Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fly kick
U
ضربه در هوا با پا بدون گرفتن با دست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
shockless
U
بدون ضربه
bases empty
U
ضربه بدون حضور بازیگر درپایگاهها
deadbeats
U
زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
deadbeat
U
زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
japko chagi
U
ضربه پا همراه گرفتن پا
bunt
U
ضربه زدن به توپ بدون تاب دادن چوب
holding and hitting
U
گرفتن حریف و ضربه زدن
bogies
U
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogeys
U
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogey
U
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
stationary tactics
U
دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
bunter
U
توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
to swat the ball away
U
با ضربه سخت جلوی توپ را گرفتن
[دربازه بان]
nicking
U
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicked
U
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nick
U
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicks
U
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
netball
U
بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
hold
U
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
holds
U
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
to let rip
U
حرف بدون جلوی خود را گرفتن زدن
[اصطلاح روزمره]
protection
U
عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
paced
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
circus catch
U
گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب
gain ground
U
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
dehydrogenate
U
هیدروژن چیزی را گرفتن بدون هیدروژن کردن
dehydrogenize
U
هیدروژن چیزی را گرفتن بدون هیدروژن کردن
punted
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
U
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
crosser
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff
U
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
shank
U
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
placekick
U
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
to take medical advice
U
دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
gripped
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripping
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
slag
U
کفه گرفتن تفاله گرفتن
clam
U
بچنگال گرفتن محکم گرفتن
clams
U
بچنگال گرفتن محکم گرفتن
grip
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
take in
<idiom>
U
زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
grips
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
to seal up
U
درز گرفتن کاغذ گرفتن
calebrate
U
جشن گرفتن عید گرفتن
recoilless
U
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate
U
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
pop
U
ضربه
pops
U
ضربه
flaps
U
ضربه
impacts
U
ضربه
impluse
U
ضربه
impact
U
ضربه
popped
U
ضربه
butt joint
U
ضربه
slugger
U
ضربه زن
antiknock
U
ضد ضربه
blows
U
ضربه
shock
U
ضربه
stroke
U
ضربه
stroked
U
ضربه
shot
U
ضربه
shots
U
ضربه
sole kick
U
ضربه با کف پا
sole of the foot kick
U
ضربه با کف پا
sole trap
U
ضربه با کف پا
interrupter
U
ضربه گر
surges
U
ضربه
surged
U
ضربه
surge
U
ضربه
butting
U
ضربه با سر
shock proof
U
ضد ضربه
blow
U
ضربه
shocked
U
ضربه
strikeless
U
بی ضربه
kicks
U
ضربه
shocks
U
ضربه
strokes
U
ضربه
kicks
U
ضربه با پا
kicking
U
ضربه
kick
U
ضربه با پا
kick
U
ضربه
kicked
U
ضربه با پا
stroking
U
ضربه
kicked
U
ضربه
kicking
U
ضربه با پا
left
U
ضربه چپ
bonked
U
ضربه بر سر
bonk
U
ضربه بر سر
pushed
U
ضربه
push
U
ضربه
yee jupkki
U
ضربه پا
tits
U
ضربه
tit
U
ضربه
thuds
U
ضربه
thudding
U
ضربه
pulsed
U
ضربه
pulse
U
ضربه
hacked
U
ضربه
hacks
U
ضربه
shockproof
U
ضد ضربه
whang
U
ضربه
hack
U
ضربه
pushes
U
ضربه
bonks
U
ضربه بر سر
bonking
U
ضربه بر سر
impulse
U
ضربه
brunt
U
ضربه
collision
U
ضربه
head
U
ضربه با سر
mishit
U
ضربه بد
thud
U
ضربه
impulses
U
ضربه
thudded
U
ضربه
double kick
U
دو ضربه پی در پی
flapped
U
ضربه
flap
U
ضربه
collisions
U
ضربه
strokes
U
ضربه زدن
picky
U
ضربه زننده
pushes
U
ضربه فشاری
whop
U
ضربه وزش
pickiest
U
ضربه زننده
whipped
U
ضربه زدن
stroke
U
ضربه خفیف
whip
U
ضربه زدن
quashes
U
با ضربه زدن
drives
U
ضربه از پایین
quashed
U
با ضربه زدن
strokes
U
ضربه مهارشده
rebounded
U
ضربه برگشت
stroked
U
ضربه با کنترل
stroked
U
ضربه زدن
push
U
ضربه فشاری
strokes
U
ضربه خفیف
rebounds
U
ضربه برگشت
rebounding
U
ضربه برگشت
stroked
U
ضربه باکنترل
stroked
U
ضربه مهارشده
rebound
U
ضربه برگشت
quash
U
با ضربه زدن
stroke
U
ضربه مهارشده
stroke
U
ضربه باکنترل
stroke
U
ضربه با کنترل
stroke
U
ضربه زدن
pushed
U
ضربه فشاری
stroked
U
ضربه خفیف
strokes
U
ضربه باکنترل
strokes
U
ضربه با کنترل
KO
U
ضربه فنی
bumpers
U
ضربه گیر
KO's
U
ضربه فنی
overshoot
U
ابر ضربه
overshooting
U
ابر ضربه
four quarter hold
U
ضربه فنی
overshoots
U
ابر ضربه
slats
U
ضربه شدید
bar stop
U
ضربه میله
initial thrust
U
ضربه اصلی
hammer blow
U
ضربه قوچ
ushiro geri
U
ضربه پا به پشت
hammer drill
سوراخ کن ضربه ای
spot kick
U
ضربه کاشته
fall
U
ضربه فنی
backheader
U
ضربه با عقب سر
free hit
U
ضربه ازاد
bumper
U
ضربه گیر
knocks
U
ضربه زدن
slat
U
ضربه شدید
blasts
U
ضربه انفجار
jars
U
ضربه زدن
rapping
U
ضربه زدن
jarred
U
ضربه زدن
jar
U
ضربه زدن
whips
U
ضربه زدن
horryo chagi
U
ضربه کشش پا
foul blow
U
ضربه خطا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com