English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bid bond U ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
tender bond U ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bid bond U ضمانتنامه شرکت در مناقصه
earnest money U ضمانتنامه شرکت در مناقصه
bid guarantee U ضمانتنامه شرکت در مناقصه
bid bond U ضمانت شرکت در مناقصه یا مزایده
bid bond U ضمانتنامه مناقصه
tenderest U مناقصه مزایده
bid U مناقصه مزایده
bids U مناقصه مزایده
tendering U مناقصه مزایده
tendered U مناقصه مزایده
tender U مناقصه مزایده
tendered U پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tendering U پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tender U پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
by tender U از طریق مزایده یا مناقصه
tenderest U پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
bid U به مناقصه یا مزایده گذاشتن
bids U به مناقصه یا مزایده گذاشتن
call for tender U برای مزایده یا مناقصه فراخواندن
invite to tender U دعوت به مناقصه یا مزایده کردن
bidders U شرکت کننده در مناقصه یامزایده
bidder U شرکت کننده در مناقصه یامزایده
tenderer U شرکت کننده در مناقصه یامزایده
tender guarantee U ضمانت شرکت در مزایده یامناقصه
tenderer U شرکت کننده در مزایده یامناقصه
bill of guarantee U ضمانتنامه
surety bond U ضمانتنامه
contract guarantee U ضمانتنامه قرارداد
issue a guarantee U صدور ضمانتنامه
return of a guarantee U عودت ضمانتنامه
bid holder U دارنده ضمانتنامه
return of guarantee U عودت ضمانتنامه
claim under a guarantee U مطالبه تحت ضمانتنامه
claim guarantee form U مطالبه پرداخت ضمانتنامه
performance bonds U ضمانتنامه انجام کار
contract bonds and guarantees U ضمانتنامه ها و تضمیننامههای قرارداد
bail credit U اعتبار تحت ضمانتنامه
payment under a guarantee U پرداخت تحت ضمانتنامه
average bond U ضمانتنامه پرداخت خسارت دریائی
letterheads U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
constituent company U شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
low bids U مناقصه
tendering U مناقصه
low tender U مناقصه
tendered U مناقصه
tender U مناقصه
tenderest U مناقصه
tenders U مناقصه
tender notice U مناقصه دهنده
public submission U مناقصه رسمی
invitation to tender U دعوت به مناقصه
bid U پیشنهاد مناقصه
bids U پیشنهاد مناقصه
official submission U مناقصه عمومی
to advertise for bids U چیزی را به مناقصه گذاشتن
tender notice U اگهی دعوت به مناقصه
to invite tenders for something U چیزی را به مناقصه گذاشتن
tenders conditions U شرایط عمومی مناقصه
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company U شرکت مادر شرکت مرکزی
tendering U مزایده
tender U مزایده
tenderest U مزایده
tendered U مزایده
bidding U مزایده
auctions U مزایده
auctioning U مزایده
auctioned U مزایده
auction U مزایده
high bids U مزایده
high tender U مزایده
public sale U مزایده
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
tender bonds U ضمانت نامههای مناقصه یامزایده
appeal for tenders U درخواست مزایده
auction sale U مزایده فروش
outcry U حراج مزایده
put up to auction U به مزایده گذاشتن
sell by auction U به مزایده فروختن
bid U پیشنهاد مزایده
bids U پیشنهاد مزایده
auctioneer U متصدی مزایده
auctioneers U متصدی مزایده
high tender U به مزایده گذاشتن
outcries U حراج مزایده
biddability U مزایده شدنی
invitation to tender U دعوت به مزایده
highest bidder U برنده مزایده
licit U فروش ازطریق مزایده
bidding U پیشنهاد مزایده کردن
to invite tenders for something U چیزی را به مزایده گذاشتن
to advertise for bids U چیزی را به مزایده گذاشتن
auction of rug U حراج و مزایده فرش
tenderer U پیشنهاد دهنده در مزایده یامناقصه
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
business group U شرکت سهامی [شرکت]
body corporate U شرکت شرکت سهامی
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
selling race U مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
bid U خداحافظی کردن قیمت خریدرا معلوم کردن مزایده
bids U خداحافظی کردن قیمت خریدرا معلوم کردن مزایده
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
businesses U شرکت
firmer U شرکت
firms U شرکت
business U شرکت
associations U شرکت
housed U شرکت
firmest U شرکت
house U شرکت
firm U شرکت
houses U شرکت
consociation U شرکت
participation U شرکت
handing U شرکت
hand U شرکت
fellowsh U شرکت
enterprise U شرکت
contributions U شرکت
association U شرکت
contribution U شرکت
incorporation U شرکت
enterprises U شرکت
EIS U ول شرکت
corporation U شرکت
concern U شرکت
company U شرکت
concerns U شرکت
partnership U شرکت
partnerships U شرکت
companies U شرکت
cahoot U شرکت
corporations U شرکت
cooperative company U شرکت تعاونی
certificate of incorporation U شرکت نامه
article of a company U اساسنامه شرکت
branch of a company U شعبه شرکت
mutual company U شرکت تعاونی
cooperative society U شرکت تعاونی
corporate appraisal U ارزیابی شرکت
cooperative U شرکت تعاونی
corporately U بصورت شرکت
corporativism U شرکت گرایی
company secretary U منشی شرکت
electric company U شرکت برق
acting company U شرکت عامل
economic unit U خانوار شرکت
affiliated company U شرکت وابسته
aiding and abetting U شرکت در جرم
doctor to the company U پزشک شرکت
dissolution of partner ship U فسخ شرکت
winding up of a company U انحلال شرکت
dissolution of a company U انحلال شرکت
datapro U یک شرکت تحقیقاتی
champerty U شرکت در دعوا
associated company U شرکت وابسته
associative U شرکت پذیر
associativity U شرکت پذیری
civil partnership U شرکت مدنی
articles of assosiation U اساسنامه شرکت
article of association U اساسنامه شرکت
compulsory partnership U شرکت قهری
artieles of association U شرکت ناور
company seal U مهر شرکت
company network U شبکه شرکت
company law U قوانین شرکت
commercial firm U شرکت تجارتی
commercial company U شرکت تجاری
employer's liability insurance company U شرکت بیمه
tandy corporation U شرکت Tandy
share [in] U شرکت [سهم] [در]
to play at U شرکت کردن در
to sit out U شرکت نداشتن در
trading company U شرکت تجارتی
unlimited liability company U شرکت تضامنی
take a hand at U شرکت کردن در
proportional liability partnership U شرکت نسبی
proprietary company U شرکت خصوصی
shipping agent U شرکت حمل
shipping company U شرکت کشتیرانی
sit out U شرکت نداشتن در
stock company U شرکت سهامی
subsidiary company U شرکت فرعی
voluntary partnership U شرکت اختیاری
winding up U انحلال شرکت
airline U شرکت هواپیمایی
airlines U شرکت هواپیمایی
C.O U مخفف شرکت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com