English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
formalism U صورت گرایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hydrotropism U اب گرایی یا هیدروتربیسم رطوبت گرایی
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packet U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
skepticism U شک گرایی
ambivalence U دو سو گرایی
sensualism U حس گرایی
leftism U چپ گرایی
hydrotropic U اب گرایی
theism U یزدان گرایی
materialism U ماده گرایی
irredentism U الحاق گرایی
quietism U ارامش گرایی
centralism U مرکز گرایی
realism U واقع گرایی
realism U راستین گرایی
naturalism U طبیعت گرایی
associationism U تداعی گرایی
solipsism U نفس گرایی
pluralism U کثرت گرایی
atavism U نیاکان گرایی
athleticism U ورزش گرایی
atomism U ذره گرایی
individualism U فرد گرایی
absolutism U مطلق گرایی
introspection U درون گرایی
realism U تحقق گرایی
feudalism U تیول گرایی
constructivism U سازندگی گرایی
instrumentalism U وسیله گرایی
corporativism U شرکت گرایی
subjectivism U ذهنی گرایی
institutionalism U بنیاد گرایی
subjectivism U ذهن گرایی
subjectivism U درون گرایی
darwinism U داروین گرایی
inflationism U تورم گرایی
illusionism U وهم گرایی
determinism U جبر گرایی
denominationalism U فرقه گرایی
islamism U اسلام گرایی
intellectualism U عقل گرایی
regionalism U ناحیه گرایی
centration U میان گرایی
theatricalism U تماشاخانه گرایی
animism U جان گرایی
cynism [rare] [cynicism] U کلبی گرایی
capitalism U سرمایه گرایی
altruism U همگونه گرایی
synthetism U تالیف گرایی
syndicalism U اتحادیه گرایی
chromatotropism U رنگ گرایی
functionalism U کارکرد گرایی
intuitionism U شهود گرایی
collectivism U جمع گرایی
intuitionalism U شهود گرایی
introversion U درون گرایی
mentalism U ذهن گرایی
necrophilia U مرده گرایی
socialism U جامعه گرایی
modernism U مدرن گرایی
modernism U نوین گرایی
consumerism U مصرف گرایی
universalism U عام گرایی
rationalism U عقل گرایی
minimalism U کمینه گرایی
monarchical U شاه گرایی
revanchism U کین گرایی
idealism U ارمان گرایی
negativism U منفی گرایی
monopolism U انحصار گرایی
tritheism U سه یزدان گرایی
machiavellianism U ماکیاول گرایی
magnotropism U مغناطیس گرایی
moralization U اخلاق گرایی
verbalism U لفظ گرایی
verism U حقیقت گرایی
viscerotonia U لذت گرایی
nationallism U ملت گرایی
utilitarianism U سودمند گرایی
vitalism U حیات گرایی
mendelism U مندل گرایی
militarism U جنگ گرایی
traditionalism U سنت گرایی
masculinism U نرینه گرایی
westernization U غرب گرایی
transformism U تحول گرایی
transformism U دگرگونی گرایی
tribalism U قبیله گرایی
tribalism U ایل گرایی
subjective U ذهن گرایی
voluntarism U اراده گرایی
utopianism U ارمان گرایی
existentialism U هستی گرایی
autism U وهم گرایی
accidentalism U تصادف گرایی
adience U محرک گرایی
positive tropism U محرک گرایی
aestheticism U زیبایی گرایی
ambiversion U میان گرایی
realism U واقعیت گرایی
extremism U افراط گرایی
perfectionism U کمال گرایی
sectarianism U فرقه گرایی
positivism U مثبت گرایی
positivism U اثبات گرایی
structuralism U ساخت گرایی
defeatism U شکست گرایی
nominalism U اسم گرایی
eroticism U شهوت گرایی
corporatism U شرکت گرایی
nationalism U ملت گرایی
industrialism U صنعت گرایی
spiritualism U روح گرایی
homosexuality U همجنس گرایی
totalitarianism U تمرکز گرایی
empircism U تجربه گرایی
galvanotropism U برق گرایی
extroversion U برون گرایی
relativism U نسبیت گرایی
geotaxis U زمین گرایی
pneumotropism U ریه گرایی
ideality U اندیشه گرایی
objectivism U عین گرایی
rightism U راست گرایی
somatotonia U فعالیت گرایی
futurism U اینده گرایی
erotism U شهوت گرایی
fixism U ایست گرایی
fixism U ثبات گرایی
environmentalism U پرمون گرایی
unitarianism U توحید گرایی
pragmatism U مصلحت گرایی
pragnanz U طرح گرایی
pragmatism U عمل گرایی
self determinism U نفس گرایی
separatism U جدا گرایی
sectionalism U استان گرایی
heliotropism U افتاب گرایی
galvanotaxis U برق گرایی
surrealism U فراواقعیت گرایی
historicity U تاریخ گرایی
germanism U المان گرایی
governmentalism U حکومت گرایی
probabilism U احتمال گرایی
electrotaxis U برق گرایی
phenomenalism U پدیده گرایی
cynicism U کلبی گرایی
gregariousness U جمع گرایی
phototropism U نور گرایی
semitism U سامی گرایی
spiritism U روح گرایی
objectivism U برون گرایی
geotropism U زمین گرایی
evolutionism U تکامل گرایی
eidesis U تخیل گرایی
nihilism U پوچ گرایی
stereotapis U جمد گرایی
sophism U سفسطه گرایی
environmentalism U محیط زیست گرایی
dualism U دوتاپرستی دوخدا گرایی
ecumenism U هم پیوند گرایی مذهب
law of pragnanz U قانون هیات گرایی
materialistic U مربوط به ماده گرایی
historical determinism U جبر گرایی تاریخی
logical positivism U اثبات گرایی منطقی
herd instinct U غریزه جمع گرایی
monetarism U مکتب پول گرایی
ecumenism U وحدت گرایی کلیسایی
psychoticism U روان پریشی گرایی
aesthetics U زیبایی گرایی مبحث
mach scale U مقیاس ماکیاول گرایی
accidentalism U پیش امد گرایی
sensuality U نفس گرایی هوسرانی
universality U عام گرایی فراگیری
psychic determinism U علیت گرایی روانی
contextual architecture U معماری بافت گرایی
structuralist U وابسته به ساختار گرایی
structuralists U وابسته به ساختار گرایی
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions U استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
plurality U حکومت ائتلافی جمع گرایی
pluralities U حکومت ائتلافی جمع گرایی
sociality U اجماعی بودن گروه گرایی
objectivism U عین گرایی فلسفه مادی
surreal U وابسته به سوررئالیسم یا فراراستی گرایی
determinism U فلسفه تقدیری جبر گرایی
titanism U عظیم الجثگی شورش گرایی
animistic U وابسته به جان گرایی یاهمزادگرایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com