Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
judge advocate
U
ضابط دادگستری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bailiff
U
ضابط
reeve
U
ضابط
granger
U
ضابط ده
archivists
U
ضابط
archivist
U
ضابط
bailiffs
U
ضابط
constables
U
ضابط
constable
U
ضابط
executives
U
ضابط عدلیه
peace officer
U
ضابط صلحیه
executive
U
ضابط عدلیه
officer
U
متصدی ضابط عدلیه
sheriff
U
ضابط شهربانی داروغه
sheriffs
U
ضابط شهربانی داروغه
officers
U
متصدی ضابط عدلیه
judicial court
U
دادگاههای دادگستری
themis
U
الهه دادگستری
barrister
U
وکیل دادگستری
Attorneys General
U
وزیر دادگستری
courthouses
U
کاخ دادگستری
attorney
U
وکیل دادگستری
courthouse
U
کاخ دادگستری
lawyers
U
وکیل دادگستری
attorneys
U
وکیل دادگستری
lawyer
U
وکیل دادگستری
justice
U
درستی دادگستری
ministry of justice
U
وزارت دادگستری
barristers
U
وکیل دادگستری
Attorney General
U
وزیر دادگستری
Federal Attorney General
U
وزیر دادگستری فدرال
serjeant at law
U
وکیل درجه یک دادگستری
Federal Prosecutor General
U
وزیر دادگستری فدرال
pot hat
U
کلاه وکلای دادگستری
bar association
U
کانون وکلا دادگستری
trial lawyer
U
وکیل دادگستری که دردادگاههای جنایی حضورمییابد
f.b.i
U
یکی از ادارات وزارت دادگستری ایالات متحده
disbarment
U
محروم کردن از حق وکالت دادگستری ممنوع الوکاله کردن
international court of justice
U
دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
privileged communication
U
مکاتبات یا ارتباطاتی که برمبنای اطمینان صنفی با وکیل دادگستری به وجود می اید ووی مجاز به افشای انهانیست بذور کلی هر نوع نامه و مکاتبهای که به دلائل قانونی نباید گشوده و فاش شود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com