Total search result: 211 (14 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
recto U |
صفحه دست راست |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Search result with all words |
|
 |
enhance U |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
 |
 |
enhanced U |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
 |
 |
enhances U |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
 |
 |
enhancing U |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
 |
 |
print U |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
 |
 |
printed U |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
 |
 |
prints U |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
 |
 |
ragged U |
قسمتی که در وسط صفحه قرار ندارد , متن با حاشیه سمت راست نامسط ح |
 |
 |
arrow keys U |
مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست |
 |
 |
bi directional U |
چاپگری که میتواند حروف را از چپ به راست و از راست به چپ با توجه به حرکت نوک به جلو و عقب روی صفحه چاپ کند. |
 |
Other Matches |
|
 |
dexiotropous U |
واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست |
 |
 |
dexiotropic U |
واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست |
 |
 |
attention to port U |
احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو |
 |
 |
The main road bears to the right. U |
این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد. |
 |
 |
plain dealing U |
معامله راست حسینی راست باز |
 |
 |
To lead an idle life. U |
راست راست راه رفتن ( ول بیکار ) |
 |
 |
one two U |
ضربههای چپ و راست ضربه چپ با هوک راست |
 |
 |
orthotropous U |
دارای تخمک راست راست اسه |
 |
 |
qwerty keyboard U |
ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی |
 |
 |
off U |
خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت |
 |
 |
half face U |
نیم به راست راست یانیم به چپ چپ |
 |
 |
columnleft U |
فرمان ستون به چپ چپ یا به راست راست |
 |
 |
penned U |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
 |
 |
pens U |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
 |
 |
penning U |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
 |
 |
pen U |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
 |
 |
clattered U |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
 |
 |
clatters U |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
 |
 |
clatter U |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
 |
 |
clattering U |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
 |
 |
underhook U |
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن |
 |
 |
paper white monitor U |
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه |
 |
 |
side step U |
فرمان یک قدم به چپ یا به راست برداشتن یک قدم به چپ یا به راست |
 |
 |
right justify U |
هم تراز کردن از راست تنظیم کردن از راست |
 |
 |
scanned U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
 |
 |
scans U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
 |
 |
scan U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
 |
 |
consol U |
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار |
 |
 |
plasma display U |
صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه |
 |
 |
raster U |
گرافیکی که تصاویر آن روی خط وطی در صفحه نمایش یا صفحه ساخته می شوند |
 |
 |
ksr U |
ترمینالی که صفحه کلید و صفحه نمایش دارد و به CPU متصل است |
 |
 |
auto U |
متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد |
 |
 |
portrait U |
جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است |
 |
 |
autos U |
متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد |
 |
 |
lead in page U |
صفحه ویدیویی که کاربر را به صفحه مورد نظر هدایت میکند |
 |
 |
multiviewports U |
صفحه نمایشی که دو یاچندین صفحه قابل دید رانمایش میدهد |
 |
 |
conned U |
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر |
 |
 |
tables U |
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش |
 |
 |
tabled U |
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش |
 |
 |
con U |
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر |
 |
 |
table U |
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش |
 |
 |
conning U |
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر |
 |
 |
cons U |
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر |
 |
 |
raster U |
یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT |
 |
 |
portraits U |
جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است |
 |
 |
tabling U |
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش |
 |
 |
routing U |
صفحه ویدیو متنی که مسیر سایر صفحه ها را شرح میدهد |
 |
 |
data tablet U |
یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی |
 |
 |
flattest U |
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد |
 |
 |
glare U |
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور |
 |
 |
flat U |
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد |
 |
 |
glared U |
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور |
 |
 |
glares U |
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور |
 |
 |
notebook computer U |
که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد |
 |
 |
guide left U |
فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ |
 |
 |
station U |
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند |
 |
 |
stationed U |
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند |
 |
 |
stations U |
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند |
 |
 |
refresh buffer U |
یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند |
 |
 |
hyperlink U |
کلمه یا تصویر یا دگمهای در صفحه وب یا عنوان چند رسانهای که در صورت انتخاب کاربر را به صفحه دیگری می برد |
 |
 |
backlight U |
چراغ پشت صفحه کریستال مایع که شدت حروف صفحه را بهبود می بخشد وآنها را خوانا تر میکند |
 |
 |
devices U |
CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش |
 |
 |
device U |
CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش |
 |
 |
disc U |
صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره |
 |
 |
discs U |
صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره |
 |
 |
buttoned U |
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد |
 |
 |
cls U |
در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ |
 |
 |
buttoning U |
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد |
 |
 |
button U |
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد |
 |
 |
page U |
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات |
 |
 |
implicit reference U |
مرجعی به شی که محل دقیق صفحه را نمیگوید ولی فرض میکند که شی روی صفحه جاری قرار دارد یا قابل دیدن است |
 |
 |
paged U |
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات |
 |
 |
pages U |
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات |
 |
 |
field U |
