English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
minerva U صنایع یدی خدای پزشکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oceanus U خدای دریا خدای اقیانوس
premedical U دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
professional service U تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
asclepius U خدای طب
ENT medicine U پزشکی گوش و حلق و بینی [پزشکی]
otorhinolaryngology U پزشکی گوش و حلق و بینی [پزشکی]
figure of speech U صنایع ادبی
handicrafts U صنایع دستی
government owned industries U صنایع دولتی
handcraft U صنایع یدی
heavy industries U صنایع سنگین
steel industries U صنایع فولادی
woodcraft U صنایع چوبی
fine art U صنایع مستظرفه
related industries U صنایع مرتبط
food industries U صنایع غذایی
figures of speech U صنایع بدیعی
consumer industries U صنایع مصرفی
chemical industries U صنایع شیمیایی
primary industries U صنایع اولیه
nationalized industries U صنایع دولتی
imagery U صنایع بدیعی
metal industries U صنایع فلزی
indigenous industries U صنایع بومی
key industries U صنایع کلیدی
heavy industry U صنایع سنگین
key industries U صنایع اصلی
knowledge industries U صنایع اطلاعاتی
nationalized industries U صنایع ملی
utility U صنایع همگانی
indigenous industries U صنایع محلی
the supreme U خدای بزرگ
odin U خدای خدایان
my goodness (my God) <idiom> U اوه خدای من
titans U خدای خورشید
the supreme being U خدای تعالی
parcae U سه خدای سرنوشت
aeolian U خدای بادها
titan U خدای خورشید
poseidon U خدای دریا
lar n U خدای خانگی
god the father U خدای پدر
the supreme U خدای تعالی
thank god U سپاس خدای را
neptune U خدای دریاها
the invisible U خدای نادیده
ares U خدای جنگ
the ever lasting U خدای سرمد
the a of days U خدای ازلی
the almighty god U خدای قادرمطلق
godling U خدای کوچک
the infinite god U خدای سرمد
heavy goods U محصول صنایع سنگین
antitrust U یااتحادیههای بزرگ صنایع
aesthete U طرفدار صنایع زیبا
dilettante U دوستدارتفننی صنایع زیبا
dilettantes U دوستدارتفننی صنایع زیبا
aesthetes U طرفدار صنایع زیبا
industrially U از نظر حرف و صنایع
plastic arts U صنایع پلاستیکی یا قالبی
government owned industries U صنایع متعلق بدولت
dilettanti U دوستدارتفننی صنایع زیبا
increasing cost industry U صنایع با هزینههای افزایشی
satrun U خدای بذر کاری
jahweh U یهو خدای یهود
monotheism U اعتقاد به خدای واحد
idol U خدای دروغی مجسمه
pluto U خدای عالم اسفل
He is a pastmaster at it . U خدای اینکار است
the ever lasting fod U خدای ازلی و ابدی
hymens U خدای عروسی ونکاح
hymen U خدای عروسی ونکاح
mars U بهرام خدای جنگ
latri U پرستش خدای برحق
purple patch U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
protectionists U طرفدار حمایت از صنایع داخلی
cartel U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
cartels U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
purple passage U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
industries and mines U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
chamber of commerce U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
protectionist U طرفدار حمایت از صنایع داخلی
uranus U خدای اسمان فرزندزمین و پدرتیتان ها
saturnalia U جشن خدای زحل عیاشی
ra U خدای افتاب مصریان قدیم
sun disk U صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
woden U "ادین " خدای روز چهارشنبه
hermes U خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
the a of days U خدای سرمدی قدیم الایام
Jehovah U یهو خدای بنی اسرائیل
hephaestus U خدای اتش وفلز کاریhipster
jhvh U یهوه خدای قوم یهود
valhalla U سالن پذیرایی خدای اودین
trinity U معتقدبوجود سه اقنوم در خدای واحد
to protect home industry U صنایع درونی را حفظ وتشویق کردن
guild socialism U اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
bounties U تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
florulent U خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
industrial U دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
eia U Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
