Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to lodge a complaint
U
عرضحال گله گذاری تسلیم کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lodgement
U
تسلیم عرضحال
petitioning
U
عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
petitioned
U
عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
petition
U
عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
petitions
U
عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
to give up the ghost
U
جان تسلیم کردن روح تسلیم کردن
plead
U
لابه کردن عرضحال دادن
pleads
U
لابه کردن عرضحال دادن
pleaded
U
لابه کردن عرضحال دادن
deliveries
U
تسلیم در CL یکی ازشرایط اساسی اعتبار سند این است که پس از تنظیم و امضاو مهر به طرف " تسلیم "شود
delivery
U
تسلیم در CL یکی ازشرایط اساسی اعتبار سند این است که پس از تنظیم و امضاو مهر به طرف " تسلیم "شود
fuze
U
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
request for discharge
U
عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
hand on
U
تسلیم کردن
consign
U
تسلیم کردن
give up
U
تسلیم کردن
hand over
U
تسلیم کردن
consigns
U
تسلیم کردن
commits
U
تسلیم کردن
consigned
U
تسلیم کردن
commit
U
تسلیم کردن
betrays
U
تسلیم کردن
consigning
U
تسلیم کردن
to give in charge
U
تسلیم کردن
committed
U
تسلیم کردن
betraying
U
تسلیم کردن
submit
U
تسلیم کردن
betray
U
تسلیم کردن
submits
U
تسلیم کردن
submitted
U
تسلیم کردن
to deliver up
U
تسلیم کردن
submitting
U
تسلیم کردن
betrayed
U
تسلیم کردن
to fork over
U
تسلیم کردن
committing
U
تسلیم کردن
infeoff
U
تسلیم کردن
betrayed
U
تسلیم دشمن کردن
betrays
U
تسلیم دشمن کردن
betraying
U
تسلیم دشمن کردن
jurisdiction
U
تسلیم دادگاه کردن
betray
U
تسلیم دشمن کردن
lodges
U
گذاشتن تسلیم کردن
ceding
U
تسلیم کردن صرفنظرکردن از
yielded
U
تسلیم کردن یا شدن
lodge
U
گذاشتن تسلیم کردن
yield
U
تسلیم کردن یا شدن
betrayment
U
تسلیم به دشمن کردن
to give up
U
تسلیم کردن امیدبریدن از
yields
U
تسلیم کردن یا شدن
cedes
U
تسلیم کردن صرفنظرکردن از
lodged
U
گذاشتن تسلیم کردن
cede
U
تسلیم کردن صرفنظرکردن از
to muddle on
U
با تسلیم به پیشامد زندگی کردن
to starve into surrender
U
گرسنگی دادن وناگزیربه تسلیم کردن
so strike one's flag
U
کشتی یادژی رابدشمن تسلیم کردن
refer
U
ارجاع کردن تسلیم کردن عطف کردن
referred
U
ارجاع کردن تسلیم کردن عطف کردن
refers
U
ارجاع کردن تسلیم کردن عطف کردن
To submit something to someone.
U
چیزی را به کسی تسلیم کردن (ارائه دادن )
fuzing
U
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
petition
U
عرضحال
application
U
عرضحال
petitions
U
عرضحال
applications
U
عرضحال
petitioning
U
عرضحال
petitioned
U
عرضحال
declarations
U
عرضحال
declaration
U
عرضحال
stripping
U
نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
pooled
U
ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pool
U
ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pools
U
ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
lodge an a appeal
U
عرضحال دادن
suit
U
دادخواست عرضحال
suited
U
دادخواست عرضحال
suits
U
دادخواست عرضحال
implead
U
عرضحال دادن
petition to court of appeal
U
عرضحال استینافی
petition to court of first instance
U
عرضحال بدوی
pleader
U
عرضحال دهنده
loads
U
پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
load
U
پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
synthesized
U
هم گذاری کردن
synthesising
U
هم گذاری کردن
synthesizing
U
هم گذاری کردن
synthesize
U
هم گذاری کردن
synthesises
U
هم گذاری کردن
synthesised
U
هم گذاری کردن
synthesizes
U
هم گذاری کردن
suitors
U
عرضحال دهنده مدعی
petitioner
U
متظلم دادخواه عرضحال
pleadable
U
قابل عرضحال دادن
to lodge an a
U
عرضحال استیناف دادن
petitioners
U
متظلم دادخواه عرضحال
sue for dawages
U
عرضحال خسارت دادن
suitor
U
عرضحال دهنده مدعی
plaint
U
شکوائیه دادخواست عرضحال
plaints
U
شکوائیه دادخواست عرضحال
deposits
U
سرمایه گذاری کردن
christen
U
نام گذاری کردن
christened
U
نام گذاری کردن
mark
U
علامت گذاری کردن
point
U
