English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
calyx U طرح حقه یا کاسه گل که حالتی از گل شاه عباسی و یا گل ختایی را نشان می دهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cloud design U طرح ابری که بیشتر در فرش های چینی دیده می شود و حالتی از ابر را نشان می دهد
sickle leaf U برگ های داسی شکل [این طرح در فرش های لچک ترنج شاه عباسی بکار می رود و به آن برگ های شاه عباسی نیز می گویند.]
Ensi U [نوعی قالیچه پرده آویز بین ترکمن ها بر سر درب ورودی به چادر استفاده می شود و حالتی از پنجره را نشان می دهد.]
Herati border U طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
There are wheels within wheels . U کاسه ای زیر نیم کاسه است
khatayi U طرح یا گل های ختائی [این نگاره در کنار گل های شاه عباسی در اکثر فرش های لچک ترنج و افشان بکار رفته و جلوه ای از گل های نیلوفر آبی را نشان می دهد. ریشه این طرح را به نقاشی های ساسانیان نسبت می دهند.]
lingwort U ختایی
chinese walking U سد ختایی
star anise U بادیان ختایی
zedoary of china U زدوار ختایی
king's wort U سنبل ختایی
heliotrope U یشم ختایی حجرالدم
masterwort U سنبل ختایی جاوه وحشی
saw tooth U دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
marvel of peru U لاله عباسی
four o'clock U لاله عباسی
four o'clock U گل لاله عباسی
abassid U خلفای عباسی
abbasid U خلفای عباسی
drop arch U قوس شاه عباسی
mirabilis U جنس لاله عباسی
nyctaginiacear U تیره لاله عباسی
nyctaginiaceous U وابسته به تیره لاله عباسی
rainbow border U حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garters U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
trimorphous U سه حالتی
trimorph U سه حالتی
expressional U حالتی
two state U دو حالتی
inexpressiveness U بی حالتی
discretionary U خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
silver star U نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
scarry U دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
multiphase U چند حالتی
two state variable U متغییر دو حالتی
two state circuit U مدار دو حالتی
two state algebra U جبر دو حالتی
two state jump U جهش دو حالتی
degenerating U چند حالتی
degenerate U چند حالتی
state equation U معادله حالتی
degenerated U چند حالتی
dichotomy U دو حالتی دورستگی
degenerates U چند حالتی
dichotomies U دو حالتی دورستگی
degeneracy U چند حالتی بودن
desperateness U حالتی که بیرون ازامیدباشد
to fall into U دچار [حالتی] شدن
to get into U دچار [حالتی] شدن
impasse U حالتی که از ان رهایی نباشد
trigon U سه حالتی ستاره سه تایی
strike an attitude U حالتی بخود گرفتن
calyx U کاسه گل
calycle U کاسه گل
crania U کاسه سر
cranium U کاسه سر
lump sum U یک کاسه
lump sums U یک کاسه
calix U کاسه گل
socket کاسه
cupule U کاسه
craniums U کاسه سر
sockets U کاسه
pappus U کاسه گل
cotyla U کاسه
in a lump sum U یک کاسه
chalices U کاسه
chalice U کاسه
messmate U هم کاسه
mazard U کاسه
skull U کاسه سر
skulls U کاسه سر
bowls U کاسه
drinking cup U کاسه
bowl کاسه
demurring U در CL حالتی است که مدعی علیه
demurred U در CL حالتی است که مدعی علیه
demur U در CL حالتی است که مدعی علیه
passages U انتقال از حالتی به حالت دیگر
demurs U در CL حالتی است که مدعی علیه
passage U انتقال از حالتی به حالت دیگر
stooge U کاسه لیس
doormat U کاسه لیس
cup seal U بوبند کاسه
flower cup U غلاف کاسه گل
dipper stick U کاسه بیل
patella U کاسه زانو
patellae U کاسه زانو
eyehole U کاسه چشم
scutum U کاسه زانو
A bowl hotter than the soup it contains. <proverb> U کاسه از آش گرمتر.
