beat
U
زنه مخلوط
intercarrier buzz
U
وزوز مخلوط
interlard
U
مخلوط کردن
proportioner
U
مخلوط کن شیمیایی
mixture
U
بتن مخلوط کن
intermingling
U
با هم مخلوط کردن
mingle
U
مخلوط کردن
mingled
U
مخلوط کردن
mingles
U
مخلوط کردن
mingling
U
مخلوط کردن
staffs
U
مخلوط سیمان و گچ
meddle
U
مخلوط کردن
meddled
U
مخلوط کردن
meddles
U
مخلوط کردن
staffed
U
مخلوط سیمان و گچ
staff
U
مخلوط سیمان و گچ
intermingles
U
با هم مخلوط کردن
intermingle
U
با هم مخلوط کردن
puddles
U
مخلوط کردن
mixtures
U
بتن مخلوط کن
blend
U
مخلوط امیختگی
blend
U
مخلوط کردن
blends
U
مخلوط امیختگی
blends
U
مخلوط کردن
porridge
U
چیز مخلوط
hash
U
مخلوط کردن
puddle
U
مخلوط کردن
laudanum
U
مخلوط افیون
mixers
U
مخلوط کننده
mix
U
مخلوط ترکیبی
mix
U
امیزه مخلوط
melts
U
مخلوط کردن
mixer
U
مخلوط کننده
melt
U
مخلوط کردن
immiscibility
U
حالت مخلوط نشدنی
mix
U
مخلوط کردن ترکیب
olio
U
مخلوط چیزدرهم ریخته
organic silt
U
مخلوط بامواد الی
ready mixed paints
U
رنگهای مخلوط اماده
hc mixture
U
مخلوط هیدروکلرید یا گازخفه کن
burden
U
مخلوط کردن بار
burdens
U
مخلوط کردن بار
shuffle
U
بهم مخلوط کردن
batch
U
اندازه مخلوط بتن
batches
U
اندازه مخلوط بتن
mixer stage
U
طبقه مخلوط کننده
intercarrier sound system
U
کانال صوتی مخلوط
mix
U
امیختن مخلوط کردن
intermix
U
در هم امیختن با هم مخلوط کردن
mixer tube
U
لامپ مخلوط کننده
mixing blade
U
قاشقک مخلوط کننده
mixes
U
امیختن مخلوط کردن
mixes
U
مخلوط کردن ترکیب
creoles
U
دارای نژاد مخلوط
mixed crude oil
U
نفت خام مخلوط
mishmash
U
مخلوط اش شله قلمکار
miscible
U
مخلوط شدنی امیزنده
creole
U
دارای نژاد مخلوط
mixture of tar and bitumen
U
مخلوط قطران و قیر
modulator
U
لامپ مخلوط کننده
shuffled
U
بهم مخلوط کردن
jet mixer
U
مخلوط کننده با فشار اب
gas air mixture
U
مخلوط بنزین و هوا
shuffles
U
بهم مخلوط کردن
agitation
U
مخلوط کردن اشفتگی
dry blending
U
مخلوط سازی خشک
continous mixer
U
مخلوط کننده دائمی
brandies
U
با کنیاک مخلوط کردن
cross loading
U
مخلوط کردن بارها
brandy
U
با کنیاک مخلوط کردن
complexly
U
بطور پیچیده یا مخلوط
composite lightweight concrete
U
بتن سبک مخلوط
commingle
U
بهم مخلوط کردن
detrital cone
U
مخلوط افکنه واریزهای
turn the mortar
U
مخلوط کردن ملات
harshest
U
مخلوط بتن سفت
harsher
U
مخلوط بتن سفت
unalloyed
U
غیر مخلوط خالص
temper
U
مخلوط کردن مزاج
tempered
U
مخلوط کردن مزاج
frequency mixer
U
مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
harsh
U
مخلوط بتن سفت
shuffling
U
بهم مخلوط کردن
ethylate
U
بااتیل مخلوط کردن
fuel oil mixture
U
مخلوط روغن و سوخت
tempers
U
مخلوط کردن مزاج
etherize
U
بااتر مخلوط کردن
rotary drum mixer
U
مخلوط کننده طبلکی
souse
U
با ترشی مخلوط کردن
roil
U
مخلوط کردن سرگردان شدن
pops
U
سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
random mixed
U
مخلوط شدن به طور شانسی
floats
U
بستنی مخلوط با شربت وغیره
floated
U
بستنی مخلوط با شربت وغیره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com