English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
cash U صندوق
cashed U صندوق
cashes U صندوق
cashing U صندوق
case U صندوق
cases U صندوق
fund U صندوق
funded U صندوق
chest U صندوق
chests U صندوق
box U صندوق
boxes U صندوق
coffer U صندوق
coffers U صندوق
hutch U صندوق
hutches U صندوق
cash office U صندوق
chest set U صندوق
cash register U صندوق [محل پرداخت پول]
lacunar U صندوق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
water jacket U صندوق اب
money box U صندوق اعانه
loan fund U صندوق وام
cash box U صندوق پول
kench U تغار صندوق
money box U صندوق دستگیری
caisson U صندوق مهمات
letter drop U صندوق پست
letter box U صندوق پست
cash deficit U کسر صندوق
cashier's allowance U کسر صندوق
cash office U دایره صندوق
risk money U کسر صندوق
trustee savings bank U صندوق پس انداز
pension fund U صندوق بازنشستگی
poor box U صندوق اعانه
postbox U صندوق پست
savings bank U صندوق پس انداز
provident bank U صندوق پس انداز
penny bank U صندوق پس انداز
altar-tomb U صندوق مزار
to coffer U در صندوق اندوختن
savings bank U صندوق پس انداز
strongbox U گاو صندوق
letterbox U صندوق پست
letterbox U صندوق مراسلات
letterboxes U صندوق پست
letterboxes U صندوق مراسلات
post-box صندوق پست
post-boxes U صندوق پست
money-box U صندوق اعانه
closeting U صندوق خانه
ballot boxes U صندوق ارا
ballot box U صندوق ارا
trunks U بشکه صندوق
money-boxes U صندوق اعانه
case U پوشانیدن صندوق
mailbox U صندوق پست
closets U صندوق خانه
closeted U صندوق خانه
cases U صندوق جعبه
cases U پوشانیدن صندوق
closet U صندوق خانه
crate U صندوق مشبک
crates U صندوق مشبک
case U صندوق جعبه
mailboxes U صندوق پست
box type van body U بدنه صندوق
bank of deposit U صندوق پس انداز
box maker U صندوق ساز
aid fund U صندوق تعاون
box caisson U صندوق قالب پی
trunk U بشکه صندوق
bin U جازغالی صندوق
bins U جازغالی صندوق
repository U صندوق تابوت فرف
crate U صندوق بزرگ چوبی
crates U صندوق بزرگ چوبی
depositary for a fund U سپرده برای یک صندوق
repositories U صندوق تابوت فرف
posted U صندوق پست تعجیل
post- U صندوق پست تعجیل
post U صندوق پست تعجیل
gold pool U صندوق مشترک طلا
posts U صندوق پست تعجیل
trunk [American E] U صندوق چمدان [خودرو]
boot [British E] U صندوق چمدان [خودرو]
caisson U [محفظه یا صندوق زیرآبی]
safecracker U دزد صندوق باز کن
trunks U چمدان بزرگ صندوق
mess treasurer U متصدی صندوق باشگاه
boxy U بشکل صندوق مشت زن
incase U در صندوق قرار دادن
cash register U صندوق پول شمار
european monetary fund U صندوق پولی اروپا
exchanged stabilization fund U صندوق تثبیت ارز
trunk U چمدان بزرگ صندوق
social insurance fund U صندوق بیمههای اجتماعی
chested U صندوق یا سینه دار
cash registers U صندوق پول شمار
boxlike U بشکل صندوق یاجعبه
yegg U دزد صندوق شکن
orderly bin U صندوق زباله در خیابان
boot locke U قفل صندوق عقب
unemployment fund U صندوق تامین بیکاری
cash U دریافت کردن صندوق پول
cashed U دریافت کردن صندوق پول
cashing U دریافت کردن صندوق پول
international monetary fund U صندوق بین المللی پول
feretory U [صندوق آثار مقدس کلیسا]
pillar boxes U صندوق پستی ستونی شکل
IMF U مخفف صندوق بینالمللی پول
community chest U صندوق اعانه برای امورخیریه
savings and loan association U صندوق پس انداز تعاونی ورهنی
casket U جعبه جواهر صندوق یاتابوت
caskets U جعبه جواهر صندوق یاتابوت
pillar box U صندوق پستی ستونی شکل
cashes U دریافت کردن صندوق پول
fund U تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
slop chest U صندوق ملبوس وملزومات کارکنان کشتی
yeggman U جانی ولگرد دزد صندوق شکن
raee show U نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد
sales register U صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
funded U تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
safe deposit U صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
mailboxes U انباره پیغام های پستی صندوق پست
mailbox U انباره پیغام های پستی صندوق پست
humidor U صندوق سیگار که هوای انرامرطوب نگاه دارند
letter-box company U شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
offshore company U شرکت صندوق پستی در خارج از کشور [ برای سود در مالیات]
rain box U صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
To cast ones vote. U رأی خودرا دادن (به صندوق رأی ریختن )
special drawing rights U این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com