Perdic | عبادت بامدادی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 48 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	mattins U	عبادت بامدادی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	matin U	بامدادی
	matutinal U	بامدادی
	matinal U	بامدادی
	twilight U	فلق بامدادی
	morning star U	ستاره بامدادی
	morning sickness U	تهوع بامدادی
	lucifer U	ستاره بامدادی
	meditation U	عبادت
	divine service U	عبادت
	devotions U	عبادت
	worships U	عبادت
	ritual practice U	عبادت
	worship U	عبادت
	worshiped U	عبادت
	worshiping U	عبادت
	worshipping U	عبادت
	sorb U	عبادت پرستش
	vespers U	عبادت شامگاهی
	nocturn U	عبادت نیمه شب
	triduum U	عبادت سه روزه
	service U	عبادت تشریفات
	devotionalist U	عبادت کننده
	serviced U	عبادت تشریفات
	d. service U	عبادت خدا
	sext U	عبادت ساعت 21
	meditate U	عبادت کردن
	meditated U	عبادت کردن
	meditates U	عبادت کردن
	meditating U	عبادت کردن
	small hours	ساعات عبادت صبحگاهی
	the worship of god U	پرستش یا عبادت خدا
	worshipping U	عبادت پرستش کردن
	worship U	عبادت پرستش کردن
	worshiping U	عبادت پرستش کردن
	worshiped U	عبادت پرستش کردن
	worships U	عبادت پرستش کردن
	service U	اطاعت و فرمانبرداری عبادت و نماز
	serviced U	اطاعت و فرمانبرداری عبادت و نماز
	sabbatarianism U	اعتقاد به تعطیل کار و عبادت دریکشنبه ها
	recusance U	سرپیچی امتناع از حضور در مجالس عبادت
	recusancy U	سرپیچی امتناع از حضور در مجالس عبادت
	sabbatarian U	مسیحی معتقد به تعطیل کار و عبادت در یکشنبه ها
	recessional hymn U	سرودیکه هنگام دست کشیدن کشیشان از عبادت نواخته میشود
	lararium U	[اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
	three-day retreat U	گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی [برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
	altar-rail U	[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
	religiosity U	مجلس عبادت مجلس مذهبی

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy