English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
To cause ( inflict ) a loss . U ضرر وزیان واردکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
profit and loss U حساب سود وزیان
To recoup ones losses. U جای ضرر وزیان را پرکردن
capitalized expense U هزینهای که علاوه بر به حساب امدن در حساب سود وزیان
intern U واردکردن
interning U واردکردن
interns U واردکردن
logs U درسفرنامه واردکردن
log U درسفرنامه واردکردن
blemishing U خسارت واردکردن
blemishes U خسارت واردکردن
inflict U واردکردن خسارات
inflicted U واردکردن خسارات
inflicting U واردکردن خسارات
inflicts U واردکردن خسارات
register U در دفتر واردکردن
registering U در دفتر واردکردن
registers U در دفتر واردکردن
blemished U خسارت واردکردن
list U در فهرست واردکردن
to writes down U واردکردن یادداشت کردن
kill probability U احتمال واردکردن تلفات
importable U کالای قابل واردکردن
enroll U عضویت دادن درفهرست واردکردن
gun-running U واردکردن اسلحه درکشوری بطورقاچاق
gun running U واردکردن اسلحه درکشوری بطورقاچاق
enrols U عضویت دادن درفهرست واردکردن
enrolls U عضویت دادن درفهرست واردکردن
enrol U عضویت دادن درفهرست واردکردن
enrolling U عضویت دادن درفهرست واردکردن
enrolled U عضویت دادن درفهرست واردکردن
picking device U دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش
ten key pad U مجموعهای مجزا از کلیدهای شماره گذاری شده از 0 تا 9روی یک صفحه کلید که واردکردن عدد را اسان می سازد
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com