Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 215 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
insolvency
U
عجز از پرداخت دیون
insolvence
U
عجز از پرداخت دیون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
reserve
U
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserves
U
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserving
U
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
insolvency
U
وقفه در پرداخت دیون
insolvency
U
عجز در پرداخت دیون
asset
U
جمع دارایی شخص که بایستی بابت دیون او پرداخت گردد
solvent
U
قادر به پرداخت دیون
solvents
U
قادر به پرداخت دیون
liabilities
U
دیون پرداخت
liability
U
دیون پرداخت
black list
U
فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
debt finance
U
افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
sinking fund
U
ذخیره مخصوص پرداخت دیون ملی و مملکتی
Other Matches
dues
U
دیون
dione
U
دیون
consolidated annuities
U
دیون عمومی
arrears of debt
U
دیون معوقه
arrears
U
دیون معوقه
preferential debts
U
دیون ممتازه
mutual debts
U
دیون مشترک
assumpsit
U
تقبل دیون دیگری
capital liability
U
دیون طویل المدت
consols
U
دیون عمومی درانگلیس
deferred liability
U
دیون دراز مدت
deferred liability
U
دیون بلند مدت
insolvent
U
فاقد توانایی پرداختن دیون
progress payment
U
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matte
U
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matt
U
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing
U
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
statement of affairs
U
وصول مطالبات و دیون واموال تاجر ورشکسته
usance
U
مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
sets of bill
U
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
droppage
U
کسری پرداخت کسر پرداخت
fates
U
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fate
U
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
tax evasion
U
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
due bill
U
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
ransoms
U
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom
U
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
carnet
U
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
claim for indemnification
U
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
ability to pay principle of taxation
U
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
subscribes
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
dividend warrant
U
چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
refunded
U
پس پرداخت
settlements
U
پرداخت
glazes
U
پرداخت
glaze
U
پرداخت
payments
U
پرداخت
trim
U
پرداخت
pt
U
پرداخت
discharge
U
پرداخت
refund
U
پس پرداخت
expenditure
U
پرداخت
discharging
U
پرداخت
refunding
U
پس پرداخت
refunds
U
پس پرداخت
paying
U
پرداخت
disbursement
U
پرداخت
settlement
U
پرداخت
pay
U
پرداخت
payment
U
پرداخت
discharges
U
پرداخت
pays
U
پرداخت
finishes
U
پرداخت
renderings
U
پرداخت
rendering
U
پرداخت
finish
U
پرداخت
lustreer
U
پرداخت
finishing touches
U
پرداخت
furbisher
U
پرداخت گر
finishing
U
پرداخت
making good
U
پرداخت
glosser
U
پرداخت گر
bleaching
U
پرداخت
remitment
U
پرداخت
burnisher
U
پرداخت گر
polishes
U
پرداخت
polish
U
پرداخت
defrayal
U
پرداخت
outlay
U
پرداخت
refinishing
U
پرداخت
prest
U
پیش پرداخت
remitter
U
پرداخت کننده
dishonouring
U
خودداری از پرداخت
dishonour
U
خودداری از پرداخت
remittances
U
