Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
logical data design
U
طرح داده منطقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
subschema
U
زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای
transitivity principle
U
بر مبنای این اصل منطقی چنانچه شق 1 بر 2ترجیح داده شود و همچنین شق 2 بر 3 نیز ترجیح یابددر این صورت این اصل حکم میکند که 1 بر 3 نیز ترجیح داده شود
Other Matches
material implication
U
شرطی منطقی
[ریاضی]
[منطقی]
material consequence
U
شرطی منطقی
[ریاضی]
[منطقی]
material conditional
U
شرطی منطقی
[ریاضی]
[منطقی]
implication
U
شرطی منطقی
[ریاضی]
[منطقی]
conditional
U
شرطی منطقی
[ریاضی]
[منطقی]
implies
U
شرطی منطقی
[ریاضی]
[منطقی]
paged address
مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
enquiry
U
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
programmable logic array
U
ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی
parallelling
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
source
U
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searches
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
tails
U
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation
U
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
tailed
U
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data processing
U
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tail
U
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
privacy
U
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
CDs
U
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD
U
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
sql
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
logical trace
U
رد منطقی
not
U
نه منطقی
dialectic
U
منطقی
dialectician
U
منطقی
dialectical
U
منطقی
intralogical
U
منطقی
reasonable
U
منطقی
logistic
U
منطقی
logic
U
منطقی
logical
U
منطقی
argumentative
U
منطقی
argumentive
U
منطقی
rational
U
منطقی
query
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
logic array
U
ارایه منطقی
logicality
U
منطقی بودن
syllogism
U
قیاس منطقی
paralogism
U
لغزش منطقی
inconsecutive
U
فاقدارتباط منطقی
logical record
U
رکورد منطقی
rational
U
عقلانی منطقی
logical representation
U
نمایش منطقی
postulate
U
قیاس منطقی
illogic
U
غیر منطقی
postulated
U
قیاس منطقی
logical sum
U
جمع منطقی
logical symbol
U
علامت منطقی
logical unit
U
واحد منطقی
postulates
U
قیاس منطقی
logical value
U
ارزش منطقی
inconsequent
U
فاقدارتباط منطقی
logical value
U
مقدار منطقی
or
U
یای منطقی
logical multiply
U
ضرب منطقی
ligical multiply
U
ضرب منطقی
irrationally
U
بطورغیر منطقی
and
U
جمع منطقی
and
U
ضرب منطقی
rational expectations
U
انتظارات منطقی
consequence
U
نتیجه منطقی
consequences
U
نتیجه منطقی
elench
U
تکذیب منطقی
postulation
U
قیاس منطقی
nonsequitur
U
غیر منطقی
prelogical
U
پیش منطقی
rational numbers
U
اعداد منطقی
sorites
U
تسلسل منطقی
logic analysis
U
تحلیل منطقی
logic add
U
جمع منطقی
non logical
U
غیر منطقی
logical add
U
جمع منطقی
logical comparison
U
مقایسه منطقی
logical connective
U
رابط منطقی
logical connector
U
رابط منطقی
logic switch
U
گزینه منطقی
logic symbol
U
نماد منطقی
logical product
U
رکورد منطقی
logic symbol
U
علامت منطقی
stand to reason
<idiom>
U
منطقی بودن
unreasoning
U
غیر منطقی
logical decision
U
تصمیم منطقی
logical design
U
طرح منطقی
logic element
U
عنصر منطقی
logic product
U
حاصلضرب منطقی
logic probe
U
کاوشگر منطقی
logic operator
U
اپراتور منطقی
logic operation
U
عمل منطقی
logic network
U
شبکه منطقی
logic multiply
U
ضرب منطقی
logic instruction
U
دستورالعمل منطقی
logic sum
U
مجموع منطقی
logical cognition
U
شناخت منطقی
logic gates
U
گیتهای منطقی
logic gate
U
دروازه منطقی
logical function
U
تابع منطقی
logic function
U
تابع منطقی
logical error
U
خطای منطقی
logic error
U
خطای منطقی
logical design
U
طراحی منطقی
logical difference
U
تفاضل منطقی
logic circuit
U
مدار منطقی
logic card
U
کارت منطقی
logical instruction
U
دستورالعمل منطقی
logic board
U
برد منطقی
logical not
U
نقص منطقی
logical not
U
نفی منطقی
logic board
U
تخته منطقی
logical operation
U
عمل منطقی
logical operation
U
عملکرد منطقی
logical operations
U
عملیات منطقی
to stand to reason
U
منطقی است
logical operator
U
عملگر منطقی
syntaxic thought
U
اندیشه منطقی
syllogism
U
قضیه منطقی
alu
U
واحدحسابی- منطقی
logical reasoning
U
استدلال منطقی
postulating
U
قیاس منطقی
logical file
U
فایل منطقی
logical drives
U
گردانندههای منطقی
logic diagram
U
نمودار منطقی
consecution
U
نتیجه منطقی
logical expression
U
مبین منطقی
logical fallacy
U
سفسطه منطقی
logical file
U
پرونده منطقی
logic device
U
دستگاه منطقی
logic theory
U
نظریه منطقی
logic design
U
طراحی منطقی
logic circuits
U
مدارهای منطقی
logical state
U
حالت یک منطقی
logic variable
U
متغیر منطقی
logical record
U
مدرک منطقی
logic unit
U
واحد منطقی
logic design
U
طرح منطقی
logical conjunction
U
عطف منطقی
[ریاضی]
rational producer
U
تولید کننده منطقی
random logic design
U
طرح منطقی تصادفی
propositions
U
مقصود قیاس منطقی
propositioning
U
مقصود قیاس منطقی
propositioned
U
مقصود قیاس منطقی
proposition
U
مقصود قیاس منطقی
elenctic
U
مبنی برتکذیب منطقی
thick
<idiom>
U
احمق ،غیر منطقی
nor
U
نفی جمع منطقی
hysteron proteron
U
قلب غیر منطقی
inconsequential
U
غیر منطقی نامربوط
rational numbers
U
اعداد منطقی
[ریاضی]
syllogize
U
بشکل منطقی دراوردن
matter of course
U
بدیهی نتیجه منطقی
logical shift
U
تغییر مکان منطقی
logical 0 state
U
حالت صفر منطقی
noetic
U
ذهنی قیاس منطقی
logic programming
U
برنامه نویسی منطقی
logical unit number
U
شماره منطقی دستگاه
irrationalize
U
غیر منطقی کردن
premise
U
فرض منطقی کردن
nand
U
نفی ضرب منطقی
integrate logic circuit
U
مدار منطقی مجتمع
minor term
U
صغرای قیاس منطقی
premised
U
فرض منطقی کردن
logic analyzer
U
تحلیل کننده منطقی
premisses
U
فرض منطقی کردن
lemma
U
صغرای قیاس منطقی
not
U
نفی منطقی نقیض
pars rationabilis
U
قسمت منطقی و عقلایی
inconsequence
U
فقدان ارتباط منطقی
logic theorist
U
نظریه پرداز منطقی
logical positivism
U
اثبات گرایی منطقی
logic shift
U
تغییر مکان منطقی
illogicality
U
غیر منطقی بودن
majorpremise
U
کبرای قضیه منطقی
logic designer
U
طراح مدارهای منطقی
premised
U
صغری وکبرای قیاس منطقی
coherent
U
دارای ارتباط یا نتیجه منطقی
legitimizes
U
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimize
U
منطقی و معقول جلوه دادن
premisses
U
صغری وکبرای قیاس منطقی
premise
U
صغری وکبرای قیاس منطقی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com