English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gait U طرز حرکت پاهای اسب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
gaited U اسب دارای حرکت پاهای معین
Other Matches
astride U با پاهای گشاداز هم
heel U پاهای عقب
astraddle U با پاهای از هم گشاده
heels U پاهای عقب
footsore U دارای پاهای زخمی
feather footed U دارای پاهای پردار
foot sore U دارای پاهای زخمی
plumiped U دارای پاهای پردار
rough footed U دارای پاهای پردار
stag position U وضع پاهای باز
duckfooted U دارای پاهای شهن
rough legged U دارای پاهای پردار مودرچهارقلم
stag jump U پرش با پاهای باز در هوا
spindle legged U دارای پاهای درازوباریک لندوک
fin footed U دارای پاهای پرده دار
red legs U نام چندجورپرنده که پاهای قرمز دارند
hermit crab U خرچنگی که پاهای عقب ان ناقص است
hermit crabs U خرچنگی که پاهای عقب ان ناقص است
spindle shanked U دارای پاهای دراز وباریک لندوک
jack knife U خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
side staddle hep U پرش به بالا با پاهای باز ودستها به طرفین
leg of mutton U دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
She has long and shapely legs . U ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
capriole U پرش عمودی اسب با پاهای کشیده به عقب
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
straddle seat U تعادل روی پارالل روی دستها با پاهای باز
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
progressed U حرکت
gesturing U حرکت
gestured U حرکت
progress U حرکت
move U حرکت
stir U حرکت
maneuver U حرکت
departures U حرکت
progresses U حرکت
progressing U حرکت
motion U حرکت
as you were U حرکت از نو
traveled U حرکت
behavior U حرکت
behaviuor U حرکت
stirred U حرکت
stirrings U حرکت
stirs U حرکت
frozen U بی حرکت
otiose U بی حرکت
on the move U در حرکت
oi U در حرکت
agoing U در حرکت
gesture U حرکت
departure U حرکت
haviour U حرکت
shifted U حرکت
traverse U حرکت
shift U حرکت
traversed U حرکت
geste U حرکت
gest U حرکت
demeanour U حرکت
running U در حرکت
traverses U حرکت
demeanor U حرکت
behaviour U حرکت
travel U حرکت
stationary U بی حرکت
shifts U حرکت
agog U در حرکت
afloat U در حرکت
inert U بی حرکت
moved U حرکت
moves U حرکت
ambulation U حرکت
vapid U بی حرکت
stock-still U بی حرکت
moveless U بی حرکت
motionless U بی حرکت
travels U حرکت
traversing U حرکت
hold still <idiom> U بی حرکت
stock still U بی حرکت
stirabout U حرکت
movement U حرکت
statist U بی حرکت
stills U بی حرکت
animals U حس و حرکت
stillest U بی حرکت
stiller U بی حرکت
still U بی حرکت
circulation U حرکت
circulations U حرکت
square move U حرکت
locomotion U حرکت
vowel point U حرکت
animations U حرکت
animation U حرکت
animal U حس و حرکت
motions U حرکت
pats U بی حرکت
motioning U حرکت
motioned U حرکت
pat U بی حرکت
sedentary U بی حرکت
scrolling U حرکت
patted U بی حرکت
patting U بی حرکت
immobile U بی حرکت
an abrupt departure U حرکت ناگهانی
akinesthesia U فقدان حس حرکت
sneak U حرکت پنهانی
slacks U گیر در حرکت
sail U حرکت کردن
administrative movement U حرکت اداری
cycling U حرکت پاندولی
dynamics U مکانیک حرکت
trend U مسیر حرکت
trends U مسیر حرکت
mobile U قابل حرکت
translations U حرکت انتقالی
skew U کج حرکت کردن
mobiles U قابل حرکت
translation U حرکت انتقالی
actual movement U حرکت حقیقی
sneaked U حرکت پنهانی
seated U حرکت تعادلی
seats U حرکت تعادلی
bob U حرکت تندوسریع
skews U کج حرکت کردن
bobbing U حرکت تندوسریع
angular travel U حرکت زاویهای
apparent motion U حرکت فاهری
bobs U حرکت تندوسریع
braided U حرکت سریع
seat U حرکت تعادلی
arrow keys U حرکت دهد
sneaks U حرکت پنهانی
swirls U حرکت چرخشی
swirling U حرکت چرخشی
swirl U حرکت چرخشی
aslant U حرکت مایل
swirled U حرکت چرخشی
acinetic U مانع حرکت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com