English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fragmentation U ضد نفر گلوله افشان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
canister U محفظه گلوله افشان
canisters U محفظه گلوله افشان
shrapnel U گلوله افشان
beehive U گلوله افشان شراپنل
beehives U گلوله افشان شراپنل
Other Matches
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clues U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clue U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
ogive U ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
splinterproof U ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud U منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
velocity jump U جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
fog nozzle U مه افشان
spray U افشان
sprayed U افشان
spraying U افشان
sprays U افشان
curved design U افشان
benign scarlet fever U گل افشان
multicore U افشان
injector U نفت افشان
braided wire U سیم افشان
corn drill U بذر افشان
corn dril U تخم افشان
atomizer U سوخت افشان
sower U تخم افشان
sowing machine U بذر افشان
atomizers U سوخت افشان
atomisers U سوخت افشان
beehive shaped charge U خرج افشان
irradiant U نور افشان
seeder U بذر افشان
pollinator U گرده افشان
polliniferous U گرده افشان
pollinizer U گرده افشان
panicle U ارایش افشان
relucent U نور افشان
winnowwing fan U باد افشان
multicore cable U کابل افشان
multi conductor cable U کابل افشان
pollenizer U درخت گرده افشان
pollenizer U درخت نر گرده افشان
puffball U سماروق گرده افشان
self fruitful U بخود بخودگرده افشان
winnow U باد افشان کردن
luculent U نور افشان واضح
fluidize U باد افشان ساختن
puffballs U سماروق گرده افشان
radioisotope U ایزوتوپ پرتو افشان
plaster charge U خرج انفجاری افشان
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
paniculate U خوشهای دارای گلهای افشان
radioactive U پرتو افشان تابش دار
seedsman U بذر افشان تخم گیاه فروش
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
ballistics of penetration U شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
scattered design U طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
lead collision course U مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
Reihan U ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
Kurdish rug U فرش کردی [مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
Sarouk U ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
shots U گلوله
rounds U گلوله ها
clues U گلوله نخ
fire ball U گلوله
bullets U گلوله
bullet گلوله
shell proof U ضد گلوله
cartridge U گلوله
cartridges U گلوله
shot U گلوله
ball U گلوله
glomerule U گلوله رگ
line shot U گلوله در خط
projectile U گلوله
gunshots U گلوله
bullet-proof U ضد گلوله
cannon proof U ضد گلوله
globe U گلوله
clue U گلوله نخ
roundest U گلوله
round U گلوله
gunshot U گلوله
globes U گلوله
pellet U گلوله
bombardment U گلوله باران
trajectories U خط سیر گلوله
trajectory U مسیر گلوله
trajectory U خط سیر گلوله
smoke round U گلوله دودانگیز
bullet-proof U ضد گلوله کردن
bombards U گلوله باران
piercing shell U گلوله ثاقب
bombarding U گلوله باران
lost U گلوله ناپیدا
line of impact U خط اصابت گلوله
ounce of lead U گلوله سربی
trajectories U مسیر گلوله
shoot U گلوله زدن
bombardments U گلوله باران
loading tray U سینی پر کن گلوله
shoots U گلوله زدن
shafts U خدنگ گلوله
shell U گلوله توپ
shaft U خدنگ گلوله
shelling U گلوله توپ
snowballs U گلوله برف
snowballing U گلوله برف
snowballed U گلوله برف
snowball U گلوله برف
live round U گلوله جنگی
shoots U برد گلوله
shells U گلوله توپ
number of rounds U تعداد گلوله ها
shoot U برد گلوله
incendiary U گلوله اتش زا
blank catridge U گلوله سلام
blank cartridge U فشنگ بی گلوله
clew U گلوله کردن
rotund U گلوله وار
base spray U بسکهای ته گلوله
clew U گلوله نخ گره
base fuze U ماسوره ته گلوله
ballistic trajectory U خط سیربالیستیکی گلوله
center of burst U مرکزاصابت گلوله
cannonball U گلوله توپ
cannon proof U ضد گلوله توپ
canon ball U گلوله توپ
cartouch U گلوله توپ
can , not observe U گلوله ناپیدا
cartouche U گلوله توپ
burst center U مرکز گلوله
bulletproof U ضد یا مانع گلوله
cease loading U گلوله را پرنکنید
conglobate U گلوله شدن
gunshot wound U زخم گلوله
buckshot U گلوله سربی
illuminating shell U گلوله منور
fragments U بسک گلوله
fragmenting U بسک گلوله
fragment U بسک گلوله
starshell U گلوله منور
illumination round U گلوله منور
gun stone U گلوله توپ
gun shot U گلوله توپ
drill ammunition U گلوله مشقی
equivalent service rounds U گلوله معادل
fixed shell U گلوله متصل
gas shell U گلوله دودانگیز
gilding metal U روکش گلوله
globus hystericus U گلوله هیستریایی
plumb U گلوله سربی
graupel U گلوله برف
cannon shot U گلوله توپ
bullet-proof U پاد گلوله
fireballs U گلوله انفجاری
missiles U گلوله موشک
bullets U گلوله فشنگ
gunshots U زخم گلوله
shell fragments U قطعات گلوله
gunshot U زخم گلوله
shell fragments U بسک گلوله
star shell U گلوله منور
sugarplum U گلوله نبات
ditto U گلوله در راه
impacts U اصابت گلوله
beehive U گلوله ضد نفر
ball U گلوله توپ
impact U اصابت گلوله
beehives U گلوله ضد نفر
ball U گلوله کردن
missile U گلوله موشک
shrapnel U گلوله ضد نفر
shrapnel U گلوله نارنجکی
fireball U گلوله انفجاری
snow ball U گلوله برف
bullet گلوله فشنگ
smoke projectile U گلوله دودانگیز
single shot U گلوله منفرد
bullet گلوله تفنگ
shrapnel shell U گلوله انفجاری
shoot down U با گلوله کشتن
shilleilagh U گلوله شلیلاق
bullets U گلوله تفنگ
shell room U انبار گلوله
shell proof U ضد نفوذ گلوله
shrapnel U گلوله انفجاری
star shell U گلوله نورافشان
hitting U اصابت گلوله
slug U گلوله بی شکل
bombarded U گلوله باران
delivery U فروریختن گلوله
plummet U گلوله سربی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com