English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
restiform U طنابی
stringed U طنابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marline tie U گره طنابی
manrope U دستگیر طنابی
ratlin U پله طنابی
cringle U حلقه طنابی
ropy U طنابی شکل
rope ladders U نردبان طنابی
rope ladder U نردبان طنابی
jacob's ladder U پله طنابی
ratline U نردبان طنابی کشتی
the strain on a rope U فشاریاکششی که بر طنابی وارد اید
high line U پل طنابی نقل مکان بین ناوها
tightropes U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
tightrope U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
buntline U طنابی که بپای بادبان بسته میشود
headfast U طنابی که سرکشتی را با ان به گویه یا باراندازمهارمیکنند مهار
hawser bend U گره طنابی که دوسرطناب رابهم فروکند
buddy line U طنابی که در حدود 01 متر که 2 غواص را به هم وصل میکند
paracelling U کرباس قیراندود که مانند نوار به طنابی بپیچند
rue raddy U تسمه یا طنابی که از روی شانه گذرانیده چیزی را با ان می کشند
watch guard U زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
to freshen rope U جای طنابی راکه بواسطه خوردن بچیزی ساییده میشودعوض کردن
gantline U رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
dragrope U طنابی که بوسیله ان چیزی رامیکشند یا اینکه روی زمین کشیده میشود
ply yarn U نخ چندلا [در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com