Perdic | صلیبی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 33 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	cruciate U	صلیبی
	cruciferous U	صلیبی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	crusade U	جنگ صلیبی
	lantern-tower U	برج صلیبی
	crosstree mast U	دکل صلیبی
	crusade wars U	جنگهای صلیبی
	four way rim wrench U	اچار صلیبی
	four way switch U	کلید صلیبی
	intermediate switch U	کلید صلیبی
	joystick switch U	کلید صلیبی
	roman cross U	حرکت صلیبی
	staghorn U	موت صلیبی
	cross-church U	کلیسای صلیبی
	cross stay U	تقویت صلیبی
	cross aisal U	راهروی صلیبی
	crossbow U	کمان صلیبی
	brace and counterbrace U	تخته صلیبی
	crusading U	جنگ صلیبی
	crusades U	جنگ صلیبی
	crusaded U	جنگ صلیبی
	crossbows U	کمان صلیبی
	crossbow man U	کمانگیر با کمان صلیبی
	recessed head machine screw U	پیچ فاق صلیبی
	crusader U	شرکت کننده درجنگهای صلیبی
	crusaders U	شرکت کننده درجنگهای صلیبی
	king's round U	مسابقه با کمانهای صلیبی با6 تیر
	crusader U	نوعی هواپیمای جنگنده یک موتوره و یکنفره جنگجوی صلیبی
	crusaders U	نوعی هواپیمای جنگنده یک موتوره و یکنفره جنگجوی صلیبی
	geneva stop U	کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
	phillips nut U	مهره یا سوراخ صلیبی مهره فیلیپس
	compound motion U	حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
	halve U	اتصال نیم نیم صلیبی
	halved U	اتصال نیم نیم صلیبی

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy