Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
world federalism
U
طرفداری از حکومت جهانی ائتلاف دول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
world federalist
U
طرفدار حکومت جهانی
royalism
U
شاهپرستی طرفداری از سیستم حکومت سلطنتی
internationalism
U
روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
league of nations
U
تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
universal grid
U
مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
hagiarchy
U
حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
czarism
U
حکومت استبدادی ومطلقه حکومت تزاری
technocracy
U
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracies
U
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
autocracy
U
حکومت مطلق حکومت استبدادی
theocracy
U
حکومت خدا حکومت روحانیون
theocracies
U
حکومت خدا حکومت روحانیون
civicism
U
اصول حکومت کشوری بستگی ووفاداری باصول یاحقوق حکومت کشوری
home rule
U
حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
entent
U
ائتلاف
pool
U
ائتلاف
coalitions
U
ائتلاف
synoeky
U
ائتلاف
integration
U
ائتلاف
synoecy
U
ائتلاف
pooled
U
ائتلاف
coalition
U
ائتلاف
coalescence
U
ائتلاف
pools
U
ائتلاف
consortium
U
ائتلاف تجاری
the little entente
U
ائتلاف صغیر
consortiums
U
ائتلاف تجاری
the little entent
U
ائتلاف کوچک
the triple entent
U
ائتلاف سه گانه
coalesces
U
ائتلاف کردن
the little entente
U
ائتلاف کوچک
management group
U
ائتلاف تجاری
coalescing
U
ائتلاف کردن
colligate
U
ائتلاف کردن
coalesced
U
ائتلاف کردن
federalize
U
ائتلاف کردن
coalesce
U
ائتلاف کردن
consortia
U
ائتلاف تجاری
balkan entent
U
ائتلاف ممالک بالکان
pool
U
ائتلاف چندشرکت با یک دیگر
pools
U
ائتلاف چندشرکت با یک دیگر
the coalition parties
U
احزاب ائتلاف کننده
consortium
U
ائتلاف چند شرکت
consortia
U
ائتلاف چند شرکت
trust
U
اتحادیه شرکتها ائتلاف
consortiums
U
ائتلاف چند شرکت
trusts
U
اتحادیه شرکتها ائتلاف
trusted
U
اتحادیه شرکتها ائتلاف
management group
U
ائتلاف چند شرکت
pooled
U
ائتلاف چندشرکت با یک دیگر
integrator
U
ایجاد کننده ائتلاف یا انضمام
fusions
U
ائتلاف یک شرکت باشرکت دیگر
fusion
U
ائتلاف یک شرکت باشرکت دیگر
consortium
U
ائتلاف بنگاههای اقتصادی مشارکت
consortiums
U
ائتلاف بنگاههای اقتصادی مشارکت
consortia
U
ائتلاف بنگاههای اقتصادی مشارکت
one tideness
U
طرفداری
adhesion
U
طرفداری
partiality
U
طرفداری
favouritism
U
طرفداری
one sidedness
U
طرفداری
favoritism
U
طرفداری
siding
U
طرفداری
partisanship
U
طرفداری
sidings
U
طرفداری
devotion
U
طرفداری
popular front
U
ائتلاف احزاب دست چپی ومیانه رو
side
U
طرفداری کردن از
take the part of
U
طرفداری کردن
sides
U
طرفداری کردن از
advocate
طرفداری کردن
party spirit
U
طرفداری حزبی
prelatism
U
طرفداری ازمتران ها
germanism
U
طرفداری از المان
he sided with us
U
طرفداری از ما کرد
bias
U
طرفداری تعصب
to stand for
U
طرفداری کردن از
growthmanship
U
طرفداری ازرشد
biases
U
طرفداری تعصب
worldwide
U
جهانی
ecumenical
U
جهانی
global
U
جهانی
globally
U
جهانی
planetary
U
جهانی
other-worldly
U
آن جهانی
favors
U
همراهی یا طرفداری کردن با
favours
U
طرفداری مرحمت کردن
To take someones side . To side with someone.
