Perdic | ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	tap U	ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
	tapped U	ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
	tapping U	ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	slow and steady U	اهسته وپیوسته
	tip U	ضربت اهسته
	tipping U	ضربت اهسته
	tap U	ضربت اهسته شیر
	tapped U	ضربت اهسته شیر
	tapping U	ضربت اهسته شیر
	flick U	ضربت اهسته و سبک با شلاق
	flicked U	ضربت اهسته و سبک با شلاق
	flicking U	ضربت اهسته و سبک با شلاق
	flicks U	ضربت اهسته و سبک با شلاق
	stews U	اهسته جوشانیدن اهسته پختن
	stewing U	اهسته جوشانیدن اهسته پختن
	stewed U	اهسته جوشانیدن اهسته پختن
	stew U	اهسته جوشانیدن اهسته پختن
	fabian U	اهسته رو
	quietly U	اهسته
	largo a U	اهسته
	lentamente U	اهسته
	languidly U	اهسته
	slowly U	اهسته
	slow U	اهسته
	cattish U	اهسته رو
	catlike U	اهسته رو
	below ones breath U	اهسته
	at a slow pace U	اهسته
	silently U	اهسته
	low U	اهسته
	lightly U	اهسته
	gradual U	اهسته
	limper U	اهسته رو
	slows U	اهسته
	slow down U	اهسته
	slowed U	اهسته
	slowing U	اهسته
	lento a U	اهسته
	slowest U	اهسته
	slower U	اهسته
	tardo U	اهسته
	indistinct U	اهسته
	slow footed U	اهسته
	ritardando U	اهسته تر
	low low U	اهسته اهسته
	plodder U	اهسته رو
	slackening U	اهسته کردن
	simmering U	اهسته جوشیدن
	dab U	اهسته زدن
	simmers U	اهسته جوشیدن
	trudging U	قدم اهسته
	tap U	اهسته زدن
	tapped U	اهسته زدن
	languid U	بی حال اهسته
	trudge U	قدم اهسته
	softened U	اهسته ترکردن
	soften U	اهسته ترکردن
	simmered U	اهسته جوشیدن
	sluggish U	بطی اهسته رو
	dabbed U	اهسته زدن
	slackens U	اهسته کردن
	slackened U	اهسته کردن
	jiggle U	تکان اهسته
	jiggled U	تکان اهسته
	trudges U	قدم اهسته
	slacken U	اهسته کردن
	tapping U	اهسته زدن
	simmer U	اهسته جوشیدن
	jiggles U	تکان اهسته
	jiggling U	تکان اهسته
	dabs U	اهسته زدن
	softens U	اهسته ترکردن
	slow paced U	اهسته خرام
	to burn down ar low U	اهسته ترسوختن
	goose step U	قدم اهسته
	dogtrot U	یورتمه اهسته
	dink U	ضربه اهسته
	goose-stepping U	قدم اهسته
	andante U	نسبتا اهسته
	dead slow U	خیلی اهسته
	susurration U	سخن اهسته
	jog trot U	کاریکنواخت و اهسته
	largo U	اهسته و مفصل
	to burn down or low U	اهسته ترسوختن
	slow ahead U	اهسته به جلو
	rallenttando U	بتدریج اهسته تر
	pianissimo U	بسیار اهسته
	piaffer U	یورتمه اهسته
	percuss U	اهسته زدن به
	lockstep U	قدم اهسته
	slow paced U	اهسته گام
	goose-steps U	قدم اهسته
	crawl U	اهسته خزیدن
	mealy mouthed U	اهسته حرف زن
	low U	پایین اهسته
	goose-step U	قدم اهسته
	jogging U	اهسته دویدن
	jogged U	اهسته دویدن
	jog U	اهسته دویدن
	crawls U	اهسته خزیدن
	slid U	اهسته رفتن
	trudged U	قدم اهسته
	mealy-mouthed U	اهسته حرف زن
	crawled U	اهسته خزیدن
	jogs U	اهسته دویدن
	trickle charge U	پر کردن اهسته
	to slack up U	کم کم اهسته کردن
	lagging U	اهسته کند
	to wear away U	اهسته راندن
	goose-stepped U	قدم اهسته
	slower U	اهسته کردن یاشدن
	slowed U	اهسته کردن یاشدن
	joggers U	کسیکه اهسته می دود
	oozed U	اهسته جریان یافتن
	jogger U	کسیکه اهسته می دود
	slows U	اهسته کردن یاشدن
	slowest U	اهسته کردن یاشدن
	decanted U	اهسته خالی کردن
	decanting U	اهسته خالی کردن
	decants U	اهسته خالی کردن
	coddle U	اهسته جوشاندن یا پختن
	coddled U	اهسته جوشاندن یا پختن
