Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
blue baby
U
طفلی مبتلا به یرقان ازرق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cyanosis
U
یرقان ازرق
greensick
U
مبتلا به یرقان ابیض
greensick
U
مبتلا به یرقان سفید
cataleptic
U
مبتلا به بیماری جمود عضلات مبتلا به جمود فکری
godchildren
U
طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
godchild
U
طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
icterus
U
یرقان
jaundice
U
یرقان
chlorosis
U
یرقان سفید
green jaundice
U
یرقان سبز
icteric
U
دافع یرقان
chlorotic
U
وابسته به یرقان
fire blast
U
یرقان سوزنده گیاهی
special bastard
U
هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
given
U
مبتلا
stricken
U
مبتلا
unhinged
U
مبتلا بهبیماریذهنیوروحی
hemophilic
U
مبتلا به هموفیلی
mangey
U
مبتلا به جرب
glandered
U
مبتلا به مشمشه
mangey
U
مبتلا به گری
mangy
U
مبتلا به جرب
mangy
U
مبتلا به گری
bronchitic
U
مبتلا به برنشیت
meningitic
U
مبتلا به مننژیت
infect
U
مبتلا و دچارکردن
rheumaticky
U
مبتلا بهرماتیسم
constipated
U
مبتلا بهیبوست
colicky
U
مبتلا بهقولنج
allergic
U
مبتلا به آلرژی
varicose
U
مبتلا به واریس
tuberculate
U
مبتلا بمرض سل
gangrenous
U
مبتلا به قانقاریا
amnesic
U
مبتلا به فراموشی
afflicts
U
مبتلا کردن
afflicting
U
مبتلا کردن
infects
U
مبتلا و دچارکردن
infecting
U
مبتلا و دچارکردن
afflict
U
مبتلا کردن
giddy
U
مبتلا به دوار سر
leper
U
مبتلا به جذام
amnesiac
U
مبتلا به فراموشی
lepers
U
مبتلا به جذام
bleeders
U
مبتلا به خون روش
septicaemic
U
مبتلا بگند خونی
stenosed
U
مبتلا به تنگی نفس
plaguer
U
مبتلا به طاعون کننده
anorexic
U
مبتلا به بی اشتهایی عصبی
bleeder
U
مبتلا به خون روش
shell-shocked
U
موجی- مبتلا بهاختلالاتناشیازجنگ
schizophrenics
U
مبتلا بجنون جوانی
pleuritic
U
مبتلا به ذات الجنب
rheumatic
U
ادم مبتلا بدردمفاصل
psychopath
U
مبتلا بامراض روانی
spastic
U
مبتلا به فلج تشنجی
leukotic
U
مبتلا به مرض لوسمی
schizophrenic
U
مبتلا بجنون جوانی
psychopaths
U
مبتلا بامراض روانی
arthritic
U
مبتلا به اماس مفصل
liverish
U
مبتلا به مرض جگر
gapy
U
مبتلا به دهن دره
spastics
U
مبتلا به فلج تشنجی
poliomyelitic
U
مبتلا به بیماری فلج کودکان
cachectic
U
مبتلا بسوء هاضمه وضعف
diabetic
U
مبتلا یا وابسته بمرض قند دولابی
psychoneurotic
U
مریض مبتلا به ناراحتی عصبی وروانی
hyperope
U
مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
schizo
U
شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
carsick
U
مبتلا به بهم خوردگی حال دراتومبیل
diabetics
U
مبتلا یا وابسته بمرض قند دولابی
greensick
U
مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
acidosis
U
فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
schizoid
U
مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
seasick
U
مبتلا به استفراغ وبهم خوردگی حال در سفردریا
airsick
U
مبتلا بکسالت و بهم خوردگی مزاج در اثر پرواز
agoraphobic
U
شخصی که مبتلا به بیماری ترس از جاهای شلوغ است
spastical
U
تشنجی مبتلا به فلج تشنجی
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...