Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pull shot
U
ضربه با اوردن پای عقب جلومیله و حرکت افقی چوب کریکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
back lift
U
حرکت چوب کریکت به عقب پیش از ضربه
bats
U
چوب کریکت ضربه
batted
U
چوب کریکت ضربه
bat
U
چوب کریکت ضربه
square out
U
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
throw out
U
سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
chitary jireugi
U
ضربه مشت موازی یا افقی
horizontal scrolling
U
حرکت افقی
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
outfield
U
محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
horizontal tab
U
حرکت مکان نما به صورت افقی
wickets
U
میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wicket
U
میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
advection
U
حرکت افقی تودهای ازهوا دراثرتغییردرجهء حرارت
scans
U
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
panning
U
حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
scan
U
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scanned
U
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
blade flapping
U
حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
fields
U
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fielded
U
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
field
U
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
advection
U
جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
knockout
U
ضربه فنی کردن از پا در اوردن
knockouts
U
ضربه فنی کردن از پا در اوردن
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
split the uprights
U
امتیاز ضربه با پا را پس ازامتیاز تماس بدست اوردن
follow-throughs
U
ادامه حرکت پس از ضربه
follow-through
U
ادامه حرکت پس از ضربه
sway away
U
رد کردن ضربه با حرکت بدن
pan
U
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pans
U
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pan-
U
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
vital point
U
حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
raster
U
یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT
canards
U
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canard
U
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
gather shot
U
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
breaks
U
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
break
U
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
planing
U
افقی سطح افق افقی کردن
levels
U
تراز سطح افقی افقی کردن
planes
U
افقی سطح افق افقی کردن
levelled
U
تراز سطح افقی افقی کردن
leveled
U
تراز سطح افقی افقی کردن
planed
U
افقی سطح افق افقی کردن
plane
U
افقی سطح افق افقی کردن
level
U
تراز سطح افقی افقی کردن
sliding wedge
U
گاوه افقی یاکولاس افقی
pulls
U
ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
pull
U
ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
wave kick
U
حرکت روی جلوی تخته موج با ضربه زدن یا کشیدن یک پادر موج
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
punts
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
impluse response
U
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
governmentalize
U
تحت کنترل حکومت در اوردن بصورت دولتی در اوردن
to press against any thing
U
بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
jargonize
U
بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
cricketers
U
بازیگر کریکت
cricket field
U
زمین کریکت
willow
U
چوب کریکت
willows
U
چوب کریکت
cricketer
U
بازیگر کریکت
stump
U
سوزاندن توپزن کریکت
stumps
U
سوزاندن توپزن کریکت
crease
U
قسمتی از زمین کریکت
creased
U
قسمتی از زمین کریکت
creases
U
قسمتی از زمین کریکت
stumped
U
سوزاندن توپزن کریکت
stumping
U
سوزاندن توپزن کریکت
creasing
U
قسمتی از زمین کریکت
take a wicket
U
سوزاندن توپزن کریکت
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
outfield
U
موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
night-watchmen
U
توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchman
U
توپزن پایان مسابقه کریکت
night watchman
U
توپزن پایان مسابقه کریکت
short leg
U
توپگیر بین دو میله کریکت
centurian
U
بازیگر 001 امتیازی کریکت
infield
U
نقاط توپگیری در زمین کریکت
stumps
U
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumping
U
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
Test match
U
مسابقه بین المللی کریکت
stumped
U
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
Test matches
U
مسابقه بین المللی کریکت
stump
U
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
wicketkeeper
U
توپگیر مدافع میلههای کریکت
cross
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
Test matches
U
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
batting average
U
میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
Test match
U
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
yorked
U
توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
maiden over
U
بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
third man
U
محل توپگیر دور از توپزن کریکت
all out
U
پایان بازی توپزنان یک تیم کریکت
wrong un
U
پرتاب توپ پیچ دار کریکت
follow-ons
U
شروع دور دوم بازی کریکت
follow on
U
شروع دور دوم بازی کریکت
centuries
U
001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
opener
U
هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
infield
U
محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
century
U
001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
cricket
U
بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
half century
U
05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
crickets
U
بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
follow-on
U
شروع دور دوم بازی کریکت
grasped
U
بچنگ اوردن گیر اوردن
grasp
U
بچنگ اوردن گیر اوردن
grasps
U
بچنگ اوردن گیر اوردن
sclaff
U
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
stick
U
هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
put the ball on the floor
U
به زمین انداختن توپ کریکت بجای بل گرفتن
leg side
U
قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
ashes
U
جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
take guard
U
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
attack
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacks
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
jerked
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerk
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
field
U
جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fields
U
جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
jerking
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
fielded
U
جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
jerks
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
first class cricket
U
مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
legs
U
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
leg
U
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
sightscreen
U
دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
terrtorialize
U
محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
shank
U
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
placekick
U
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
laterad
U
افقی
lateral
U
افقی
horizontal
U
افقی
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
trunnion
U
پاشنه افقی
trunnion
U
مفصل افقی
horizontal pump
U
پمپ افقی
horizontal wedge
U
گاوه افقی
horizontal wedge
U
کولاس افقی
horizontal taping
U
مساحی افقی
horizontal plane
U
صفحه افقی
transverse plane
U
صفحه افقی
horizontal polarization
U
قطبش افقی
putlog or lock
U
تیر افقی
horizontal mobility
U
تحرک افقی
horizontal loading
U
کولاس افقی
horizontal section
U
برش افقی
horizontal
U
سطح افقی
horizontal disparity
U
ناهمخوانی افقی
horizontal crossbar
U
میله افقی
horizontal combination
U
ترکیب افقی
horizontal candlepower
U
شمع افقی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com