English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
catalytic agent U عامل فعل وانفعال شیمیایی بوسیله اثرمجاورتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
catalysts U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
catalyst U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
catalysis U اثر مجاورت جسمی دریک فعل وانفعال شیمیایی
cyanogen agent U عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
blood agent U عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
chemical agent U عامل شیمیایی
vesicant agent U عامل شیمیایی تاول زا
toxic agent U عامل شیمیایی سمی
nerve agent U عامل شیمیایی عصبی
smoke agent U عامل شیمیایی دودانگیز
chemical warfare U جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
agent U نماینده عامل شیمیایی خرج
agents U نماینده عامل شیمیایی خرج
electroanalysis U تجزیه شیمیایی بوسیله جریان برق
latensify U بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
pyrocondensation U تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
bleach U سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
bleaches U سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
bleached U سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
biosynthesis U تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده
latensification U تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی
interacts U فعل وانفعال داخلی داشتن
interacting U فعل وانفعال داخلی داشتن
interacted U فعل وانفعال داخلی داشتن
interact U فعل وانفعال داخلی داشتن
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
catalyze U دارای اثرمجاورتی کردن تسریع کردن
metaprotein U هریک از مشتقات پروتئین که از فعل وانفعال اسید وقلیابدست میاید
reserved character U حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
actuator U محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
capital intensive goods U کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
shells U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
class a agent officer U افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
piggyback U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
piggybacks U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
EXE file U در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
MS DOS U سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
chemicals U شیمیایی
chemical biological and radiological U شیمیایی
chemic U شیمیایی
chemical sense U حس شیمیایی
chemical U شیمیایی
precipitating U رسوب شیمیایی
precipitates U رسوب شیمیایی
chemical agent U ماده شیمیایی
mulch U ماده شیمیایی
precipitated U رسوب شیمیایی
chemical ammunition U مهمات شیمیایی
chemical analyse U تجزیه شیمیایی
chemical analysis U تجزیه شیمیایی
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
quasichemical U شبه شیمیایی
fertilizers U کود شیمیایی
fertilizer U کود شیمیایی
fertilisers U کود شیمیایی
decomposition U هوازدگی شیمیایی
galvanic cell U پیل شیمیایی
chemical species U گونههای شیمیایی
mulches U ماده شیمیایی
electrochemical U برقی- شیمیایی
narcosis U خواب شیمیایی
biochemical U زیستی- شیمیایی
precipitate U رسوب شیمیایی
homolysis U تجزیه شیمیایی
compound U ترکیب شیمیایی
compounds U ترکیب شیمیایی
chemical munition U سلاح شیمیایی
chemical security U تامین شیمیایی
organic compound U مواد شیمیایی
chemical survey U تجسس شیمیایی
chemisorption U جذب شیمیایی
chemotropism U گرایش شیمیایی
chemical operations U عملیات شیمیایی
chemical herbicide U علف کش شیمیایی
compounded U ترکیب شیمیایی
chemical fuel U سوخت شیمیایی
chemical exchange U تبادل شیمیایی
chemical injection U تزریق شیمیایی
chemical research U پژوهش شیمیایی
chemical reactor U واکنشگاه شیمیایی
chemical reaction U واکنش شیمیایی
chemical pollution U الودگی شیمیایی
chemical physics U فیزیک شیمیایی
chemical weathering U هوازدگی شیمیایی
chemiluminescence U نورتابی شیمیایی
chemical kinetics U سینتیک شیمیایی
chemoreceptor U گیرنده شیمیایی
chemical industries U صنایع شیمیایی
chemism U خاصیت شیمیایی
cloud attack U تک با ابر شیمیایی
chemical equivalent U هم ارز شیمیایی
chemical shift U جابجایی شیمیایی
man-made fiber U الیاف شیمیایی
chemical compound U ترکیب شیمیایی
chemical combination U ترکیب شیمیایی
chemical consolidation U تزریق شیمیایی
chemical element U عنصر شیمیایی
chemical energy U انرژی شیمیایی
chemical defense U پدافند شیمیایی
chemical grouting U تزریق شیمیایی
chemical bond U پیوند شیمیایی
chemical properties U خواص شیمیایی
chemical equilibrium U تعادل شیمیایی
chemical deposits U نهشتهای شیمیایی
nuclear biological chemical U شیمیایی میکربی هستهای
chemical U ماده شیمیایی دارویی
chemical oxygen demand U نیاز شیمیایی اکسیژن
chemical alarm U اعلام خطر شیمیایی
photochemical smog U دود مه فتو شیمیایی
chemicals U ماده شیمیایی دارویی
urinalysis U تجزیه شیمیایی ادرار
