English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shaver U صورت تراش سلمانی
shavers U صورت تراش سلمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
barbers U سلمانی شدن سلمانی
barber U سلمانی شدن سلمانی
bench lathe U ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
turnery U کارخانه تراش ماشین تراش
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
haircut U سلمانی
haircuts U سلمانی
friseur U سلمانی
barber U سلمانی کردن
barbershop U دکان سلمانی
tonsorial U وابسته به سلمانی
barbers U سلمانی کردن
hairdressers U سلمانی برای مردو زن
hairdresser U سلمانی برای مردو زن
coiffure U مردی که سلمانی زنانه باشد
coiffures U مردی که سلمانی زنانه باشد
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packets U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
exfoliaion U تراش
paring knife U سم تراش
shave U تراش
shaved U تراش
shaves U تراش
erasement U تراش
erasion U تراش
excoriation U تراش
paring iron U سم تراش
butteris U سم تراش
paring U تراش
parings U تراش
scart U تراش
rasure U تراش
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
turning tool U قلم تراش
turning tool U کارد تراش
turning machine U ماشین تراش
shaper U صفحه تراش
ivory turner U عاج تراش
sculptress U پیکر تراش
sharper U مداد تراش
xyster U استخوان تراش
scalping iron U استخوان تراش
lapicide U سنگ تراش
sculptors U پیکر تراش
sculptor U پیکر تراش
turnery U تراش کاری
skiver U پوست تراش
flat fire U تیر تراش
tile cutter U کاشی تراش
stonemason U سنگ تراش
stonecutter U سنگ تراش
stripping U تراش لایه رو
cut U تراش دادن
skiving tool U ابزار تراش
turner U تراش کار
skiving tool U قلم تراش
gear cutter U دنده تراش
grazing fire U اتش تراش
sharpeners U مداد تراش
sharpener U مداد تراش
scratches U تراش چرکنویس
lathe tool U ابزار تراش
lathe tool U تیغه تراش
wood carver U چوب تراش
chaser U قلم تراش
dredgers U دستگاه کل تراش
dredger U دستگاه کل تراش
grazes U اتش تراش
grazes U تیر تراش
machining allowance U تراش خور
grazed U اتش تراش
grazed U تیر تراش
graze U اتش تراش
graze U تیر تراش
scratching U تراش چرکنویس
nail files U ناخن تراش
parer U پوست تراش
raspatory U استخوان تراش
scratch U تراش چرکنویس
chasers U قلم تراش
lathe U ماشین تراش
lathe U چرخ تراش
machinability U قابلیت تراش
machinable U قابل تراش
free cutting steel U فولاد خوش تراش
xylographer U چوب تراش
beading U تراش تسبیحی
beadings U تراش تسبیحی
milling machine U ماشین تراش
rough d. U الماس بی تراش
turntables U صفحه تراش
turntable U صفحه تراش
lathes U چرخ تراش
lathes U ماشین تراش
scratched U تراش چرکنویس
faceted U تراش دار
cut stone U سنگ تراش
brick cutter U اجر تراش
boring cutter U قلم تراش
rasps U تراش دادن
rasping U تراش دادن
rasped U تراش دادن
rasp U تراش دادن
cut off tool U قلم تراش
cuts U تراش دادن
cape chisel قلم تراش
diamond cutter U الماس تراش
form cutting tool U قلم تراش
grinding U تراش فلز
curette U الت تراش
cutting tool U قلم تراش
cutters U الت تراش
automatic stub lathe U ماشین تراش
cutter U الت تراش
tool U قلم تراش
carver U سنگ تراش
automatic machine U ماشین تراش
center sleeve U مرغک ماشین تراش
center lathe U ماشین تراش متمرکز
spindle U هرزگرد ماشین تراش
shaping machine U دستگاه صفحه تراش
lathes U دستگاه سوپاپ تراش
chuck lathe U سه نظام ماشین تراش
chucking reamer U برقو با جدار تراش
turning chisel U قلم ماشین تراش
turning chisel اسکنه ماشین تراش
lathe tool holder U نگهدارنده تیغه تراش
turns U گشت ماشین تراش
automatic lathe for taper turning U ماشین تراش مخروطی
car wheel lathe U دستگاه ماشین تراش
spindles U هرزگرد ماشین تراش
polishing lathe U ماشین تراش پرداخت
planer machine U ماشین صفحه تراش
pullery U پوست تراش خانه
turn U گشت ماشین تراش
safety razor U تیغ خود تراش
box tool U قلم تراش چهارگوش
automatic lathe U ماشین تراش خودکار
automatic coping lathe U ماشین تراش خودکار
precision lathe U ماشین تراش دقیق
cam turning attachment U تجهیزات تراش بادامک
capstan lathe U ماشین تراش دوار
lathe U دستگاه سوپاپ تراش
gap bridge U گلویی ماشین تراش
kevel U تیشه سنگ تراش
freestone U سنگ تراش بردار
jack plane U رنده درشت تراش
freestone U سنگ مخصوص تراش
garnet paper U صفحه لعل تراش
diamond cut U دارای تراش الماس
forming attachment U تجهیزات تراش پروفیل
head stock U جعبه هرزگردماشین تراش
rose cut U دارای تراش فلامک
duplicating lathe U ماشین تراش نمونهای
full edged U چهار تراش کامل
cut stone U سنگ تراش دار
factionist U توط ئه گر مخالف تراش
lathe mandrel U مرغک ماشین تراش
lathe dog U گیره ماشین تراش
flat turret lathe U ماشین تراش رولور تخت
mill U دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
engine lathe U ماشین تراش با هرزگردهدایت و کشش
crank shaper U ماشین میل لنگ تراش
semi automatic lathe U ماشین تراش نیمه خودکار
floating reamer U برقو یا جدار تراش متحرک
full automatic lathe U ماشین تراش تمام اتوماتیک
lathe U تراش دادن خراطی کردن
mills U دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
cam operated automatic lathe U ماشین تراش اتوماتیک بادامکی
fixed center turret lathe U ماشین تراش با مرکز ثابت
combination turret lathe U ماشین تراش کاپستان مرکب
automatic lathe operator U اپراتور ماشین تراش خودکار
lathes U تراش دادن خراطی کردن
machinists U ماشینیست متصدی دستگاه تراش
machinist U ماشینیست متصدی دستگاه تراش
automatic roughing lathe U ماشین تراش سایشی خودکار
polygonal turning machine U ماشین تراش چند لبه
saddle U صفحه رنده بند ماشین تراش
saddled U صفحه رنده بند ماشین تراش
carbuncle U لعلی که تراش محدب داشته باشد
saddles U صفحه رنده بند ماشین تراش
lathe center U مرکز یا محور دوران ماشین تراش
carbuncles U لعلی که تراش محدب داشته باشد
slater U ماشین یا تیغه تراش پوست خام
cutter grinding attachment U تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
double column planner miller U دستگاه فرز با صفحه تراش دروازهای
grinders U چرخ سمباده دستگاه سوپاپ تراش
grinder U چرخ سمباده دستگاه سوپاپ تراش
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com