U
از کسی طرفداری کردن
favouring
U
طرفداری مرحمت کردن
favour
U
همراهی یا طرفداری کردن با
favours
U
همراهی یا طرفداری کردن با
libertarianism
U
طرفداری از ازادی فردی
favouring
U
همراهی یا طرفداری کردن با
favour
U
طرفداری مرحمت کردن
unprejudiced
U
بدون تبعیض یا طرفداری
respect of persons
U
طرفداری و واهمه از کسان
royalism
U
طرفداری از رژیم سلطنتی
favored
U
همراهی یا طرفداری کردن با
advocating
U
طرفداری کردن حامی
favoring
U
همراهی یا طرفداری کردن با
favored
U
طرفداری مرحمت کردن
favor
U
طرفداری مرحمت کردن
favoring
U
طرفداری مرحمت کردن
advocates
U
طرفداری کردن حامی
advocated
U
طرفداری کردن حامی
proslavery
U
طرفداری از برده فروشی
favors
U
طرفداری مرحمت کردن
to take the p of a person
U
ازکسی طرفداری کردن
fleshly
U
جهانی دنیوی
world class
U
در سطح جهانی
antemundane
U
پیش از جهانی
world simulation
U
همانندسازی جهانی
universalize
U
جهانی کردن
world bank
U
بانک جهانی
world-class
U
در سطح جهانی
epidemic
U
عالمگیر جهانی
universal set
U
مجموعه جهانی
world cup
U
جام جهانی
mundane
U
این جهانی
worldly
U
این جهانی
sublunary
U
این جهانی
epidemics
U
عالمگیر جهانی
sublunar
U
این جهانی
world liquidity
U
نقدینگی جهانی
world power
U
قدرت جهانی
universal time
U
ساعت جهانی
premundane
U
پیش از جهانی
continental code
U
مورس جهانی
universal
U
جامع جهانی
Univ
U
مخفف جهانی
Univ
U
به طور جهانی
cosmopolite
U
سرتاسر جهانی
international morse code
U
مورس جهانی
cosmopolite
U
شخصیت جهانی
oecumenicity
U
شهرت جهانی
international coulomb
U
کولن جهانی
inframundane
U
زیر جهانی
universal
U
جهانی دنیایی
world wars
U
جنگ جهانی
world war
U
جنگ جهانی
earthliness
U
جهانی بودن
sectionalism
U
طرفداری ازمحله یا استان بخصوصی
phonetioist
U
طرفداری املای مطابق صدا
with out any p to
U
بدون هیچ طرفداری ازاو
partook
U
بهره داشتن طرفداری کردن
pan americanism
U
طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
heptarchical
U
دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
heptarchic
U
دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
world record holder
U
دارنده رکورد جهانی
great power
U
قدرت بزرگ جهانی
golf world cup
U
جام جهانی گلف
universal character set
U
مجموعه کاراکترهای جهانی
world war ii
U
جنگ جهانی دوم
To be world famous . To enjoy an international reputation.
U
شهرت جهانی داشتن
ski world cup
U
جام جهانی اسکی
georef grid
U
مختصات جغرافیایی جهانی
atlas grid
U
شبکه بندی جهانی
Internet
U
شبکه جهانی اینترنت
time zone
U
منطقه ساعتی جهانی
time zones
U
منطقه ساعتی جهانی
world war i
U
جنگ جهانی اول
international units
U
واحدهای جهانی برق
terrestrial
U
این جهانی دنیوی
world health organization
U
سازمان بهداشت جهانی
martial law
U
مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
temperance
U
طرفداری از منع نوشابههای الکلی خودداری
insurrectionism
U
اصول یاغی گری یا طرفداری ازشورش
feminism
U
عقیده به برابری زن ومرد طرفداری اززنان
teetotal
U
وابسته به طرفداری از منع مسکرات کردن
The senator argued in favour of lowering the tax.
U
سناتور از کاهش مالیات طرفداری کرد.
consortium
U
ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
consortiums
U
ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
consortia
U
ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
international bill of the right of man
U
اعلامیه جهانی حقوق بشر
universal declaration of human rights
U
اعلامیه جهانی حقوق بشر
avco cup
U
جام جهانی انجمن هاکی
universal transverse mercator
U
سیستم تصویر جهانی مرکاتور
world federation of trade unions
U
فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری
prohibitionism
U
طرفداری از حکم منع فروش نوشابههای الکی
to lobby against
[for]
somebody
U
سخنرانی وتبلیغات کردن مخالف
[طرفداری از]
کسی
post war consumption functions
U
توابع مصرف پس از جنگ جهانی دوم
Italian stucco is world famous .
U
گچ برای ایتالیا شهرت جهانی دارد
wcce
U
کنفرانس جهانی کامپیوترها در تعلیم و تربیت
loyalists
U
کسی که درهنگام شورش و انقلاب ازدولت طرفداری میکند
phonetist
U
متخصص ترکیب صداها طرفداری املای مطابق صدا
loyalist
U
کسی که درهنگام شورش و انقلاب ازدولت طرفداری میکند
p in favour of a person
U
تمایل بی جهت نسبت بکسی طرفداری تعصب امیزازکسی
campaign clasp
U
نشان فلزی شرکت درجنگ جهانی اول
grids
U
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grid
U
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
agrarianism
U
تساوی در پخش زمین طرفداری از تقسیم اراضی بتساوی بین مردم
malism
U
عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است
Where shall we be if another world war breaks out ?
U
اگر جنگ جهانی دیگری رخ دهد کارما بکجا می کشد ؟
letter de chancellerie
U
نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
pools
U
ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pooled
U
ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pool
U
ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
security council
U
یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل که 11 عضودارد و وفیفه عمده ان حفظ صلح و امنیت جهانی است
association for computing machinery
U
بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
cold war
U
عموما" به مبارزات تبلیغاتی بلوکهای شرق و غرب علیه یکدیگربخصوص بعد از جنگ جهانی دوم اطلاق میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com