نقطه گذاری کردن
christens
U
نام گذاری کردن
punctuated
U
نقطه گذاری کردن
punctuating
U
نقطه گذاری کردن
load
U
ذخیره گذاری کردن
paragraph
U
فاصله گذاری کردن
fund
U
سرمایه گذاری کردن
deposit
U
سرمایه گذاری کردن
to sow mines
U
مین گذاری کردن
marks
U
علامت گذاری کردن
funded
U
سرمایه گذاری کردن
punctuates
U
نقطه گذاری کردن
loads
U
خرج گذاری کردن
punctuate
U
نقطه گذاری کردن
primming
U
چاشنی گذاری کردن
investing
U
سرمایه گذاری کردن
loads
U
ذخیره گذاری کردن
invests
U
سرمایه گذاری کردن
to lay the track
U
ریل گذاری کردن
mining
U
مین گذاری کردن
paragraphs
U
فاصله گذاری کردن
invested
U
سرمایه گذاری کردن
cost
U
قیمت گذاری کردن
load
U
خرج گذاری کردن
paginate
U
صفحه گذاری کردن
invest
U
سرمایه گذاری کردن
tracklaying
U
شنی گذاری کردن
suing
U
عرضحال دادن عارض شدن
sues
U
عرضحال دادن عارض شدن
sue
U
عرضحال دادن عارض شدن
sued
U
عرضحال دادن عارض شدن
charge
U
خرج گذاری کردن شارژ کردن
charges
U
خرج گذاری کردن شارژ کردن
identic notes
U
منظوریادداشتهایی با مضمون واحداست که چند دولت به یک دولت می دهند . چون این یادداشتها جداگانه تسلیم میشود عمل هر دولت فاهرا"مستقل از عمل دولت دیگراست تسلیم این یادداشتهاعمل غیردوستانه تلقی میشود
residential investments
U
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
paged
U
صفحات را نمره گذاری کردن
loading
U
خرج گذاری کردن سلاح
mark
U
نمره گذاری کردن علامت
page
U
صفحات را نمره گذاری کردن
wattle
U
نرده گذاری کردن بستن
color codig
U
علامت گذاری کردن مهمات
pages
U
صفحات را نمره گذاری کردن
crown
U
تاج گذاری کردن پوشاندن
crowns
U
تاج گذاری کردن پوشاندن
marks
U
نمره گذاری کردن علامت
point
U
نقطه گذاری کردن ممیز
overcapitalize
U
بیش از حد سرمایه گذاری کردن
recapitalize
U
سرمایه گذاری مجدد کردن
solicitor
U
کسی که اسنادومدارک عرضحال را تهیه میکند
to sue out a writ
U
حکمی را بوسیله دادن عرضحال گرفتن
solicitors
U
کسی که اسنادومدارک عرضحال را تهیه میکند
discrete
U
الگوریتم کد گذاری و فشرده کردن تصاویر
punctuates
U
نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuate
U
نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuated
U
نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuating
U
نشان گذاری کردن نقطه دار
we cannot trace the petitioner
U
نمیتوانم سابقه عرضحال دهنده را پیدا کنم
carring over
U
تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
To put money into somethings.
U
درکاری پول ریختن (سرمایه گذاری کردن )
milestones
U
بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
milestone
U
بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization
U
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment
U
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
extradites
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
cooperative scorer
U
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
misprision
U
گناه فرو گذاری از فاش کردن تبه کاری دیگران
tick mark
U
علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
to space out letters
[text]
U
فاصله گذاری
[بین حروف را بیشتر کردن]
[رایانه شناسی ]
[چاپ]
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
tetragraph
U
کلمه رمز چهار حرفی برای اسم گذاری و مشخص کردن وسایل
mines
U
مین گذاری کردن عمل کردن به صورت مین
mined
U
مین گذاری کردن عمل کردن به صورت مین
mine
U
مین گذاری کردن عمل کردن به صورت مین
public
U
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
to sue for damages
U
عرضحال خسارت دادن دادخواست برای جبران زیان دادن
mine watching
U
عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
weather board
U
تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
surrendered
U
تسلیم
rendition
U
تسلیم
resigns
U
تسلیم
renditions
U
تسلیم
consignation
U
تسلیم
capitulation
U
تسلیم
compromis
U
تسلیم
resign
U
تسلیم
self submission
U
تسلیم
resignations
U
تسلیم
surrenders
U
تسلیم
surrender
U
تسلیم
non resistance
U
تسلیم
resignation
U
تسلیم
surrendering
U
تسلیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com