apollo U خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
incarnationist U کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
pan U خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
pan- U خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
parthenon U پارتنون معبد خدای اتنا در اتن
proteus U خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
dionysus U >دیونسیوس <خدای شراب و میگساری وزراعت
priapus U خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
pans U خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
vesta U الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
satyric U وابسته به نیم خدای جنگلی دیو صفت
bacchic ornament U [وابسته به باکوس خدای میگساری و شراب در روم]
cupids U خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
bacchic U وابسته به باکوس خدای میگساری و پرستش او مستانه و پرهیاهو
kalki U نام دهمین واخرین مظهرvishnu خدای بزرگ هندوها
Cupid U خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
Trinity U سه گانگی [معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد] [تثلیث]
euphuism U انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
protect home judustry U حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
apolline U [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
vorticism U مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
siva U خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
Japonaiserie U [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
dumping U صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
denationalizes U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalized U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalize U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalising U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalises U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalised U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizing U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
doctorhood U پزشکی
doctoral U پزشکی
medicine U پزشکی
medic U پزشکی
medical U پزشکی
medicines U پزشکی
natural philosophy U پزشکی
medico U پزشکی
leech craft U پزشکی
medical profession U پزشکی
dry mouth syndrome U زروستومی [پزشکی]
dry mouth U زروستومی [پزشکی]
hayfever [med.] U تب یونجه [پزشکی]
hay fever [med.] U تب یونجه [پزشکی]
headaches U سردرد [پزشکی]
fetor oris U هالیتوز [پزشکی]
xerostomia U زروستومی [پزشکی]
dyschezia U یبوست [پزشکی]
costiveness U یبوست [پزشکی]
constipation U یبوست [پزشکی]
headache {sg} U سردرد [پزشکی]
bad breath U هالیتوز [پزشکی]
back pain U کمردرد [پزشکی]
scurf U شوره سر [پزشکی]
stomach upset U دل درد [پزشکی]
allergic rhinitis [med.] U تب یونجه [پزشکی]
pollenosis [med.] U تب یونجه [پزشکی]
halitosis U هالیتوز [پزشکی]
pollinosis [med.] U تب یونجه [پزشکی]
spasm U تنجش [پزشکی]
spasm U اسپاسم [پزشکی]
back pain {sg} U کمردرد [پزشکی]
dandruff {sg} U شوره سر [پزشکی]
mumps U اوریون [پزشکی]
epidemic parotitis U اوریون [پزشکی]
red measles U سرخک [پزشکی]
German measles U سرخجه [پزشکی]
rubella {sg} U سرخجه [پزشکی]
scarlet fever U مخملک [پزشکی]
scarlet U مخملک [پزشکی]
catalepsy U کزاز [پزشکی]
tetanus U کزاز [پزشکی]
rubeola {sg} U سرخک [پزشکی]
morbilli {sg} U سرخک [پزشکی]
measles U سرخک [پزشکی]
three-day measles U سرخجه [پزشکی]
lockjaw U کزاز [پزشکی]
loss of hair U ریزش مو [پزشکی]
lopecia U ریزش مو [پزشکی]
baldness U ریزش مو [پزشکی]
alopecia U ریزش مو [پزشکی]
hair loss U ریزش مو [پزشکی]
hair loss U آلوپسی [پزشکی]
alopecia U آلوپسی [پزشکی]
headache U سردرد [پزشکی]
cephalea U سردرد [پزشکی]
cephalgia U سردرد [پزشکی]
loss of hair U آلوپسی [پزشکی]
lopecia U آلوپسی [پزشکی]
baldness U آلوپسی [پزشکی]
brachio <prefix> U بازویی [پزشکی]
ophthalmitis U گل مژه [پزشکی]
practice of medicine U کار پزشکی
preventive medicine U پزشکی پیشگیر
profession of medicine U پیشه پزشکی
social medicine U پزشکی اجتماعی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com