Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mantelpiece
U
طاقچه بالا بخاری
mantelpieces
U
طاقچه بالا بخاری
mantlepieces
U
طاقچه بالا بخاری
mantel
U
طاقچه بالا بخاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overmantel
U
ارایش طاقچه دار در روی نمای بخاری
rack
U
طاقچه
wracked
U
طاقچه
ledge
U
طاقچه
prayer-niche
U
طاقچه
ledges
U
طاقچه
racks
U
طاقچه
recesses
U
طاقچه
racked
U
طاقچه
bay
U
طاقچه
croseette
U
طاقچه
wracks
U
طاقچه
end clamp
U
طاقچه
wall bracket
U
طاقچه
niche
U
طاقچه
recess
U
طاقچه
shelf
U
طاقچه
niches
U
طاقچه
rack
U
طاقچه مقر
bracket
U
طاقچه دیوارکوب
mantel board
U
طاقچه چوبی
card rack
U
طاقچه کارت
racked
U
طاقچه مقر
alcove
U
طاقچه بزرگ
ledgy
U
دارای طاقچه
windowsill
U
طاقچه پنجره
racks
U
طاقچه مقر
wracks
U
طاقچه مقر
wracked
U
طاقچه مقر
recess
U
طاقچه دار کردن
retable
U
طاقچه پشت محراب
bracket
U
طاقچه دیوار کوب
bracket
U
طاقچه سگدست پرانتز
recesses
U
طاقچه دار کردن
dragon-bracket
U
طاقچه دیوار کوب
gradin
U
طاقچه پشت محراب
gradine
U
طاقچه پشت محراب
niches
U
طاقچه توی دیوار گذاشتن
niche
U
طاقچه توی دیوار گذاشتن
recess
U
موقتا تعطیل کردن طاقچه ساختن
hungry
U
[تورفتگی طاقچه مانند در دیوار عمیق]
recesses
U
موقتا تعطیل کردن طاقچه ساختن
Gibbs surround
U
[معماری نواری اطراف چارچوب در، طاقچه و پنجره]
ampullae niche
U
[طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
cul-de-four
U
[نیمه گنبدی که بالای محراب یا طاقچه استفاده می شود.]
what not
U
قفسه گنجه طاقچه دار کتاب دان جا کتابی
altar of repose
U
[طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
stoves
U
بخاری
stove
U
بخاری
radiator
U
بخاری
chimney
U
بخاری
radiators
U
بخاری
chimneys
U
بخاری
halituous
U
بخاری
heaters
U
بخاری
heater
U
بخاری
steam lance
U
یخ اب کن بخاری
gaseous
U
بخاری
tun
U
لوله بخاری
fireplace
U
بخاری منقل
mantelpieces
U
نمای بخاری
fireplaces
U
بخاری منقل
steam pile driver
U
شمعکوب بخاری
mantelpiece
U
نمای بخاری
fender
U
پیش بخاری
turn cap
U
خفه کن بخاری
grates
U
بخاری تو دیواری
vapoury
U
بخاری بخارمانند
grates
U
بخاری پنجرهای
grated
U
بخاری تو دیواری
grated
U
بخاری پنجرهای
grate
U
بخاری تو دیواری
grate
U
بخاری پنجرهای
steam brake
U
ترمز بخاری
steam hammer
U
چکش بخاری
steam pile driver
U
دنگ بخاری
steamship
U
کشتی بخاری
radiator
U
خنک کن بخاری
stoker
U
سیخ بخاری
stovepipe
U
لوله بخاری
radiators
U
خنک کن بخاری
fire-irons
U
لوازم بخاری
fire side
U
بخاری دیواری
fireside
U
پای بخاری
electric heater
U
بخاری برقی
firesides
U
پای بخاری
mantel board
U
در بالای بخاری
fire place
U
بخاری دیواری
fire screen
U
پنجره بخاری
fire side
U
پای بخاری
chimneypiece
U
گچ بری بخاری
chimneypiece
U
نمای بخاری
chimney piece
U
پیش بخاری
soot
U
دوده بخاری
interior heater
U
بخاری اتومبیل
andiron
U
پیش بخاری
fire guard
U
پیش بخاری
chimney
U
بخاری دیواری
chimney breast
U
سینه بخاری
mantlepieces
U
نمای بخاری
chimneys
U
بخاری دیواری
poker
U
سیخ بخاری
pokers
U
سیخ بخاری
chimney breasts
U
سینه بخاری
spinwriter
U
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
dou
U
[در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
fire irons
U
لوازم پای بخاری
louvre
U
فانوس دودکش بخاری
louvers
U
فانوس دودکش بخاری
steam shovel
U
خاک انداز بخاری
firedog
U
سه پایه پیش بخاری
wood stove
U
بخاری هیزمی یا چوبی
chimney-back
U
صفحه پشت بخاری
