Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hurricane
U
طوفان دریایی
hurricanes
U
طوفان دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
storm card
U
طوفان نمای دریایی
Other Matches
post diluvian
U
زیست کننده پس از طوفان پس از طوفان رخ داده
antediluvian
U
وابسته به پیش از طوفان پیش از طوفان نوح
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
gales
U
طوفان
the stom raged itself out
U
طوفان
gale
U
طوفان
hurricanes
U
طوفان
hurricane
U
طوفان
deluge
U
طوفان
sandstorms
U
طوفان شن
sandstorm
U
طوفان شن
storms
U
طوفان
storming
U
طوفان
stormed
U
طوفان
flooded
U
طوفان
deluged
U
طوفان
deluges
U
طوفان
flood
U
طوفان
flooding
U
طوفان
cataclysm
U
طوفان
cataclysms
U
طوفان
deluging
U
طوفان
toucan
U
طوفان
toucans
U
طوفان
floods
U
طوفان
storm
U
طوفان
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
cyclone
U
طوفان موسمی
tornadoes
U
طوفان پیچنده
tornados
U
طوفان پیچنده
line storm
U
طوفان مستقیم
stormproof window
U
پنجره ضد طوفان
rainstorms
U
طوفان باران
wester
U
طوفان غربی
thunderstorm
U
طوفان تندری
storm smear
U
پراکندگی طوفان
thunderstorms
U
طوفان تندری
weathering
U
طوفان هوا
storm lane
U
گذرگاه طوفان
cyclones
U
طوفان موسمی
tornado
U
طوفان پیچنده
adrift
دستخوش طوفان
mother cary's chicken
U
مرغ طوفان
squall
U
طوفان باد
hail storm
U
طوفان تگرگ
petrel
U
مرغ طوفان
magnetic strom
U
طوفان مغناطیسی
rainstorm
U
طوفان باران
sand storm
U
طوفان ریگ
squalls
U
طوفان باد
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
northwester
U
طوفان شمال غربی
ice storm
U
طوفان همراه باتگرگ
postdiluvian
U
بعد از طوفان نوح
hailstorms
U
طوفان یا رگبار تگرگ
storm clcud
U
ابر طوفان دار
the storm raved itself out
U
طوفان غریدوغریدتا فرونشست
procellarian
U
جنس مرغ طوفان
hailstorm
U
طوفان یا رگبار تگرگ
maelstrom
U
طوفان یا گرداب شدید
snifter
U
طوفان شدید وزش سخت
fulmar
U
مرغی مانند مرغ طوفان
ship fever
U
طوفان سخت در دریای چین
diluvian
U
وابسته به طوفان نوح طوفانی
diluvial
U
وابسته به طوفان نوح طوفانی
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
mallemuck
U
مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
The massive storm has moved across Iceland.
U
این طوفان بزرگ از روی ایسلند رد شد.
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
wind shake
U
تکان سخت درختان جنگل در اثر طوفان
sferics
U
دستگاه الکترونی کشف طوفان هوا شناسی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
outride
U
دربرابر طوفان ایستادگی کردن در مسابقه چیره شدن
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
helmcloud
U
ابری که هنگام طوفان یاپیش ازان درسرکوه پدیدمی اید ابرقله
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
procellarian
U
وابسته به جنس مرغ طوفان یا مرغ باران
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
deluging
U
غرق کردن طوفان ایجاد کردن
flurry
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
deluged
U
غرق کردن طوفان ایجاد کردن
deluges
U
غرق کردن طوفان ایجاد کردن
deluge
U
غرق کردن طوفان ایجاد کردن
pintado
U
مرغ فرعون یکجور مرغ طوفان
flurries
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
hailed
U
طوفان تگرگ تگرگ باریدن
hailing
U
طوفان تگرگ تگرگ باریدن
hails
U
طوفان تگرگ تگرگ باریدن
hail
U
طوفان تگرگ تگرگ باریدن
spotting board
U
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
benthic
U
ته دریایی
saltiest
U
دریایی
sharks
U
سگ دریایی
shark
U
سگ دریایی
saltier
U
دریایی
pelagian
U
دریایی
salty
U
دریایی
marine
U
دریایی
sea
U
دریایی
maritime
U
دریایی
seas
U
دریایی
nautical
U
دریایی
dogfish
U
سگ دریایی
sea born
U
دریایی
naval
U
دریایی
thalassic
U
دریایی
sea pier
U
سد دریایی
marines
U
دریایی
thalaesic
U
دریایی
pelagian
U
جانور دریایی
gunnery
U
توپخانه دریایی
sills
U
برامدگی دریایی
seaweeds
U
خزه دریایی
sill
U
برامدگی دریایی
sea anemone
U
شقایق دریایی
rover
U
دزد دریایی
seaplanes
U
هواپیمای دریایی
seaweeds
U
جلبک دریایی
seaweeds
U
علف دریایی
seaweeds
U
سبزال دریایی
seaweed
U
سبزال دریایی
hurricane lamp
U
چراغ دریایی
hurricane lamps
U
چراغ دریایی
paravane
U
اژدرمخرب دریایی
seaplane
U
هواپیمای دریایی
pelagic
U
دریایی دریانشین
naval
U
نیروی دریایی
navy
U
ناوگان دریایی
marines
U
تکاور دریایی
maritime lien
U
برتری دریایی
jellyfish
عروس دریایی
marine
U
تفنگدار دریایی
marine
U
تکاور دریایی
navy
U
نیروی دریایی
naval
U
افسرنیروی دریایی
rock sucker
U
مارماهی دریایی
navies
U
نیروی دریایی
pharos
U
فانوس دریایی
pigboat
U
زیر دریایی
navies
U
ناوگان دریایی
marines
U
تفنگدار دریایی
fairy bird
U
پرستوک دریایی
nautical chart
U
نقشه دریایی
nautical almanac
U
زیج دریایی
fish hawk
U
دال دریایی
flag officer
U
افسر دریایی
floating trade
U
تجارت دریایی
floatplane
U
هواپیمای دریایی
fucus
U
کتانجک خس دریایی
medusa
U
ستاره دریایی
geographical mile
U
میل دریایی
marooner
U
دزد دریایی
nautical slide rule
U
خط کش محاسبه دریایی
nautical terms
U
اصطلاحات دریایی
sea pad
U
ستاره دریایی
fairy bird
U
چلچله دریایی
salangane
U
پرستوک دریایی
salangane
U
چلچله دریایی
scray
U
پرستوک دریایی
scray
U
چلچله دریایی
sea swallow
U
پرستوک دریایی
sea swallow
U
چلچله دریایی
fanal
U
فانوس دریایی
nautical twilight
U
شفق دریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com