English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stroke U ضربه با کنترل
stroked U ضربه با کنترل
strokes U ضربه با کنترل
stroking U ضربه با کنترل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
placekick U ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
fire control U کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
strikeless U بی ضربه
bonks U ضربه بر سر
shots U ضربه
antiknock U ضد ضربه
shot U ضربه
pulsed U ضربه
pulse U ضربه
kicks U ضربه با پا
bonk U ضربه بر سر
impulses U ضربه
bonked U ضربه بر سر
bonking U ضربه بر سر
kicking U ضربه
push U ضربه
surges U ضربه
impacts U ضربه
kick U ضربه
kicked U ضربه با پا
kicked U ضربه
kicking U ضربه با پا
interrupter U ضربه گر
surged U ضربه
surge U ضربه
pushed U ضربه
slugger U ضربه زن
impact U ضربه
impluse U ضربه
left U ضربه چپ
sole kick U ضربه با کف پا
sole of the foot kick U ضربه با کف پا
kick U ضربه با پا
sole trap U ضربه با کف پا
shockproof U ضد ضربه
impulse U ضربه
pushes U ضربه
butt joint U ضربه
butting U ضربه با سر
stroking U ضربه
hacks U ضربه
stroked U ضربه
tits U ضربه
double kick U دو ضربه پی در پی
tit U ضربه
stroke U ضربه
shocked U ضربه
strokes U ضربه
shocks U ضربه
shock U ضربه
thud U ضربه
head U ضربه با سر
brunt U ضربه
flap U ضربه
collisions U ضربه
blow U ضربه
collision U ضربه
hacked U ضربه
shock proof U ضد ضربه
pop U ضربه
popped U ضربه
pops U ضربه
mishit U ضربه بد
flaps U ضربه
flapped U ضربه
thudded U ضربه
thudding U ضربه
whang U ضربه
thuds U ضربه
blows U ضربه
kicks U ضربه
yee jupkki U ضربه پا
hack U ضربه
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
jolted U تکان ضربه
ushiro geri U ضربه پا به پشت
chopped U ضربه بریده
POWs U صدای ضربه
POW U صدای ضربه
chop U ضربه بریده
chopped U ضربه پیچشی
shock waves U موج ضربه
jolts U تکان ضربه
shock wave U موج ضربه
jolting U تکان ضربه
pivot instep kick U ضربه با پاشنه پا
kicker U زننده ضربه با پا
belt U ضربه محکم
kill shot U ضربه محکم
tobi geri U ضربه پا در پرش
thrums U ضربه گیر
concussion U ضربه مغزی
tee off U ضربه محکم
tossing U ضربه بلند
hooks U تله ضربه
tosses U ضربه بلند
tossed U ضربه بلند
lay on U ضربه زدن
belted U ضربه محکم
belts U ضربه محکم
lashes U ضربه شلاق
lashes U ضربه مژگان
lashed U ضربه شلاق
lashed U ضربه مژگان
impact U ضربه زدن
traumatism U ضربه تصادم
yoko geri U ضربه به پهلو
toss U ضربه بلند
lash U ضربه شلاق
lash U ضربه مژگان
impacts U ضربه زدن
hook U تله ضربه
sevice kick U ضربه سرویس
drive U ضربه درایو
drives U ضربه از پایین
drives U ضربه درایو
overhead stroke U ضربه از بالای سر
penalty flick U ضربه پنالتی
penalty kick U ضربه پنالتی
penalty hit U ضربه ازاد
percussion drill مته ضربه ای
piston stroke U ضربه پیستون
skull U ضربه به سر بازیگر
skulls U ضربه به سر بازیگر
drive U ضربه از پایین
scissors kick U ضربه قیچی
lollipop U ضربه اسان
miskick U ضربه ضعیف
bumper U ضربه گیر
bumpers U ضربه گیر
dubs U ضربه کم جان
dubbed U ضربه کم جان
dub U ضربه کم جان
net shot U ضربه لب تور
ni dan geri U ضربه دوتایی با پا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com