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد |
 |
 |
fields U |
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد |
 |
 |
fielded U |
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد |
 |
 |
ansi U |
ترتیبی از حروف کنترلی صفحه نمایش ANSI که رنگها و خصوصیات متن را روی صفحه کنترل میکند این ترتیب با کلید ESC و شروع میشود |
 |
 |
half left U |
فرمان نیم به چپ چپ یا نیم به راست راست |
 |
 |
standard U |
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش |
 |
 |
standards U |
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش |
 |
 |
pop up window U |
پنجرهای که در هر لحظه قابل نمایش روی صفحه است در بالای تمام چیزهایی که روی صفحه هستند |
 |
 |
zapped U |
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده |
 |
 |
zapping U |
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده |
 |
 |
zap U |
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده |
 |
 |
zaps U |
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده |
 |
 |
vdt U |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
 |
 |
VDU U |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
 |
 |
VDUs U |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
 |
 |
pincushion distortion U |
خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند |
 |
 |
LP U |
صفحه 33 دور صفحه دولانی |
 |
 |
at U |
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد |
 |
 |
membrane keyboard U |
صفحه کلیدی که از صفحه پلاستیکی نازک با کلیدهای روی آن تشکیل شده است . وقتی کاربر روی کلید پردازش میکند |
 |
 |
columns U |
در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است |
 |
 |
column U |
در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است |
 |
 |
block plot U |
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی |
 |
 |
least recently used algorithm U |
الگوریتمی که صفحه حافظه که پیش از همه دستیابی شده بود را پیدا میکند و پاک میکند تا فضا برای صفحه بعد ایجاد شود |
 |
 |
horizontal U |
میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد |
 |
 |
analogues U |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
 |
 |
analogue U |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
 |
 |
page U |
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود. |
 |
 |
pages U |
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود. |
 |
 |
full U |
صفحه نمایش بزرگ VDU که یک صفحه متن کامل را نمایش میدهد |
 |
 |
fullest U |
صفحه نمایش بزرگ VDU که یک صفحه متن کامل را نمایش میدهد |
 |
 |
paged U |
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود. |
 |
 |
laptop U |
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است |
 |
 |
lapheld U |
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است |
 |
 |
terminals U |
وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد. |
 |
 |
terminal U |
وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد. |
 |
 |
options U |
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC |
 |
 |
option U |
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC |
 |
 |
focused U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focus U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focussing U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focusses U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focussed U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focuses U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
pages U |
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود |
 |
 |
radar return U |
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار |
 |
 |
paged U |
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود |
 |
 |
page U |
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود |
 |
 |
ansi U |
برنامه مستقیم نرم افزاری کوچک که کدهای کنترلی صفحه نمایش ANSI را تفسیر میکند و صفحه نمایش را کاملا کنترل میکند |
 |
 |
visual display terminal U |
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند |
 |
 |
blips U |
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است |
 |
 |
visual display unit U |
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند |
 |
 |
blip U |
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است |
 |
 |
transparent U |
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است |
 |
 |
transparently U |
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است |
 |
 |
radar discrimination U |
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار |
 |
 |
straightish U |
راست |
 |
 |
straight U |
راست |
 |
 |
on end U |
راست |
 |
 |
forthrights U |
سر راست |
 |
 |
straightforward U |
راست |
 |
 |
upright U |
راست |
 |
 |
vertically U |
راست |
 |
 |
erecting U |
راست |
 |
 |
sheer U |
یک راست |
 |
 |
erects U |
راست |
 |
 |
directly U |
سر راست |
 |
 |
freehearted U |
رک و راست |
 |
 |
right U |
راست |
 |
 |
straightforward U |
رک سر راست |
 |
 |
straightish U |
سر راست |
 |
 |
dextrogyrous U |
راست بر |
 |
 |
straightest U |
راست |
 |
 |
blankly U |
سر راست |
 |
 |
dextrorotatory U |
راست بر |
 |
 |
plumply U |
سر راست |
 |
 |
straighter U |
راست |
 |
 |
true U |
راست |
 |
 |
truer U |
راست |
 |
 |
truest U |
راست |
 |
 |
vertical beam U |
راست رو |
 |
 |
right back U |
بک راست |
 |
 |
pricked U |
راست |
 |
 |
plain spoken U |
یر راست |
 |
 |
beeline U |
خط راست |
 |
 |
wrapover top U |
راست |
 |
 |
wrapover skirt U |
راست |
 |
 |
wrapover dress U |
راست |
 |
 |
up front U |
رک و راست |
 |
 |
pricking U |
راست |
 |
 |
plain dealing U |
راست |
 |
 |
righting U |
راست |
 |
 |
bolt upright U |
راست |
 |
 |
right turn U |
به راست راست |
 |
 |
right face U |
به راست راست |
 |
 |
bee line U |
خط راست |
 |
 |
prick U |
راست |
 |
 |
apeak U |
راست |
 |
 |
pricks U |
راست |
 |
 |
erect U |
راست |
 |
 |
candid U |
راست |
 |
 |
right footed U |
راست پا |
 |
 |
erected U |
راست |
 |
 |
outspoken U |
رک و راست |
 |
 |
rectilineal U |
راست خط |
 |
 |
turnabout U |
به راست راست |
 |
 |
four-square U |
رک و راست |
 |
 |
righted U |
راست |
 |
 |
uninhibited U |
رک و راست |
 |
 |
turnabouts U |
به راست راست |
 |
 |
wooden U |
راست |
 |
 |
dvorak keyboard U |
طرح صفحه کلید که کاراتر از طرح صفحه کلید QWEEERTY است |
 |
 |
raster U |
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط |
 |
 |
right halfback U |
هافبک راست |
 |
 |
right handed U |
در سمت راست |
 |
 |
right oblique march U |
میل به راست رو |
 |
 |
erectile U |
راست شدنی |
 |
 |
erective U |
راست کننده |
 |
 |
erectile U |
راست کردنی |
 |
 |
orthognathous U |
راست ارواره |
 |
 |
upends U |
راست نشاندن |
 |
 |
upending U |
راست نشاندن |
 |
 |
right hand U |
دست راست |
 |
 |
right turn U |
براست راست |
 |
 |
right flank U |
جناح راست |
 |
 |
orthopteran U |
راست بال |
 |
 |
hard shouder U |
شانه راست |
 |
 |
right handedness U |
راست دستی |
 |