stuffing box U کاسه نمد
turtleback U کاسه پشت
craniography U شرح کاسه سر
eager beaver U کاسه گرم تر از اش
minion U کاسه لیس
lickspittle U کاسه لیس
eye socket کاسه چشم
eye sockets U کاسه چشم
sealings U کاسه نمدها
ball bearing U کاسه ساچمه
yes-man U کاسه لیس
ball bearings U کاسه ساچمه
kneecaps U کاسه زانو
glene U کاسه مفصل
bootlicker U کاسه لیس
suck-up U کاسه لیس
kneecap U کاسه زانو
brown-noser U کاسه لیس
hard shell U کاسه دار
glene U کاسه چشم
toady U کاسه لیس
fawner U کاسه لیس
puppet U کاسه لیس
lickspittle U کاسه لیس
cat's paw U کاسه لیس
seals U کاسه نمد
seal U کاسه نمد
scal U کاسه نمد
kegler U کاسه ساز
knee cap U کاسه زانو
porringer U کاسه اش خوری
knee pan U کاسه زانو
kneepan U کاسه زانو
sockets U کاسه بندگاه
brainpan U کاسه مغز
socket کاسه بندگاه
socket کاسه چشم
bowl U کاسه رهنما
bowls U کاسه رهنما
loricate U کاسه دار
parasitism U کاسه لیسی
corolla U جام گل کاسه گل
cranial nerve U عصب کاسه سر
husks U غلاف یا کاسه گل
kiss-ass [American E] U کاسه لیس
oil seal U کاسه نمد
ass-kisser [American E] U کاسه لیس
arse-licker U کاسه لیس
husk U غلاف یا کاسه گل
the greenish hue of blue U حالتی از رنگ ابی که به سبزی بزند
emergencies U حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
emergency U حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
palmette U گل شاه عباسی [این گل در طرح ها ختائی نقش اصلی را دارد منسوب به طراحان دوره صفویه بوده و عده ای آن را شبیه نیلوفر آبی می دانند. بصورت پنج پر، هشت پر و دوازده پر به همراه برگ ها و گلبرگ ها است.]
toadyism U مداهنه کاسه لیسی
They put the blane on him . he was the scapegoat. U کاسه کوزه ها سر اوشکست
stifle bone U کاسه زانوی اسب
housemaid's knee U اماس کاسه زانو
suborbital U زیر کاسه چشمی
inferior calyx U کاسه پایین افتاده
drinking vessel U فرف ابخوری کاسه
She had three bowls of soup. U سه کاسه سوپ خورد
sockets U سرپیچ کاسه چشم
sound bow U کاسه زنگ اخبار
calipash U کاسه لاک پشت
hardshell U کاسه دار سخت
consolidated debt U بدهی یک کاسه شده
patellar U مانند کاسه زانو
patellate U مانند کاسه زانو
labyrinth seal U کاسه نمد لایبرنت
porringer U کلاه کاسه مانند
carapace U کاسه سنگ پشت
mergers U حالتی که مالی درمال دیگر مستغرق شود
merger U حالتی که مالی درمال دیگر مستغرق شود
hand inhand poition U رقص در حالتی که بدن هر دورقصنده به یک سمت است
recognition U و تبدیل به حالتی که بتواند وارد کامپیوتر شود
tactical reconnaissance U براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
roll reversal U حالتی که سبب معکوس شدن کنترل میگردد
markings U نشان دار سازی نشان
poniter U نشان دهنده نشان گیرنده
marking U نشان دار سازی نشان
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
To hold out ones begging bowl . To send ( pass ) round the hat . U کاسه گدایی دست گرفتن
My patience is exhausted ( worn out ) . U کاسه صبرم لبریز شده
postorbital U واقع در پشت کاسه چشم
calipee U کاسه زیرین لاک پشت
To go round hat in hand . U کاسه گدایی بدست گرفتن
toady U کاسه لیس مداهنه کردن
there are wheels within wheels U زیرکاسه نیم کاسه است
testudinate U مانند کاسه سنگ پشت
testudineous U مانند کاسه سنگ پشت
testudinarious U مانند کاسه سنگ پشت
sycophancy U مفت خوری کاسه لیسی
incomplete flower U گلی که یکی ازچهارقسمت ان کاسه
supra orbital U واقع دربالای کاسه چشم
My patience has run out (is exhausted). U کاسه صبرم لبریز است
on good turn deserves another U کاسه جایی رودکه بازاردقدح
infraorbital U واقع در زیر کاسه چشم
inferior ovary U تخم دان پایین تر از کاسه
inferior calyx U کاسه پایین تر از تخم دان
optical U و آنها را به حالتی تبدل میکند که کامپیوتر پردازش کند
gold standards U حالتی که پشتوانه اسکناس یا پول کشوری طلا باشد
recognition U و به حالتی تبدیل میکند که به تواند وارد کامپیوتر شود
double adultery U زنای محصنه در حالتی که مرتکب ان مرد زن دار باشد
Imperial Silk Hunting Carpet U فرش شکارگاهی ابریشمی درباری [این فرش مربوط به قرن شانزده میلادی بوده و در زمینه حاشیه از صحنه های شکار به همراه گل های شاه عباسی و اسلیمی استفاده شده است.]
guard U کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guarding U کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com