battery steamer
U
کوره باتری بخاری
chimney piece
U
ارایش روی بخاری
firescreen
U
سپر جلو بخاری
hearth rug
U
قالیچه پیش بخاری
abat vent
U
کلاهک دودکش بخاری
franklin stove
U
بخاری اختراعی فرانکلین
inglenook
U
گوشه لوله بخاری
louver
U
فانوس دودکش بخاری
mantel piece
U
گچبری دور بخاری
kitchener
U
بخاری خوراک پزی
fireguards
U
سپر جلو بخاری
fireguard
U
سپر جلو بخاری
capital
U
سرستون سرلوله بخاری
mantelpiece
U
گچ بری دور بخاری
mantlepieces
U
گچ بری دور بخاری
mantelpieces
U
گچ بری دور بخاری
ingle-nook
U
[گوشه لوله بخاری]
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
heater
U
بخاری دستگاه تولید گرما
heaters
U
بخاری دستگاه تولید گرما
andiron
U
سه پایهای که کنار بخاری می گذاشتند
chimney-mantle
U
[قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
yacht
O
کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
fire irons
U
سیخ و سه پایه وسایراسبابهای جلو بخاری
yachts
U
کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
inhalator
U
اسبابی که با ان بخاری رادرشش فرو برند
steamboat
U
قایق بخاری باکشتی بخارسفر کردن
poke
U
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
chimney-corner
U
[گوشه یا کناره ی عقب نشین بخاری یا شومینه]
space heater
U
بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
chimney sweeper
U
کسی که دوده لوله بخاری راپاک میکند
poking
U
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
poked
U
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
pokes
U
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
steeplejack
U
بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
steeplejacks
U
بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
paddle boat
U
کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
paddle boats
U
کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
chimney sweep
U
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
chimney sweeps
U
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
snag boat
U
کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
non condensing
U
ماشین بخاری که بخار کارکرده رابجای اینکه تبدیل به اب کند بهوامی فرستد
predella
U
پله محراب طاقچه پشت محراب
back pressure turbine
U
توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود
backlog
U
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlogs
U
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
apl
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
pull up
U
بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
high burst ranging
U
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
lever bridge
U
پل بالا رو
superincumbent
U
از بالا
overhead
U
سر بالا
upper
U
بالا
atop
U
بالا
aweigh
U
بالا
headwater
U
بالا اب
gallery
U
لژ بالا
galleries
U
لژ بالا
uppermost
U
از بالا
upside
U
بالا
balcony
U
لژ بالا
upper limit
U
حد بالا
overtone
U
بالا تن
overtones
U
بالا تن
outreach
U
بالا
up stairs
U
بالا
on high
U
در بالا
above
U
در بالا
up there
U
ان بالا
balconies
U
لژ بالا
ascendency
U
بالا
ascendancy
U
بالا
aloft
U
بالا
overhead
U
بالا
top
U
بالا
highest
U
بالا
upped
U
رو به بالا
upping
U
بالا
at a great age
U
در سن بالا یی
up
U
رو به بالا
in old age
[in great age]
U
در سن بالا
over-
U
بالا
high
U
بالا
up
U
بالا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com