English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
an idiomatic experssion U عبارت اصطلاحی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
monomial U یک اصطلاحی
idiomatic U اصطلاحی
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
colloquial U مصطلح اصطلاحی
solecisms U غلط اصطلاحی بی ترتیبی
solecism U غلط اصطلاحی بی ترتیبی
gibberish U اصطلاحی که برای بیان لازم نبودن داده بکار می رود
Mahal U محل [اصطلاحی است که به قالی ساروق درجه دو اطلاق می شود.]
newton raphson U اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
caveatemptor U اصطلاحی است که متضمن بیان حق مشتری درامتحان کردن و بررسی مبیع میباشد
go to sleep U اصطلاحی برای توقف کامیپوتریا عدم امکان انجام عملی توسط کامپیوتر به دلیل گرفتار شدن در یک حلقه نامحدود
external good order U اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
gigo U اصطلاحی است به این معنی که اگر به برنامه اطلاعات ورودی بیهوده داده شودبرنامه نتایج بیهودهای رابه عنوان خروجی تولیدخواهد کرد
garbage in garbage out U اصطلاحی است به این معنی که اگر به برنامه اطلاعات ورودی بیهوده داده شودبرنامه نتایج بیهودهای رابه عنوان خروجی تولیدخواهد کرد
dictatorship of proletariat U اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
democratic comiteism U سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند
cl U عبارت
expressions U عبارت
term U عبارت
phrases U عبارت
termed U عبارت
clause U عبارت
clauses U عبارت
phrase U عبارت
phrased U عبارت
wordage U عبارت
expression U عبارت
word U عبارت
experssion U عبارت
statement U عبارت
terming U عبارت
worded U عبارت
statements U عبارت
doxology U عبارت تسبیحی
assignment statement U عبارت گمارشی
Namely …viz …it consists of… U عبارت است از ...
context style of a expression U سیاق عبارت
in other words <adv.> U به عبارت دیگر
an exclamatory phrase U عبارت تعجبی
mathematical term U عبارت [ریاضی]
term U عبارت [ریاضی]
Verbosity. Rhetoric. U عبارت پردازی
trinomial U دارای سه عبارت
the letter of the law U عبارت قانون
namely <adv.> U به عبارت دیگر
range expression U عبارت دامنه
put into words U به عبارت دراوردن
protext U عبارت پیشین
prolixity U عبارت زاید
phraseologist U عبارت پرداز
paragrapher U عبارت نویس
to wit <adv.> U به عبارت دیگر
relational expression U عبارت رابطهای
involution U پیچدارکردن عبارت
videlicet U به عبارت دیگر
in fact U به عبارت دیگر
To phrase. U به عبارت در آوردن
term U جمله عبارت
quotations U اقتباس عبارت
phraseology U عبارت پردازی
expressions U افهار عبارت
expression U افهار عبارت
quotation U اقتباس عبارت
termed U جمله عبارت
wording U عبارت سازی
terming U جمله عبارت
affirmative U عبارت مثبت
passages U عبارت فقره
colloquialism U عبارت مصطلح
colloquialisms U عبارت مصطلح
passage U عبارت فقره
escalation U ماده یا عبارت تعدیل
to express in worde U به سخن یا عبارت دراوردن)
verbalism U عبارت بی معنی پرحرفی
mixed mode experssion U عبارت امیخته یاب
locus classicus U عبارت نمونه ادبی
limitation clause U عبارت تعیین حدود
landed a U که عبارت از زمین است
it consists mainly U بیشتر عبارت است از
qualificative U کلمه یا عبارت توصیفی
facies U عبارت مشخص یک طبقه
pull out quote U عبارت استخراج شده
anastrophe U تعویض کلمات یک عبارت
phrased U فراز عبارت سازی
locution U سبک عبارت پردازی
metaphraze U به عبارت دیگر در آوردن
locutions U سبک عبارت پردازی
passage U عبارت منتخبه از یک کتاب
i.e U مخفف به عبارت دیگر
passages U عبارت منتخبه از یک کتاب
phrases U فراز عبارت سازی
phrase U فراز عبارت سازی
equation of exchange U به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
B.Sc U مخفف عبارت 'Science of Bachelor'
fisher equation U این رابطه عبارت است از :
lambs wool U که عبارت از ابجوامیخته با سیب و قند
anastrophe U قلب عبارت کلمات مقلوب
b. and b U مخفف عبارت 'breakfast and bed'
anaphora U تکرار یک یا چند عبارت متوالی
restrictive U جمله یا عبارت حصری یا محدودکننده
phraseography U نشان گذاری بجای عبارت
irishism U عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
word order U ترتیب وقوع کلمه در عبارت یا جمله
C.A.B.s U مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
C.A.B U مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
worid U عبارت پیغام خبر قول عهد
tongue-twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
well turned U خوب ادا شده خوش عبارت
Afro-American U نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
florulent U خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
tongue twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
inverts U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
inverting U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
invert U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
tongue-twisters U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
functional shift U تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
diction U عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
parachronism U اشتباهی که عبارت است ازدیرترقراردادن تاریخ یک رویداد
C.I.A U مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
to knock head U چیزی که عبارت ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
statements U خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
Bye and take care of yourself! [leaving phrase] U خداحافظ و مواظب خودت باش! [عبارت هنگام ترک ]
multi statement line U خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
mutatis mutandis U عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
semicolon U که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
