Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
exposition
U
عرضه نمایشگاه
expositions
U
عرضه نمایشگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reaganomics
U
اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
showplace
U
نمایشگاه
fair
U
نمایشگاه
fairer
U
نمایشگاه
fairest
U
نمایشگاه
fairs
U
نمایشگاه
showplaces
U
نمایشگاه
playhouses
U
نمایشگاه
exhibitions
U
نمایشگاه
playhouse
U
نمایشگاه
show room
U
نمایشگاه
exhibition
U
نمایشگاه
pavilions
U
غرفه نمایشگاه
penny gaff
U
نمایشگاه ارزان
fairest
U
نمایشگاه کالا
public amnsement
U
نمایشگاه عمومی
pavilion
U
غرفه نمایشگاه
trade fair
U
نمایشگاه بازرگانی
fairer
U
نمایشگاه کالا
odeum
U
نوازشگاه یا نمایشگاه
fair
U
نمایشگاه کالا
trade fair
U
نمایشگاه تجاری
trade fairs
U
نمایشگاه تجاری
trade fairs
U
نمایشگاه بازرگانی
stagy
U
درخور نمایشگاه
menagerie
U
نمایشگاه جانوران
showrooms
U
سالن نمایشگاه
festival of rug
U
نمایشگاه فرش
exhibition building
U
ساختمان نمایشگاه
showrooms
U
نمایشگاه کالا
showroom
U
سالن نمایشگاه
showroom
U
نمایشگاه کالا
menageries
U
نمایشگاه جانوران
fairs
U
نمایشگاه کالا
exhibitions
U
نمایشگاه حقوق تقاعد
operating theatres
U
نمایشگاه عمل جراحی
exhibition
U
نمایشگاه حقوق تقاعد
terrarium
U
نمایشگاه جانوران خشکی
carpet showroom
U
نمایشگاه و غرفه فرش
operating theatre
U
نمایشگاه عمل جراحی
aquarium
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquaria
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
galleries
U
نقب اصلی نمایشگاه هنری
overseas trade fair
U
نمایشگاه بین المللی بازرگانی
gallery
U
نقب اصلی نمایشگاه هنری
aquariums
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
amphitheatre
U
تاتر یا نمایشگاه بیضوی شکل
amphitheatres
U
تاتر یا نمایشگاه بیضوی شکل
There was no end of visitors at the fair.
U
تا دلت بخواهد در نمایشگاه آدم بود
stallage
U
حق نصب غرفه و کیوسک دربازار یا نمایشگاه کالا
tolling
U
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
toll
U
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls
U
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
west coast computer faire
U
یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
panopticon
U
نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
comdex
U
نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
good for nothing
U
بی عرضه
total supply
U
عرضه کل
aggregate supply
U
عرضه کل
presentation
U
عرضه
dowdy
U
بی عرضه
presentations
U
عرضه
inept
U
بی عرضه
supply
U
عرضه
supplying
U
عرضه
offers
U
عرضه
offered
U
عرضه
offer
U
عرضه
supplied
U
عرضه
proffers
U
عرضه
proffer
U
عرضه
proffering
U
عرضه
proffered
U
عرضه
slouchy
U
بی عرضه
efficiency
U
عرضه
inelastic supply
U
عرضه بی کشش
supply price
U
قیمت عرضه
excess supply
U
عرضه بیش از حد
excess supply
U
عرضه اضافی
joint supply
U
عرضه مشترک
money stock
U
عرضه پول
fixed supply
U
عرضه ثابت
jackstraw
U
ادم بی عرضه
leader merchandising
U
پیشرو در عرضه
supply and demand
U
عرضه و تقاضا
supply and d.
