Perdic | طراح جستجو کننده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (15 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	tracer U	طراح جستجو کننده
	tracers U	طراح جستجو کننده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	delineator U	رسم کننده طراح
	searcher U	جستجو کننده
	quester U	جستجو کننده
	searchers U	جستجو کننده
	mouser U	جستجو کننده
	seeker U	جستجو کننده
	snooker U	بوکش جستجو کننده
	occultist U	جستجو کننده علوم پوشیده
	snoop U	بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
	snooped U	بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
	snooping U	بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
	snoops U	بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
	linear U	روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
	search U	روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
	searchingly U	روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
	searches U	روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
	searched U	روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
	backwards U	جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
	distributes U	سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
	distributing U	سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
	distribute U	سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
	designers U	طراح
	draftsman U	طراح
	planners U	طراح
	sketcher U	طراح
	draughtsmen U	طراح
	draughtsman U	طراح
	draftsmen U	طراح
	designer U	طراح
	cartographers U	طراح
	planner U	طراح
	cartographer U	طراح
	design engineer U	مهندس طراح
	machine designer U	طراح ماشین
	programmers U	طراح برنامه
	designment U	طراح ریزی
	haute couturer U	طراح لباس
	machinator U	طراح نقسه
	programmer U	طراح برنامه
	designer U	شخص طراح
	drawer U	طراح نقاش
	play marker U	طراح حمله
	drawers U	طراح نقاش
	designers U	شخص طراح
	machinery designer U	طراح ماشین الات
	logic designer U	طراح مدارهای منطقی
	cads U	استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
	cad U	استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
	corrector U	جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
	right of search U	حق جستجو
	investigation U	جستجو
	rummaged U	جستجو
	quests U	جستجو
	queried U	جستجو
	rummage U	جستجو
	rummages U	جستجو
	rummaging U	جستجو
	seek U	جستجو
	researching U	جستجو
	researches U	جستجو
	researched U	جستجو
	quest U	جستجو
	investigations U	جستجو
	searchingly U	جستجو
	searches U	جستجو
	querying U	جستجو
	query U	جستجو
	queries U	جستجو
	research U	جستجو
	probes U	جستجو
	search U	جستجو
	hunted U	جستجو
	hunt U	جستجو
	prowl U	جستجو
	prowled U	جستجو
	databases U	جستجو
	prowling U	جستجو
	prowls U	جستجو
	inquisition U	جستجو
	on the lurk U	در جستجو
	probe U	جستجو
	probed U	جستجو
	hunts U	جستجو
	look up U	جستجو
	inquisitions U	جستجو
	database U	جستجو
	seeks U	جستجو
	searched U	جستجو
	seeking U	جستجو
	to feel after any thing	جستجو کردن
	to scratch about U	جستجو کردن
	to smell about U	جستجو کردن
	ransacking U	جستجو کردن
	ransack U	جستجو کردن
	track down <idiom> U	جستجو کردن
	mouses U	جستجو کردن
	mouse U	جستجو کردن
	ransacks U	جستجو کردن
	ransacked U	جستجو کردن
	corrective maintenance U	عمل جستجو
	to search U	جستجو کردن
	search string U	رشته جستجو
	searchable U	قابل جستجو
	surveillance U	جستجو کردن
	search key	کلید جستجو
	searching time U	زمان جستجو
	searchless U	بدون جستجو
	disquisition U	تحقیق جستجو
	search and replace U	جستجو و جایگزینی
	seach U	جستجو کردن
	snook U	جستجو کردن
	elimination U	در حین جستجو
	search cycle U	چرخه جستجو
	search results U	نتایج جستجو
	search result U	نتیجه جستجو
	search memory U	حافظه جستجو
	hunt after U	جستجو کردن
	to search after U	جستجو کردن
	searches U	جستجو کردن
	to browse through U	جستجو کردن
	to rummage U	جستجو کردن
	seed U	جستجو کردن
	searched U	جستجو کردن
	search U	جستجو کردن
	seek U	جستجو کردن
	seeks U	جستجو کردن
	seeking U	جستجو کردن
	searchingly U	جستجو کردن
	scoured U	جستجو کردن
	scours U	جستجو کردن
	hunt for U	جستجو کردن
	hunt up U	جستجو کردن
	scour U	جستجو کردن
	hunt out U	با جستجو یافتن
	to hunt up U	جستجو کردن
	seeds U	جستجو کردن
	to search U	گشتن [جستجو کردن]
	seeks U	جستجو برای یافتن
	seeking U	جستجو برای یافتن
	to grub U	جستجو کردن [برای]
	HTTPD U	تصدیق و جستجو باشد
	to hunt out U	جستجو کردن ویافتن
	to grub about U	جستجو کردن [برای]
	total search result U	مجموع نتیجه جستجو
	traceable U	جستجو کردنی یافتنی
	to make r. after something U	چیزی را جستجو کردن
	to sift through something U	با زیر و رو جستجو کردن
	search results U	نتیجه های جستجو
	go through <idiom> U	جستجو وکنکاش کردن
	had searched U	اگر جستجو میکردید
	global search and replace U	جستجو و جایگزینی سراسری
	average seek time U	مدت متوسط جستجو
	fibonacci search U	جستجو فیبو ناجی
	exhaustive search U	جستجو هر رکورد در پایگاه
	wild goose chase <idiom> U	ناامیدانه جستجو کردن
	seek U	جستجو برای یافتن
	to prospect [for] U	جستجو کردن [برای]
	grubs U	زمین کندن جستجو کردن
	grubbed U	زمین کندن جستجو کردن
	searches U	جستجو برای یک موضوع داده
	searched U	جستجو برای یک موضوع داده
	grub U	زمین کندن جستجو کردن
	search U	جستجو برای یک موضوع داده
	search and clear U	جستجو و پاک کردن دشمن
	searchingly U	جستجو برای یک موضوع داده
	to seek somebody out U	جستجو برای پیدا کردن کسی
	to dig up U	با به هم زدن [جستجو کردن] از خاک در آوردن
	They searched the whole town . U	تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
	inscrutably U	چنانکه نتوان جستجو کردیا دریافت
	omission factor U	تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
	browses U	جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
	browsed U	جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
	to seek a remedy for something U	چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
	matches U	جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
	browse U	جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
	scavenging U	جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون اجازه
	match U	جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
	area U	جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
	areas U	جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
	factor U	در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
	dichotomizing search U	روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
	factors U	در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
	head-hunting <idiom> U	جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
	occidentalist U	کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
	seeking U	بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
	seek U	بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
	seeks U	بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
	globally U	تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
	global U	تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
	case sensitive search U	جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
	trapdoors U	روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
	trapdoor U	روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
	WAIS U	سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد
	altitude/height hold U	متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
	propounder U	ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
	marshaller U	هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
	inhibitor U	کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
	quick disconnect coupling U	کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
	sensor U	گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
	primers U	وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده