English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flying buttress U طاق مایلی که بدیوارساختمانی تکیه کرده وانرانگه میدار د
flying buttresses U طاق مایلی که بدیوارساختمانی تکیه کرده وانرانگه میدار د
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
messenger stakes U مسابقه یک مایلی اسبهای 3ساله
little brown jug U مسابقه یک مایلی برای اسبهای 3 سالهUrsa
accenting U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
scarf joint U جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
burger U تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burgers U تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
swiss steak U گوشت خرد کرده مخلوط با اردوچاشنی سرخ کرده
I have a tooth abscess. U دندانم ماده کرده ( چرک کرده )
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
accenting U تکیه
enclitic U بی تکیه
unaccented U بی تکیه
reliance U تکیه
leaning U تکیه
leanings U تکیه
accents U تکیه
emphasis U تکیه
recumbency U تکیه
lolled U لم تکیه
lolling U لم تکیه
loll U لم تکیه
accent U تکیه
lolls U لم تکیه
accumbency U تکیه
atonic U بی تکیه
accented U تکیه
bolsters U تکیه دادن
bolster U تکیه دادن
maulstick U تکیه دست
stayed U تکیه مهار
support U تکیه گاه
bridge seat U تکیه گاه
boilerplate U تکیه کلام
catch-phrases U تکیه کلام
stand U تکیه گاه
bolstered U تکیه دادن
to throw oneself on U تکیه کردن بر
insist U تکیه کردن بر
support bearing U تکیه گاه
prop U تکیه گاه
propped U تکیه گاه
propping U تکیه گاه
arm rest U تکیه گاه
slump over U تکیه زدن
lean U تکیه کردن
leaned U تکیه کردن
leaned U تکیه زدن
leans U تکیه زدن
support roller U تکیه گاه
anchorages U تکیه گاه
anchorage U تکیه گاه
insisted U تکیه کردن بر
insisting U تکیه کردن بر
insists U تکیه کردن بر
recline U تکیه کردن
reclined U تکیه کردن
reclines U تکیه کردن
leans U تکیه کردن
to lean on a reed U تکیه بر اب کردن
to base one self U تکیه کردن
backrest U تکیه گاه
accentual U تکیه دار
rest U تکیه دادن
bearing U تکیه گاه
anchor U تکیه گاه
relied U تکیه کردن
relies U تکیه کردن
rely U تکیه کردن
relying U تکیه کردن
rests U تکیه گاه
rest U تکیه گاه
lean U تکیه زدن
rests U تکیه دادن
catch-phrase U تکیه کلام
saddle bearer U تکیه گاه
point of support U تکیه گاه
fulcrum U تکیه گاه
postpositive U الحاقی و بی تکیه
heel rest تکیه گاه
anchors U تکیه گاه
stay U تکیه مهار
mahlstick U تکیه دست
counterfort U دیوار تکیه
anchoring U تکیه گاه
bearing width U عرض تکیه گاه
arch abutment U تکیه گاه قوس
bearing stress U تنش تکیه گاهی
rest U تکیه گاه استراحت
leaned U تکیه دادن بطرف
anchoring effect U اثر تکیه گاهی
fixed support U تکیه گاه گیردار
solid support U تکیه گاه جامد
bench wall U دیوار تکیه گاه
leans U تکیه دادن بطرف
anchorage distance U فاصله تکیه گاهی
simple support U تکیه گاه ساده
free support U تکیه گاه ازاد
perceptual anchorage U تکیه گاه ادراکی
accumbent U تکیه کننده سرغذا
indirect support U تکیه گاه بی واسطه
accumbent U تکیه دار خوابیده
journals U تکیه گاه اصلی
prop U تیر شمع تکیه
lateral support U تکیه گاه جانبی
propped U تیر شمع تکیه
lateral support U تکیه گاه کناری
direct support U تکیه گاه بی واسطه
propping U تیر شمع تکیه
bearing plate U صفحه تکیه گاه
lean U تکیه دادن بطرف
bearing pressure U فشار تکیه گاهی
hinged support U تکیه گاه مفصلی
journal U تکیه گاه اصلی
rests U تکیه گاه استراحت
movable support U تکیه گاه متحرک
elastic support U تکیه گاه ارتجاعی
restraining support U تکیه گاه گیردار
core print U تکیه گاه ماهیچه
seat bars U میلههای تکیه گاه
armpit U تکیه گاه ارنج
settlement of abutments U نشست تکیه گاه
to lean against the wall U به دیوار تکیه دادن
support U تکیه گاه پایه
slogans U تکیه کلام شعار
slogan U تکیه کلام شعار
to lean out of the window U به پنجره تکیه دادن
accentuating U با تکیه تلفظ کردن
accentually U مطابق تکیه صدا
armpits U تکیه گاه ارنج
bow hand U دسته تکیه گاه
support pression U فشار تکیه گاه
abutment U تکیه گاه نیمپایه
accentuated U با تکیه تلفظ کردن
support conditions U شرایط تکیه گاهی
accentuates U با تکیه تلفظ کردن
to lean against something U تکیه زدن به چیزی
accentuate U با تکیه تلفظ کردن
catchword U تکیه سخن مفتاح کلام
staddle U چوب دستی تکیه گاه
stiffened at the supports U تقویت شده در تکیه گاهها
bearing pile U تکیه گاه پایه کوب
back U پشتی کنندگان تکیه گاه
movable support U تکیه گاه قابل انتقال
spanning U فاصله دو تکیه گاه تیر
accentually U بدانسان که تکیه صدارانشان دهد
bolster U تکیه گاه حافظ دهانه پل
backs U پشتی کنندگان تکیه گاه
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
bolsters U تکیه گاه حافظ دهانه پل
support U تکیه گاه تصدیق کردن
support movement U تغییر مکان تکیه گاه
reaction of support U عکس العمل تکیه گاه
stretchers U تکیه گاه پای پاروزن
stretcher U تکیه گاه پای پاروزن
accentuate U تکیه دادن تاکید کردن
accentuates U تکیه دادن تاکید کردن
bolstered U تکیه گاه حافظ دهانه پل
to emphasize U تکیه کردن [زبان شناسی]
accentuating U تکیه دادن تاکید کردن
bearing support U تکیه گاه متحمل بار
support resistance U واکنش یا مقاومت تکیه گاه
accubation U تکیه دادن یادرازکشیدن سرخوراک
bossing U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
accentuated U تکیه دادن تاکید کردن
bosses U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bossed U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
boss U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bearing pressure on foundation U فشار تکیه گاهی شالوده
spans U فاصله دو تکیه گاه تیر
span U فاصله دو تکیه گاه تیر
spanned U فاصله دو تکیه گاه تیر
accentuation U بکار بردن ایین تکیه صدا
slugs U گلوله تکیه گاه فنر تنبل
postposition U لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
benchrest U سکو برای تکیه دادن تیرانداز
support U تکیه بدن ژیمناست روی دستها
armpit U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpits U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
slugged U گلوله تکیه گاه فنر تنبل
slug U گلوله تکیه گاه فنر تنبل
i rely solely on god... U تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
Do not lean out! U به پنجره تکیه ندهید! [در اتوبوس یا مترو]
arrow rest U تکیه گاه تیر روی کمان
slab for bearing U سنگ بتنی کف تاوه تکیه گاه
beam on elastic supports U تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
barytone U کلمهای که اخران بی تکیه است میانه
simply supported deep beam U تیره تیغه روی دو تکیه گاه ساده
cheekpiece U تکیه گاه گونه تیرانداز روی تفنگ
be raise to the bench U بر مسند قضاوت تکیه زدن دادرس شدن
fulcrum U تکیه گاه ساختن پایه دار کردن
do [verb] U روی [فعلی که همراه می آید] تکیه میکند
pretone U هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
expansion bearing U تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
string board U تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
masculinerhme U قافیه کلماتی که نه به eبلکه بهجای تکیه دار منتهی میشود
lay back spin U چرخش روی یک پا با تکیه بعقب و بالابردن دستها و پای دیگر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com