chemical bonding U تشکیل پیوند شیمیایی
oxides U ماده شیمیایی از اکسیژن
photochemical smog U دود مه نور شیمیایی
chemical affinity U میل ترکیبی شیمیایی
oxide U ماده شیمیایی از اکسیژن
biochemical catalyst U کاتالیزور زیست شیمیایی
thermolysis U تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
petrolum chemicals U مواد شیمیایی نفتی
chemical feedstock U مواد اولیه شیمیایی
c.o.d U نیاز شیمیایی به اکسیژن
acid equivalent U معادل شیمیایی اسید
cloud attack U تک شیمیایی با مواد سمی
petrochemicals U مواد شیمیایی نفتی
immunochemistry U علم ایمنی شیمیایی
chemical weapon U جنگ افزار شیمیایی
chemosynthesis U سنتز باکتری شیمیایی
corrosion U زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
chemotrophic treatment U تسویه خوراک ساخت شیمیایی
chemical security U حفافت برعلیه مواد شیمیایی
immunochemistry U مبحث ایمنی شناسی شیمیایی
trihydrate U ترکیب شیمیایی دارای سه ملکول اب
chemical shift non equivalent protons U پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
neutralised U بطور شیمیایی خنثی کردن
b.o.d U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biochemical oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biological oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
chemical shift equivalent protons U پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
stabilizer U ماده ثبات دهنده شیمیایی
goechemical U وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
boron water U ابی که عنصر شیمیایی بردارد
stabilisers U ماده ثبات دهنده شیمیایی
oxime U ماده ضد اثرعامل عصبی شیمیایی
neutralises U بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralising U بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralizing U بطور شیمیایی خنثی کردن
synthetic U مواد شیمیایی و پروسس شده
galvanic battery U دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی
neutralizes U بطور شیمیایی خنثی کردن
absorption compound U ترکیب شیمیایی جذب کننده
flavone U ماده شیمیایی بیرنگ ومتبلور
actinolagy U معرفت بخواص شیمیایی نور
neutralize U بطور شیمیایی خنثی کردن
tetrahydrate U ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
doping U افزودن ماده شیمیایی خاص به یک قطعه
AC U مخفف اصطلاح شیمیایی alicyclic میباشد
leaker U گلوله یا بمب شیمیایی فاسد یاخراب
galvanism U جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
photolysis U تجزیه شیمیایی بر اثر نیروی تابشی
fibroin U جرم شیمیایی ابریشم وتارعنکبوت ومانندانها
tartan U ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
drysalter U فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
pyrochemical U وابسته به فعالیت شیمیایی درگرمای زیاد
pyrolyze U در اثر حرارت تغییر شیمیایی دادن
inert U که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
chemical defense U پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
matrass U شیشه گردن دراز که درازمونهای شیمیایی بکارمیبرند
photochemical oxidant U اکسید کننده نور شیمیایی اکساینده فتوشیمیایی
metamerism U برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
batteries U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
battery U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
actinic U دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
mags U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
mag U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
pyrolyze U تحت عمل تجزیه شیمیایی در اثر حرارت قراردادن
radiochemistry U یک شاخه از شیمی که بااثرات شیمیایی رادیواکتیوسرو کار دارد
metameric U در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای
alodine U نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
doped U قطعهای که به آن ماده شیمیایی خاصی اضافه شده است
bleaching materiel U پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
autocatalysis U اثر مجاورتی خود بخودجسمی در فعل و انفعال شیمیایی
smog U مه غلیظی که در اثر دود یا بخارهای شیمیایی ایجاد میشود
to paynize wood U چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
danc solution U نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
slow pill U ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
thermosetting plastics U پلیمرهای ساختگی که در اثرگرما بصورت شیمیایی وبازگشت ناپذیر تغییر میکند
metamer U جسمی که در ترکیب و سنگینی با جسم دیگر برابرولی درخواص شیمیایی است
macronutrient U ماده شیمیایی که برای رشد ونمو و تغذیه گیاه لازم است
galvanist U متخصص تولید نیروی کهربایی با عمل شیمیایی یامعالجه ناخوشی با برق
geochemistry U علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
spray attack U پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
resisted U ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resist U ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resists U ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisting U ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com