Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
excess supply
U
عرضه اضافی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reaganomics
U
اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
droppers
U
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper
U
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharge
U
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges
U
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break
U
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge
U
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges
U
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system
U
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty
U
وفیفه اضافی ماموریت اضافی
supplied
U
عرضه
offers
U
عرضه
inept
U
بی عرضه
presentation
U
عرضه
proffer
U
عرضه
presentations
U
عرضه
good for nothing
U
بی عرضه
offered
U
عرضه
supplying
U
عرضه
proffers
U
عرضه
offer
U
عرضه
supply
U
عرضه
proffering
U
عرضه
proffered
U
عرضه
slouchy
U
بی عرضه
efficiency
U
عرضه
total supply
U
عرضه کل
aggregate supply
U
عرضه کل
dowdy
U
بی عرضه
money supply
U
عرضه پول
present
U
عرضه کردن
presented
U
عرضه کردن
presenting
U
عرضه کردن
presents
U
عرضه کردن
trial offer
U
عرضه ازمایشی
sampling offer
U
عرضه ازمایشی
quantity of supply
U
مقدار عرضه
supply price
U
قیمت عرضه
presentative
U
عرضه داشتنی
money stock
U
عرضه پول
representable
U
قابل عرضه
offered
U
عرضه کردن
supply of money
U
عرضه پول
supply of labor
U
عرضه کار
supply management
U
مدیریت عرضه
supply schedule
U
جدول عرضه
supply function
U
تابع عرضه
supply curve
U
منحنی عرضه
offers
U
عرضه کردن
supply constraints
U
محدودیتهای عرضه
disposable
U
قابل عرضه
supply and demand
U
عرضه و تقاضا
supply and d.
U
عرضه وتقاضا
national supply
U
عرضه ملی
offer and demand
U
عرضه و تقاضا
oversupply
U
عرضه بیش از حد
offer
U
عرضه کردن
aggregate market supply
U
عرضه کل بازار
excess supply
U
عرضه بیش از حد
elastic supply
U
عرضه با کشش
presentations
U
ارائه عرضه
presentation
U
ارائه عرضه
fixed supply
U
عرضه ثابت
elasticity of supply
U
کشش عرضه
elastic supply
U
عرضه حساس
expositions
U
عرضه نمایشگاه
change in supply
U
تغییر عرضه
counter offer
U
عرضه متقابل
glut
U
عرضه بیش از حد
gluts
U
عرضه بیش از حد
provides
U
عرضه کردن
provide
U
عرضه کردن
work effort
U
عرضه کار
supply
U
عرضه داشتن
joint supply
U
عرضه مشترک
exposition
U
عرضه نمایشگاه
jackstraw
U
ادم بی عرضه
leader merchandising
U
پیشرو در عرضه
supplying
U
عرضه داشتن
supplied
U
عرضه داشتن
inelastic supply
U
عرضه بی کشش
disposure
U
نمایش عرضه داشت
demand and supply market
U
بازار عرضه و تقاضا
perfectly inelastic supply
U
عرضه کاملا بی کشش
marketable
U
قابل عرضه دربازار
price elasticity of supply
U
کشش قیمتی عرضه
personal service utility
U
عرضه سرانه کار
marketability
U
قابلیت عرضه در بازار
marginal supply price
U
قیمت عرضه نهائی
markets
U
به بازار عرضه کردن
quantity supplied
U
مقدار عرضه شده
offer
U
پیشکش کردن عرضه
marketed
U
به بازار عرضه کردن
market
U
به بازار عرضه کردن
real money supply
U
عرضه واقعی پول
law of supply and demand
U
قانون عرضه و تقاضا
to place on the market
U
به بازار عرضه کردن
perfectly elastic supply
U
عرضه کاملا با کشش
supply side economics
U
اقتصاد طرفدار عرضه
institute of purchasing and supply
U
موسسه خرید و عرضه
offered
U
پیشکش کردن عرضه
goons
U
