Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
passenger mile
U
طول راه مسافرت به حسب میل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
barnstorm
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstormed
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
trip
U
مسافرت مسافرت کردن
tripped
U
مسافرت مسافرت کردن
trips
U
مسافرت مسافرت کردن
travelogs
U
سخنرانی درباره مسافرت
travelogue
U
سخنرانی درباره مسافرت
travelogues
U
سخنرانی درباره مسافرت
travel
U
سفر کردن مسافرت کردن
travel
U
مسافرت
traveled
U
سفر کردن مسافرت کردن
traveled
U
مسافرت
travels
U
سفر کردن مسافرت کردن
travels
U
مسافرت
campaign
U
مسافرت درداخل کشور
campaigned
U
مسافرت درداخل کشور
campaigning
U
مسافرت درداخل کشور
campaigns
U
مسافرت درداخل کشور
riding
U
گردش و مسافرت لنگر گاه
locomotion
U
مسافرت
sail
U
مسافرت با قایق بادی
sailed
U
مسافرت با قایق بادی
sailings
U
مسافرت با قایق بادی
trek
U
کوچ مسافرت باگاری بازحمت حرکت کردن باسختی واهستگی مسافرت کردن
trekked
U
کوچ مسافرت باگاری بازحمت حرکت کردن باسختی واهستگی مسافرت کردن
trekking
U
کوچ مسافرت باگاری بازحمت حرکت کردن باسختی واهستگی مسافرت کردن
treks
U
کوچ مسافرت باگاری بازحمت حرکت کردن باسختی واهستگی مسافرت کردن
roadworthy
U
اماده مسافرت قابل سفر کردن
jaunt
U
مسافرت کوچک
jaunts
U
مسافرت کوچک
journey
U
مسافرت
journeyed
U
مسافرت
journeying
U
مسافرت
journeys
U
مسافرت
commute
U
مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
commuted
U
مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
commutes
U
مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
commuting
U
مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
port
U
مامن مبدا مسافرت
camel
U
مسافرت کردن باشتر
camels
U
مسافرت کردن باشتر
peregrination
U
مسافرت دور
peregrinations
U
مسافرت دور
tour
U
مسافرت
toured
U
مسافرت
touring
U
مسافرت
tours
U
مسافرت
passport
U
اجازه مسافرت
passports
U
اجازه مسافرت
visit
U
مسافرت معاینه
visited
U
مسافرت معاینه
visits
U
مسافرت معاینه
yachting
U
مسافرت با قایق تفریحی
flying
U
بال وپر زن بسرعت گذرنده مسافرت هوایی
astronautics
U
مطالعهء امکان مسافرت بکرات دیگر
churchills v to moscow
U
مسافرت چرچیل به مسکو
command sponsored dependent
U
بستگان نظامیانی که با خرج ارتش بخارج مسافرت می کنند
dromomania
U
جنون مسافرت
foy
U
سوری که بخاطر مسافرت میدهند
hitchhike
U
مسافرت مفتی
itinerate
U
سیار بودن مسافرت تبلیغاتی کردن
mal de mer
U
سرگیجه وحالت قی در نتیجه مسافرت با کشتی
road test
U
ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
roadability
U
راهواری قابل مسافرت در جاده
royal progress
U
مسافرت شاهانه
stow away
U
مسافرت قاچاقی کردن باکشتی وغیره
the incidents of a journey
U
رویدادهای یک مسافرت اتفاقات جزئی و گوناگون یک مسافرت
traveling fellowship
U
بورس تحصیلی شامل هزینه مسافرت وتحقیقات در خارج از محل خود
traversabel
U
سخنرانی درباره مسافرت
trial trip
U
مسافرت ازمایشی یا امتحانی
trip ticket
U
بلیط مسافرت
trip ticket
U
برگه اجازه مسافرت
waybill
U
خط سیر مسافر راهنمای مسافرت
walkabout
U
مسافرت پیاده
walkabouts
U
مسافرت پیاده
We have a long journey before us .
U
مسافرت طولانی در پیش داریم
Get ready for the journey(trip)
U
برای مسافرت حاضر شو
To travel night and day .
U
شب وروز مسافرت کردن
I have a short trip ahead.
U
قرار است یک مسافرت کوتاهی بروم
How long does the crossing take?
U
چه مدت این مسافرت دریایی طول می کشد؟
river trip
U
مسافرت رودخانه ای
I travel tomorrow
[afternoon]
.
U
من فردا
[بعد از ظهر]
به مسافرت می روم.
package tour
U
مسافرت بسته بندی
package holiday
U
مسافرت بسته بندی
all-expense tour
U
مسافرت بسته بندی
holiday at the seaside
[British]
U
مسافرت کنار دریا
holiday by the seaside
[British]
U
مسافرت کنار دریا
train journey from ... over ... to ...
U
مسافرت با قطار از ... از راه ... به ...
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com