پرداخت تادیه
dishonoured
U
خودداری از پرداخت
settlement terms
U
شرایط پرداخت
dishonours
U
خودداری از پرداخت
remittal
U
گذشت پرداخت
punctual payment
U
پرداخت در سر وعده
finishes
U
پرداخت کار
outstandingly
U
پرداخت نشده
remittance
U
پرداخت تادیه
prompt payment
U
پرداخت فوری
lustre
U
صیقل پرداخت
burnishing
U
پرداخت کاری
progress payments
U
پرداخت تدریجی
finish
U
پرداخت کار
scours
U
پرداخت کردن
rendition
U
پرداخت تحویل
remittable
U
قابل پرداخت
reimbursable
U
قابل پرداخت
tumble
U
پرداخت کردن
tumbled
U
پرداخت کردن
scoured
U
پرداخت کردن
prepayment
U
پیش پرداخت
tumbles
U
پرداخت کردن
renditions
U
پرداخت تحویل
scour
U
پرداخت کردن
outstanding
U
پرداخت نشده
deferred payment
U
پرداخت اتی
casual payment
U
پیش پرداخت
demand for payment
U
تقاضای پرداخت
monthly payment
U
پرداخت ماهانه
non payment
U
عدم پرداخت
on account payment
U
پیش پرداخت
by payment
U
از طریق پرداخت
overpayment
U
پرداخت اضافی
part payment
U
پرداخت اقساطی
bilk
U
گذاشتن از پرداخت
pay off
U
پرداخت کردن
back freigt
U
پرداخت کرایه
average payment
U
پرداخت متوسط
payable at sight
U
پرداخت دیداری
annual payment
U
پرداخت سالیانه
money back
U
تضمین پرداخت
lump sum payment
U
پرداخت یکجا
lump sum payment
U
پرداخت نقدی
deferred payment
U
پرداخت معوق
earnest money
U
پیش پرداخت
final payment
U
پرداخت نهایی
finisher
U
پرداخت کننده
imprest
U
پیش پرداخت
indemnification
U
پرداخت غرامت
date of payment
U
موعد پرداخت
date of maturity
U
موعد پرداخت
d. note
U
درخواست پرداخت
installment payment
U
پرداخت قسطی
payment by installments
U
پرداخت قسطی
interim financing
U
پرداخت موقت
payable on demand
U
پرداخت عندالمطالبه
payer
U
پرداخت کننده
paid
U
پرداخت شده
payment in kind
U
پرداخت غیرنقدی
payment in kind
U
پرداخت جنسی
unpaid
U
پرداخت نشده
payment stopped
U
توقف پرداخت
payment terms
U
شرایط پرداخت
payor
U
پرداخت کننده
period of grace
U
مهلت پرداخت
planish
U
پرداخت کردن
subscriptions
U
تعهد پرداخت
planishing tool
U
ابزار پرداخت
subscription
U
تعهد پرداخت
pre paid
U
پیش پرداخت
payee
U
پرداخت شونده
advice note
U
دستورپیش پرداخت
advance payment
U
پیش پرداخت
payment by instalments
U
پرداخت به اقساط
payment in advance
U
پیش پرداخت
diamond polishing
U
پرداخت الماسی
payment in due cource
U
پرداخت به موقع
payment in full
U
پرداخت تمام
payment in full
U
پرداخت کامل
payees
U
پرداخت شونده
pre payment
U
پیش پرداخت
smoothing plane
U
رنده پرداخت
finishing
U
پرداخت کاری
pays
U
وابسته به پرداخت
advancing
U
پیش پرداخت
paying
U
پرداخت کردن
paying
U
وابسته به پرداخت
pay
U
پرداخت کردن
pay
U
وابسته به پرداخت
down payment
U
پیش پرداخت
advances
U
پیش پرداخت
settlement
U
تسویه پرداخت
reimbursements
U
باز پرداخت
reimbursement
U
پرداخت جبرانی
reimbursement
U
باز پرداخت
pays
U
پرداخت کردن
bonuses
U
پرداخت اضافی
bonus
U
پرداخت اضافی
advance
U
پیش پرداخت
settlements
U
تصفیه پرداخت
advance
پیش پرداخت
cash dispenser
U
پرداخت مینماید
settlements
U
تسویه پرداخت
settlement
U
تصفیه پرداخت
payable
U
قابل پرداخت
polish
U
پرداخت کردن
cash dispensers
U
پرداخت مینماید
satin
U
جلا پرداخت
liquidation
U
پرداخت بدهی
non-payment
U
عدم پرداخت
polishes
U
پرداخت کردن
paymasters
U
مامور پرداخت
down payments
U
پیش پرداخت
repayments
U
پرداخت مجدد
shear
U
پرداخت فرش
money order
U
دستور پرداخت
a bradent
U
وسیله پرداخت
money orders
U
دستور پرداخت
paymaster
U
مامور پرداخت
payroll
U
سیاهه پرداخت
repayment
U
پرداخت مجدد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com