U
عرضه وتقاضا
trial offer
U
عرضه ازمایشی
sampling offer
U
عرضه ازمایشی
representable
U
قابل عرضه
offer and demand
U
عرضه و تقاضا
quantity of supply
U
مقدار عرضه
presentative
U
عرضه داشتنی
supply constraints
U
محدودیتهای عرضه
supply curve
U
منحنی عرضه
national supply
U
عرضه ملی
work effort
U
عرضه کار
supply schedule
U
جدول عرضه
supply of money
U
عرضه پول
supply of labor
U
عرضه کار
supply management
U
مدیریت عرضه
supply function
U
تابع عرضه
oversupply
U
عرضه بیش از حد
gluts
U
عرضه بیش از حد
presentations
U
ارائه عرضه
presentation
U
ارائه عرضه
provides
U
عرضه کردن
offers
U
عرضه کردن
glut
U
عرضه بیش از حد
presents
U
عرضه کردن
presenting
U
عرضه کردن
presented
U
عرضه کردن
present
U
عرضه کردن
disposable
U
قابل عرضه
offered
U
عرضه کردن
offer
U
عرضه کردن
supplying
U
عرضه داشتن
supply
U
عرضه داشتن
supplied
U
عرضه داشتن
aggregate market supply
U
عرضه کل بازار
elasticity of supply
U
کشش عرضه
counter offer
U
عرضه متقابل
change in supply
U
تغییر عرضه
elastic supply
U
عرضه با کشش
elastic supply
U
عرضه حساس
money supply
U
عرضه پول
provide
U
عرضه کردن
marketed
U
به بازار عرضه کردن
markets
U
به بازار عرضه کردن
to offer
U
عرضه کردن
[ کالا]
elastic supply
U
عرضه انعطاف پذیر
market
U
به بازار عرضه کردن
marketable
U
قابل عرضه دربازار
supply and demand law
U
قانون عرضه و تقاضا
offers
U
پیشکش کردن عرضه
supply side economics
U
اقتصاد طرفدار عرضه
offered
U
پیشکش کردن عرضه
offer
U
پیشکش کردن عرضه
disposure
U
نمایش عرضه داشت
to place on the market
U
به بازار عرضه کردن
demand and supply market
U
بازار عرضه و تقاضا
institute of purchasing and supply
U
موسسه خرید و عرضه
real money supply
U
عرضه واقعی پول
scruff
U
ادم بی عرضه وفقیر
goons
U
تروریست بی عرضه و نالایق
perfectly elastic supply
U
عرضه کاملا با کشش
perfectly inelastic supply
U
عرضه کاملا بی کشش
personal service utility
U
عرضه سرانه کار
law of supply and demand
U
قانون عرضه و تقاضا
marketability
U
قابلیت عرضه در بازار
goon
U
تروریست بی عرضه و نالایق
offeror
U
فروشنده عرضه کننده
marginal supply price
U
قیمت عرضه نهائی
price elasticity of supply
U
کشش قیمتی عرضه
gluts
U
عرضه بیش از تقاضا
quantity supplied
U
مقدار عرضه شده
to put on the market
U
به بازار عرضه کردن
glut
U
عرضه بیش از تقاضا
backward bending supply curve
U
منحنی عرضه به عقب خم شونده
supply push inflation
U
تورم ناشی از فشار عرضه
marketable goods
U
کالاهای قابل عرضه به بازار
to offer a reward
[for]
U
عرضه کردن پاداشی
[برای]
supplied
U
تامین موجودی عرضه نمودن
supply
U
تامین موجودی عرضه نمودن
supplying
U
تامین موجودی عرضه نمودن
long run industry supply curve
U
منحنی عرضه صنعت در بلندمدت
loanable funds
U
وجوه قابل عرضه به بازار پول
lot
U
جنس عرضه شده برای فروش
oversold
U
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversells
U
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
overselling
U
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversell
U
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
stock
U
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
sue and losse part
U
عرضه کالا به صورت مجزا یاتفکیک شده
stocked
U
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
sad sack
U
ادم خوش نیت ولی احمق وبی عرضه
launched
U
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launches
U
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launching
U
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
readout
U
دریافت فوری اطلاعات پردازش شده قابل عرضه بازخوانی
launch
U
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
window shopper
U
کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
commodity
U
چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
commodities
U
چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
letters patent
U
نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
tender
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendering
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tenderest
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendered
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
say's law
U
عرضه تقاضای خودرا بوجود می اورد بنابراین تعادل همواره در سطح اشتغال کامل وجود خواهدداشت
supply price of capital
U
قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
department stores
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
cartels
U
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartel
U
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
exhaustable resources
U
منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
neoclassical theory of value
U
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
proffers
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffering
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffered
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com