تروریست بی عرضه و نالایق
goon
U
تروریست بی عرضه و نالایق
scruff
U
ادم بی عرضه وفقیر
elastic supply
U
عرضه انعطاف پذیر
offers
U
پیشکش کردن عرضه
supply and demand law
U
قانون عرضه و تقاضا
to offer
U
عرضه کردن
[ کالا]
gluts
U
عرضه بیش از تقاضا
glut
U
عرضه بیش از تقاضا
offeror
U
فروشنده عرضه کننده
to put on the market
U
به بازار عرضه کردن
long run industry supply curve
U
منحنی عرضه صنعت در بلندمدت
marketable goods
U
کالاهای قابل عرضه به بازار
backward bending supply curve
U
منحنی عرضه به عقب خم شونده
supplied
U
تامین موجودی عرضه نمودن
supply
U
تامین موجودی عرضه نمودن
supplying
U
تامین موجودی عرضه نمودن
to offer a reward
[for]
U
عرضه کردن پاداشی
[برای]
supply push inflation
U
تورم ناشی از فشار عرضه
loanable funds
U
وجوه قابل عرضه به بازار پول
lot
U
جنس عرضه شده برای فروش
oversell
U
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
overselling
U
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversells
U
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversold
U
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
sue and losse part
U
عرضه کالا به صورت مجزا یاتفکیک شده
stock
U
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stocked
U
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
sad sack
U
ادم خوش نیت ولی احمق وبی عرضه
launched
U
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launch
U
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launching
U
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launches
U
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
readout
U
دریافت فوری اطلاعات پردازش شده قابل عرضه بازخوانی
access
U
اضافی
accessed
U
اضافی
accesses
U
اضافی
surpluses
U
اضافی
surplus
U
اضافی
surplusage
U
اضافی
de trop
U
اضافی
unduly
U
اضافی
accessing
U
اضافی
floating
U
اضافی
relative
U
اضافی
overtime
U
اضافی
overflow
U
اضافی
supplemantary
U
اضافی
supernumerary
U
اضافی
extensions
U
اضافی
supplementary
U
اضافی
accessional
U
اضافی
extension
U
اضافی
redundant
U
اضافی
paragogic
U
اضافی
overflows
U
اضافی
overflowed
U
اضافی
excesses
U
اضافی
excess
U
اضافی
plus
U
اضافی
additional
U
اضافی
window shopper
U
کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
aditional service
U
سرویس اضافی
excess pressure
U
فشار اضافی
adduct
U
ترکیب اضافی
incremental cost
U
هزینه اضافی
adscript
U
یادداشت اضافی
excess load
U
بار اضافی
climbing lane
U
خط اضافی در سر بالایی
boostes pump
U
پمپ اضافی
excess length
U
طول اضافی
days of grace
U
مهلت اضافی
ancillary equipment
U
تجهیزات اضافی
an a.chapter
U
یک باب اضافی
end cell
U
پیل اضافی
regulating cell
U
پیل اضافی
excess capacity
U
فرفیت اضافی
auxiliary work
U
کارهای اضافی
additional score
U
نمره اضافی
excess price
U
قیمت اضافی
surplus stock
U
موجودی اضافی
surplus production
U
تولید اضافی
surplus material
U
ماده اضافی
supplementary costs
U
هزینههای اضافی
sunk cost
U
هزینههای اضافی
redundant equation
U
معادله اضافی
overestimation
U
براورد اضافی
overhand knot
U
گره اضافی
overhead costs
U
هزینههای اضافی
overirrigation
U
ابیاری اضافی
overvoltage
U
ولتاژ اضافی
spill water
U
ابهای اضافی
slip sheet
U
صفحه اضافی
shootoff
U
مسابقه اضافی
postiche
U
متن اضافی
additional
<adj.>
U
مکمل اضافی
surplus value
U
ارزش اضافی
surplus water
U
ابهای اضافی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com