vigmette U ارایشی که عبارت است ازبرگها و پیچکهای تاک سرلوحه
branch U یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
branches U یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
machine address U مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
statement U خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
legal U عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
kowtow U سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
kotow U سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
haplography U اشتباهی که عبارت است ازیکبارنوشتن چیزی که بایددوبارنوشته شود
demurrer U عبارت از ان است که خوانده ضمن تصدیق اصل افهارات خواهان
gong U زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
ends U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
ended U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
hatched moulding U گچ بری که عبارت است ازدورشته خطهای متوازی که همدیگر راقطع کر
end U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
gongs U زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
paragram U جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
good offices U عبارت است ازدخالت دولت ثالث به منظورپایان دادن به اختلافات دودولت
objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
kedgeree U خوراک فرنگی که عبارت است ازماهی سردوبرنج جوشانده وتخم مرغ
objecting U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objected U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
direct objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
AFAIK U خلاصه عبارت انگلیسی: تا آنجایی که خبر دارم که در ایمیل یا چت استفاده می شود
object U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
indirect objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
ignoratio elenchi U سفسطه منطقی که عبارت است از رد بیان یا افهار مخالف بابیان خود
predicates U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicate U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
optimize U برنامهای که از بهینه ساز عبور کرده است تا هر که یا عبارت ناکارا را حذف کند
predicating U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicated U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
IF statement U عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
labels U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
label U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labeling U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labelled U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
leitmotif U عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
leitmotive U عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
IF statement U عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
boolean algebra U قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
algebra U ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
desktop U ترکیب نمایش گرافیکی . نشر رومیزی و چند رسانهای . این عبارت ابتدا توسط سیستم Apple استفاده شد
cross elasticity of demand U درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
statements U دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement U دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
equitable mortgage U در CL عبارت است ازرهنی که در شرایط خاص خود به خود
wife's equity U عبارت است از مقدار مناسب و معقولی ازاثاث البیت و ..... که زن میتواند برای خود و اطفالش نگهدارد و شوهر حق تصرف در ان یا انتقال دادنش راندارد
tokens U کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
token U کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
backgrounds U امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
syntactic error U خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
background U امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
arc elasticity of demand U عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
gurantee U عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
errors and omissions expected U باستثنای اشتباهات وچیزهایکه از قلم افتاده این عبارت روی صورت حسابهانوشته میشود و یعنی مسئولیت اشتباهات بعهده شرکت نمیباشد
res ipsa loquitur U این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد
estate in remainder U ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
arithmetic expression U عبارت حسابی دستورالعمل حسابی
affirmatory U کلمه اثبات عبارت اثبات
consists U شامل بودن عبارت بودن از
consist U شامل بودن عبارت بودن از
consisted U شامل بودن عبارت بودن از
consisting U شامل بودن عبارت بودن از
phraseologically U ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
egoism U یکی از اصول فلسفه ماکیاولی و عبارت است ازاعتقاد به خودپرستی وخودخواهی انسان که مبنای فلسفه او به نام اگوئیسم جهانی قرار گرفته است
levee en masse U عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
authoritarainism U نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
arrest of judgment U سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
adverb U قیدی عبارت قیدی
adverbs U قیدی عبارت قیدی
dwelling house U در CL درقوانین مربوط به هتک حرمت منازل و ورود در شب به منازل به قصد ارتکاب جرم مطرح میشود و عبارت ازمحلی است که عملا" و بالفعل محل سکنی باشد و یا ازملحقات عرفی محل سکنی محسوب شود
voluntary manslaughter U قتل غیر عمد با سوء نیت نسبی عبارت از حالتی است که قاتل در اثر غلبه هیجان و غلیان احساسات مرتکب قتلی شودکه در ان رکن عمد به طورکامل موجود نیست و در عین حال قتل غیر عمد هم محسوب نمیشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com