English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Herati border U طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
endless repeat U [به هر نوع طرح بندی که کل متن فرش را تا ناحیه حاشیه پر نماید، اطلاق می شود. مثل طرح بته جقه، ماهی درهم، هراتی و غیره.]
turtle border U حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
Other Matches
rosette border U حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
Zipper selvage U حاشیه زیپ شکل [در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
minor border U حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
garden rocket U شب بوی هراتی
dame's violet U بوی هراتی
Kufic border U حاشیه کوفی [این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
ragged U متن چاپ شده با حاشیه سمت چپ هم سطح , حاشیه سمت راست غیر مسط ح
ragged U متن چاپ شده با حاشیه سمت راست هم سطح و حاشیه سمت چپ غیر مسط ح
frieze U حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
friezes U حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
reciprocal border U حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
fish design U طرح ماهی درهم یا هراتی [این نوع طرح به گونه های مختلف در فرش ایران، ترکیه، چین و هند بکار گرفته می شود.]
gadroon U اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
Farahan U فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
Reihan U ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
Kurdish rug U فرش کردی [مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
rainbow border U حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
Afshan [all-over pattern] U طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
Herati pattern U طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
brim U حاشیه
apostil U حاشیه
fimbriation U حاشیه
brimmed U حاشیه
brimming U حاشیه
brims U حاشیه
border line U خط حاشیه
margin U حاشیه
selvage U حاشیه
margins U حاشیه
marge U حاشیه
frilling U حاشیه
kerb=curb U حاشیه
skirts U حاشیه
skirted U حاشیه
skirt U حاشیه
rims U حاشیه
rim U حاشیه
marginally U در حاشیه
brink U حاشیه
marginal U حاشیه
braids U حاشیه
verge U حاشیه
verges U حاشیه
fringes U حاشیه
fringe U حاشیه
braid U حاشیه
braided U حاشیه
draft U حاشیه
draught U حاشیه
skirter U حاشیه رو
gloss U حاشیه
bordering U حاشیه زه
bordering U حاشیه
bordered U حاشیه زه
bordered U حاشیه
border U حاشیه زه
border U حاشیه
marginal note U حاشیه
margine U حاشیه
outskirt U حاشیه
postil U حاشیه
margent U حاشیه
list U حاشیه
listel U حاشیه
selvedge U حاشیه
marginate U حاشیه
rand U حاشیه
braid U نوار حاشیه
braided U نوار حاشیه
anconis U حاشیه تزئین
braids U نوار حاشیه
rims U لبه حاشیه
marginally U بطور حاشیه
rim U لبه حاشیه
marginal U وابسته به حاشیه
edging U حاشیه یابی
edgings U حاشیه یابی
annotate U حاشیه نوشتن
annotated U حاشیه نوشتن
annotates U حاشیه نوشتن
annotating U حاشیه نوشتن
scholiast U حاشیه نویس
ancon U حاشیه تزئین
impluse margine U حاشیه ایمپولز
divagation U حاشیه روی
drawnwork U حاشیه دوزی
emarginate U برداشتن حاشیه از
fimbriate U حاشیه دار
fimbriated U حاشیه دار
fringy U حاشیه دار
laciniated U حاشیه دار
marginalia U یادداشتهای حاشیه
margent U حاشیه کتاب
lister U حاشیه دوز
limbate U حاشیه دار
circumstantiality U حاشیه پردازی
buffer distance U حاشیه امنیت
marginalises U در حاشیه قراردادن
unresolved corners U حاشیه متقاطع
border U حاشیه فرش
marginalizing U در حاشیه قراردادن
marginalizes U در حاشیه قراردادن
marginalized U در حاشیه قراردادن
annotator U حاشیه نویس
marginalize U در حاشیه قراردادن
marginalising U در حاشیه قراردادن
marginalised U در حاشیه قراردادن
to leave a margin U حاشیه گذاشتن
bleeding edge U حاشیه نقشه
laciniate U حاشیه دار
kerb U حاشیه پیاده رو
offset U حاشیه صحافی
annotation U حاشیه نویسی
profit margins U حاشیه سود
hemming U حاشیه دارکردن
hems U حاشیه دارکردن
frills U حاشیه دوختن بر
hem U حاشیه دارکردن
frizzly U حاشیه دار
fixing U حاشیه ریشه
sewing U حاشیه دوزی
frizzy U حاشیه دار
friezes U حاشیه ارایشی
profit margin U حاشیه سود
frill U حاشیه دوختن بر
bordering U حاشیه گذاشتن
annotations U حاشیه نویسی
gloss U حاشیه نوشتن بر
frilled U حاشیه دار
offsetting U حاشیه صحافی
border U حاشیه گذاشتن
fringed U حاشیه دار
marge U حاشیه دارکردن
bordered U حاشیه گذاشتن
kerbs U حاشیه پیاده رو
frieze U حاشیه ارایشی
hemmed U حاشیه دارکردن
rimmed U حاشیه دار
anathyrosis U تراشیدن حاشیه سنگ
annotation symbol U علامت حاشیه نویسی
frills U حاشیه چین دار
binding offset U حاشیه جبران شیرازه
candlewick U نخ پنبهای حاشیه دوزی
fringes U حاشیه دار کردن
chitlings U حاشیه چین دار
chitlins U حاشیه چین دار
tot U سرجمع حاشیه نویسی
furbelow U حاشیه چین دار
fuller U حدیده حاشیه دار
purfle U حاشیه دوزی کردن
purfle U حاشیه راتزئین کردن
solvency margin U حاشیه عدم اعسار
cylinder skirt U حاشیه یا دامنه سیلندر
repand U دارای حاشیه موجی
crisfate U دارای حاشیه موجی
purfle U ارایش حاشیه دوزی
drawnwork U حاشیه توری پارچه
frill U حاشیه چین دار
chitterlings U حاشیه چین دار
tots U سرجمع حاشیه نویسی
sheetlines U خطوط حاشیه نقشه
tat U حاشیه توری گذاشتن
cushion-course U [حاشیه تزئینی نازبالش]
tatting U توری حاشیه لباس
frieze U حاشیه زینتی دادن به
to margin the text of a book U در حاشیه گذاشتن کتاب
friezes U حاشیه زینتی دادن به
bordering U حاشیه دار کردن
tat U توری حاشیه بافتن
bordered U حاشیه دار کردن
sinuate U دارای حاشیه موجی
edge of rug U لبه و حاشیه فرش
crab border U حاشیه خرچنگی [فرش]
border U حاشیه دار کردن
fringe U حاشیه دار کردن
commentate U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
notations U بخاطر سپاری حاشیه نویسی
fimbria U حاشیه ریشه دار شرابه
notation U بخاطر سپاری حاشیه نویسی
commentating U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentates U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
froufrou U حاشیه دوزی حشو وزوائد
margins U مشخص کردن اندازه و حاشیه
panel U قاب گذاردن حاشیه زدن به
commentated U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
margin U مشخص کردن اندازه و حاشیه
panels U قاب گذاردن حاشیه زدن به
elevation of security U بالا بردن حاشیه امنیت
margin U اندک حاشیه دار کردن
margins U اندک حاشیه دار کردن
rim U لبه داریا حاشیه دارکردن
rims U لبه داریا حاشیه دارکردن
purl U حاشیه حلقه دود یا بخار
purled U حاشیه حلقه دود یا بخار
border break U ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
tat U دارای حاشیه توری کردن
purling U حاشیه حلقه دود یا بخار
purls U حاشیه حلقه دود یا بخار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com