English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pay grade U ضریب ثابت حقوق یا مبنای حقوقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
common low U سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
postliminum U قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
protective duty U حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
fixed radix U با مبنای ثابت
pay grade U ضریب حقوقی
basic allowance U سهمیه اولیه ضریب حقوقی معاش
to initiate legal action U دعوی حقوقی را راه انداختن [حقوق]
duress U در CL نیزمانند حقوق ماهر عمل یاتاسیس حقوقی ناشی از اکراه باطل است
parameters U ضریب ثابت
parameter U ضریب ثابت
regular salary U حقوق ثابت
fixed input coefficients U ضریب نهادههای ثابت
image phase constant U ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
base pay U حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
datum point U نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
time base U ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
modulus of elasticity U ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
datum U سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
availability factor U ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
attenuation factor U ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
convergence factor U ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
public international law U حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
design stress resultant U تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
probability factor U ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
reduction coefficient U ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
charactristics U مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
detention of pay U ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
incorporates U شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
incorporate U شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
incorporating U شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
datum error U اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
false origin U مبنای مختصات فرضی مبنای فرضی
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
biquinary notation U دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
factor of safety U ضریب تامین ضریب اطمینان
partition coefficient U ضریب توزیع ضریب تقسیم
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
harbour dues U حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
judge advocate general U رئیس دادرسی ارتش مشاور حقوقی وزارت جنگ یا وزارت دفاع مشاور حقوقی ارتش
attainder U سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
advalorem duty U حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
allotment advice U پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
fixed capital U سپرده ثابت اموال ثابت یکان
static test U ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
class b allotment U کسورات سهمیه قرضه حقوقی کسورات سهام قرضه حقوقی
map plane U سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
height datum U سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
scale factor U ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
standing orders U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
ballistic coefficient U ضریب زاویه بالیستیکی ضریب تاثیر بالیستیکی
slice U ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
slices U ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
authorized stoppage U برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
ternary U در مبنای سه
hexadecimal U مبنای 61
base of fire U مبنای اتش
computer based U بر مبنای کامپیوتر
monetary base U مبنای پولی
on trust U بر مبنای اعتبار
sentience U مبنای حس وحساسیت
unit of issue U مبنای توزیع
troop basis U مبنای یکان
fuselage refrence line U خط مبنای بدنه
ration basis U مبنای جیره
ternary U سه مبنایی در مبنای سه
data base U مبنای اطلاعات
binary number system U سیستم مبنای دو
rationale U مبنای کار
datum line U خط مبنای سنجش
fire base U مبنای اتش
refrence U مبنای مقایسه
force basis U مبنای یکان
basic of issue U مبنای توزیع
mobilization base U مبنای بسیج
tax base U مبنای مالیاتی
number base U مبنای عددی
datum plane U سطح مبنای ارتفاع
software base U مبنای نرم افزار
datum plane U سطح مبنای اب دریا
troop basis U مبنای واگذاری یکان
datum sweeping mark U علامت مبنای روبش
ratio decidendi U مبنای اصلی تصمیم
computed goto U جهش بر مبنای محاسبه
basic tactical unit U یکان مبنای تاکتیکی