	coddles U	اهسته جوشاندن یا پختن
	slowing U	اهسته کردن یاشدن
	oozing U	اهسته جریان یافتن
	oozes U	اهسته جریان یافتن
	ooze U	اهسته جریان یافتن
	decant U	اهسته خالی کردن
	slow U	اهسته کردن یاشدن
	whispery U	اهسته صحبت کننده
	creepers U	گوی غلطان و اهسته
	ruffling U	صدای طبل اهسته
	ruffles U	صدای طبل اهسته
	ruffle U	صدای طبل اهسته
	feather U	اهسته زدن گوی
	drifts U	مقصود جریان اهسته
	drifting U	مقصود جریان اهسته
	drifted U	مقصود جریان اهسته
	doggo U	اهسته ناپدید شونده
	clammy U	سرد ومرطوب اهسته رو
	elutriate U	اهسته خالی کردن
	to tread light U	اهسته لگد زدن
	to speak under one's breath U	اهسته سخن گفتن
	steady on U	اهسته به سمت هدف
	slow motion picture U	تصویر با حرکت اهسته
	slow burning conductor U	سیم اهسته سوز
	indistinct noise U	صدای اهسته و نامعلوم
	heavy footed U	اهسته وسنگین درحرکت
	fox trot U	یورتمه اهسته اسب
	drift U	مقصود جریان اهسته
	coddling U	اهسته جوشاندن یا پختن
	gentlest U	اهسته ملایم کردن
	gentler U	اهسته ملایم کردن
	gentle U	اهسته ملایم کردن
	decelerated U	کندکردن اهسته کردن
	decelerates U	کندکردن اهسته کردن
	decelerating U	کندکردن اهسته کردن
	jiggle U	اهسته تکان دادن
	jiggled U	اهسته تکان دادن
	decelerate U	کندکردن اهسته کردن
	creeper U	گوی غلطان و اهسته
	jiggling U	اهسته تکان دادن
	jiggles U	اهسته تکان دادن
	joggers U	دونده با گامهای اهسته ومنظم
	pat U	دست زدن اهسته قالب
	spiller U	موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
	jogger U	دونده با گامهای اهسته ومنظم
	coo U	اهسته بازمزمه ادا کردن
	to pat upon something U	اهسته دست بر چیزی زدن
	cooing U	اهسته بازمزمه ادا کردن
	coos U	اهسته بازمزمه ادا کردن
	fudges U	فریفتن اهسته حرکت کردن
	fudging U	فریفتن اهسته حرکت کردن
	fudge U	فریفتن اهسته حرکت کردن
	cooed U	اهسته بازمزمه ادا کردن
	logged U	اهسته وکند شده در حرکت
	retards U	عقب انداختن اهسته کردن
	blooper U	پرتاب اهسته توپ به توپزن
	retarding U	عقب انداختن اهسته کردن
	retard U	عقب انداختن اهسته کردن
	fudged U	فریفتن اهسته حرکت کردن
	pats U	دست زدن اهسته قالب
	patting U	دست زدن اهسته قالب
	patted U	دست زدن اهسته قالب
	plods U	اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
	plodding U	اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
	plodded U	اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
	plod U	اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
	to p aperson on the back U	اهسته دست به پشت کسی زدن
	drop shot U	ضربه اهسته روی تور والیبال
	entrain U	اهسته دنبال کسی رفتن بقطار
	mumbler U	کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
	piano U	ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
	drop shot U	ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
	minuet U	رقص گام اهسته قرون 71 و81 میلادی
	pianos U	ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
	still hunting U	روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
	bunting U	روش ضربه زدنی که توپ اهسته می غلتد
	parade lap U	رژه اهسته دور پیست برای گرم کردن
	paces U	باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
	pace U	باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
	paced U	باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
	gong U	زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند