English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ground stroke U ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clay U زمین تنیس
tennis court U زمین تنیس
baseline U خط انتهای زمین تنیس
baselines U خط انتهای زمین تنیس
hacked U ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
hack U ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
hacks U ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
half court U قسمت سرویس زمین تنیس
ad court U زمین سرویس سمت چپ تنیس
baseline game U بازی در انتهای زمین تنیس
pop up U ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
pop-up U ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
We mark out the tennis court. U زمین تنیس راعلامت گذاری کردیم
deuce court U زمین سرویس سمت راست تنیس
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
alleyways U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alley U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleys U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
split the uprights U امتیاز ضربه با پا را پس ازامتیاز تماس بدست اوردن
ground U تماس دادن توپ با زمین
stop shot U ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
fullest U تماس کامل قسمت مخصوص ضربه زدن چوب گلف با گوی
full U تماس کامل قسمت مخصوص ضربه زدن چوب گلف با گوی
punts U توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن
punt U توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن
punted U توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن
first down U اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
full toss U پرتاب به سوی میله بدون تماس با زمین
full pitch U پرتاب به سوی میله بدون تماس با زمین
split lean U پا باز نشسته و تماس سینه ژیمناست با زمین
three cushion billiards U بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
series U 4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود
ground zero U محل تماس گوی اتشین بمب اتمی با زمین
tries U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
ground U تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
try U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
punted U توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punt U توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punts U توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
down the line U ضربه از کنار زمین
bounce pass U پاس با ضربه به زمین لاکراس
net shot clear U ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین
clothesline U ضربه نسبتا"مستقیم نزدیک زمین
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
drop shot U ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
choppers U توپ ضربه خورده که پس ازتماس با زمین خیلی بلندمیشود
chopper U توپ ضربه خورده که پس ازتماس با زمین خیلی بلندمیشود
icing U ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
chopped U ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
chop U ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
de bounce U جلوگیری از تماس با یک کلید که باعث چندین تماس میشود
crosscourt shot U ضربه کوتاه به دیوار مقابل که به طرف دیگر زمین اسکواش بیافتد
touches U دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
touch U دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
slap shot U ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
Thanks for calling back. U با تشکر برای تماس. [به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
contact point U وسیله تماس نقطه اخذ تماس
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
ring U سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
flight U پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
amplifying report U گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
originate U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
tennis U تنیس
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
caddy U توپ تنیس
pine pong U تنیس رومیزی
tennist U بازیگر تنیس
racket U راکت تنیس
racquet U راکت تنیس
netman U تنیس باز
racquets U راکت تنیس
ping-pong U تنیس روی میز
pelota U بازی تنیس اسپانیولی
backboard U دیوار تمرین تنیس
service ace U امتیاز سرویس تنیس
presses U قاب راکت تنیس
tennis set U یک دور مسابقه تنیس
table tennis U تنیس روی میز
tennis shoe U تنیس کفش کتانی
press U قاب راکت تنیس
lawn tennis U تنیس روی چمن
team tennis U بازیهای مختلف تنیس
court tennis U تنیس داخل سالن
senior U تنیس باز سالمند
seniors U تنیس باز سالمند
forties U سومین امتیاز در یک گیم تنیس
forty U سومین امتیاز در یک گیم تنیس
lawn tennis U بازی تنیس روی چمن
center strap U نوار پهن تور تنیس
tennis grip U طرز گرفتن راکت تنیس
center strop U نوار پهن تور تنیس
She is passionately fond of tennis . U شهوت تنیس باز ی کردن دارد
badminton U نوعی بازی تنیس باتوپ پردار
wimbledon U جام بین المللی تنیس ویمبلدون
backswing U تاب اولیه راکت تنیس بسمت عقب
up and back U بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contacted U تماس
contact U تماس
tangency U تماس
contact line U خط تماس
contacting U تماس
taction U تماس
contingence U تماس
impinging U تماس
impacts U تماس
tangent U تماس
ding U تماس
line of contact U خط تماس
contacts U تماس
impact U تماس
tangents U تماس
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
placekick U ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
contact area U منطقه تماس
Keep in touch! <idiom> در تماس باش!
contact area U سطح تماس
contact point U قطب تماس
contact diameter U قطر تماس
line to line fault U تماس خطوط
movement to contact U حرکت به تماس
skim U تماس اندک
contact patrol U گشتی تماس
contact party U گروه تماس
interactional points U نقاط تماس
contact lost U تماس قطع شد
skimmed U تماس اندک
skims U تماس اندک
contact flange U فلانژ تماس
to be in contact U تماس داشتن
corps a corps U تماس بدنی
zone of contact U ناحیه تماس
contact angle U زاویه تماس
contiguity U برخورد تماس
communicator U شخص در تماس
angle of contact U زاویه تماس
area contact U سطح تماس
contact surface U سطح تماس
shock hazard U خطر تماس
contact ratio U نسبت تماس
tuch U تماس دادن با
to be in rapport U تماس داشتن
to bring into contact U تماس دادن
point of contact U نقطه تماس
going on U نزدیکی تماس
finishes U تماس انتهایی
finish U تماس انتهایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com