basic of issue U مبنای واگذارکردن اقلام
base reserves U اماد مبنای ذخیره
hydrographic datum U سطح مبنای اب نگاری
ruled based deduction U استنباط بر مبنای مقررات
force basis U یکانهای مبنای هر قسمت
fire support base U مبنای پشتیبانی اتش
meteorological datum plane U ایستگاه مبنای هواسنجی
chart datum U مبنای عمق نقشه
altitude separation U حد سطوح مبنای ارتفاع
wartime load U بار مبنای ناو
mission load U بار مبنای عملیاتی
standing U ثابت دستورالعمل ثابت
plane of fire U سطح مبنای مسیر تیراندازی
peak load pricing U قیمت گذاری بر مبنای بارحداکثر
line of site U خط تراز یا مبنای افق توپ
color carrier reference U فاز مبنای حامل رنگ
hydrographic datum U سطح مبنای تعیین ارتفاع اب
production base U مبنای تولید یا تولیدات ملی
b U ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی
altitude datum U سطح مبنای ارتفاع سنجی
keypad U و 0 تا 9 برای اعداد 0 در مبنای شانزده
reference number U اعداد مبنای نشانه روی
basic load U بار مبنای مهمات یا وسایل
base of operations U پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
ration basis U مبنای محاسبه جیره غذایی
master menu U لیست مبنای جیره غذایی اصلی
denary notation U سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9
time preference theory of interest U نظریه بهره بر مبنای رجحان زمانی
ambulance basic relay post U پست مبنای کنترل ستون امبولانسها
ration scale U مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
soundex code U کد حقوقی
jural U حقوقی
juridical U حقوقی
legal U حقوقی
de jure U حقوقی
base logistical command U یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
gyro plane U سطح مبنای ژیروسکوپی یاهدایت خودکار ناو
marginal productivity theory of U نظریه توزیع بر مبنای بهره وری نهائی
hex U نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
hexadecimal notation U نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
opportunism U بر مبنای نفع شخصی تغییر عقیده دادن
parametric estimate U براوردی که بر مبنای در نظرگرفتن متغیرها انجام میشود
majority rule U شیوه رای گیری بر مبنای اکثریت ازاد
stare decisis U قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
an unprincipled conduct U رفتاریکه مبنای اخلاقی صحیحی نداشته باشد
current purchasing power U حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
rectification U تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
prosyllogism U قضیهای که نتیجه ان مبنای قضیه دیگر باشد
underconsumption theory of U نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
jurisprudence U علم حقوقی
civil U داخلی حقوقی
legal U مشروع حقوقی
legal advisor U مشاور حقوقی
legal counsel U مشاور حقوقی
Legal Advisor U مشاور حقوقی
legal fiction U تصور حقوقی
legal committee U کمیته حقوقی
legal department U اداره حقوقی
solicitor U مشاور حقوقی
commentary U تفسیر حقوقی
juridical person U شخص حقوقی
corporate body U شخص حقوقی
commentaries U تفسیر حقوقی
solicitors U مشاور حقوقی
civil proceedings U اقدامات حقوقی
legal entity U شخص حقوقی
soundex code U کد حقوقی پرسنلی
juridical personality U شخصیت حقوقی
pay voucher U سند حقوقی
juridically U از لحاظ حقوقی
medicolegal U پزشکی- حقوقی
legal personality U شخصیت حقوقی
juristically U از لحاظ حقوقی
legal responsibility U مسئوولیت حقوقی
jeopardy U گرفتاری حقوقی
pay voucher U حواله حقوقی
law term U اصطلاح حقوقی
legal adviser U مشاور حقوقی
law agent U نماینده حقوقی
artificial persons U اشخاص حقوقی
legal person U شخص حقوقی
equity U اص هم در دسترس نباشددادگاه حق دارد بر مبنای equity رسیدگی کند
equities U اص هم در دسترس نباشددادگاه حق دارد بر مبنای equity رسیدگی کند
hex U صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
hexadecimal notation U صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
penal <adj.> U قابل مجازات [حقوقی]
punishable <adj.> U قابل مجازات [حقوقی]
indictable <adj.> U قابل مجازات [حقوقی]
actionable <adj.> U قابل تعقیب [حقوقی]
chargeable <adj.> U قابل تعقیب [حقوقی]
culpable <adj.> U قابل مجازات [حقوقی]
punishable <adj.> U قابل تعقیب [حقوقی]
culpable <adj.> U قابل تعقیب [حقوقی]
indictable <adj.> U قابل تعقیب [حقوقی]
penal <adj.> U قابل تعقیب [حقوقی]
chargeable <adj.> U قابل مجازات [حقوقی]
action U جریان حقوقی تعقیب
The formalities of judicial process. U تشریفات حقوقی وقضایی
lawyer U مشاور حقوقی حقوقدان
lawyers U مشاور حقوقی حقوقدان
law enforcement U اجرای قوانین [حقوقی]
actions U جریان حقوقی تعقیب
actionable <adj.> U قابل مجازات [حقوقی]
writer to the signet U مشاور حقوقی اسکاتلندی
institution U اصل حقوقی بنگاه
actionable <adj.> U مستحق مجازات [حقوقی]
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com