Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bells and whistles
U
صدا ودستگاههای جانبی بیشتراست نواوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oa
U
دفتر وادارهای با ماشینها ودستگاههای خودکار
wet year
U
سالی که میزان بارندگی از حد معمول سالیانه بیشتراست
vortex filament
U
خطی که شدت یا تمرکزجریانهای حلقوی دران بیشتراست
hematology
U
شاخهای از زیست شناسی که درباره خون ودستگاههای خونساز بحث میکند
turbulent flow
U
جریانی است که دران عدد رینولدز از0032 بیشتراست
innovations
U
نواوری
innovation
U
نواوری
innovation theory
U
نظریه نواوری
expansion interface
U
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
sidelap
U
بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم
bells and whistles
U
خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی
peripheral
U
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
channeled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
communication
U
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
channelled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
side effect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
wait condition
U
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait state
U
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
power down
U
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
adverse reaction
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
by-effect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
byeffect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
fall-out
[side effect]
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
secondary effect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
spillover effect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
side spray
U
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
flank observation
U
دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
lateral
U
جانبی
bilateral
U
دو جانبی
laterad
U
جانبی
secondary effect
U
اثر جانبی
accessory
U
جانبی
spillover effect
U
اثر جانبی
fall-out
[side effect]
U
اثر جانبی
byeffect
U
اثر جانبی
contour line
U
خط جانبی
by-effect
U
اثر جانبی
sidelong
U
جانبی
adverse reaction
U
اثر جانبی
marginal bund
U
خاکریز جانبی
lateral yield
U
له شدگی جانبی
lateral surface
U
سطح جانبی
lateral shifts
U
حرکت جانبی
lateral shifts
U
تغییرات جانبی
side chain
U
زنجیر جانبی
ancillary equipment
U
تجهیزات جانبی
ancillary equipment
U
وسیله جانبی
oblique fire
U
اتش جانبی
lateral load
U
بار جانبی
peripherals
U
دستگاههای جانبی
devices
U
وسیله جانبی
side-effects
U
نتیجه جانبی
accessory
U
وسیله جانبی
lateral pressure
U
فشار جانبی
side-effects
U
اثر جانبی
input/output
U
وسیله جانبی
i/o
U
وسیله جانبی
side effect
U
اثر جانبی
flank speed
U
سرعت جانبی
end gable
U
نمای جانبی
device
U
وسیله جانبی
dorsolateral
U
پشتی و جانبی
cross wind
U
باد جانبی
auxiliary equipment
U
تجهیزات جانبی
lateral buckling
U
کمانکش جانبی
side effect
U
نتیجه جانبی
lateral inversion
U
معکوس جانبی
lateral fissure
U
شیار جانبی
laterality
U
برتری جانبی
lateral dominance
U
برتری جانبی
lateral dispersion
U
پراکندگی جانبی
aisle
U
جانبی صحن
aisles
U
جانبی صحن
lateral control
U
کنترل جانبی
side-effect
U
اثر جانبی
side-effect
U
نتیجه جانبی
ventrolateral
U
بطنی و جانبی
secondary effect
U
نتیجه جانبی
spillover effect
U
نتیجه جانبی
spillover effects
U
آثار جانبی
sideband
U
باندهای جانبی
fall-out
[side effect]
U
نتیجه جانبی
side view
U
نمای جانبی
by-effect
U
نتیجه جانبی
adverse reaction
U
نتیجه جانبی
sideways sum
U
مجموع جانبی
byeffect
U
نتیجه جانبی
wing wall
U
دیواره جانبی
trilaterality
U
حالت سه جانبی
byeffect
U
عوارض جانبی
sidelooking airborne radar
U
رادار جانبی
adverse reactions
U
اثرهای جانبی
by-effects
U
اثرهای جانبی
by-effects
U
آثار جانبی
adverse reactions
U
آثار جانبی
side group
U
گروه جانبی
spillover effects
U
اثرهای جانبی
secondary effects
U
آثار جانبی
side friction
U
اصطکاک جانبی
side effects
U
آثار جانبی
side effects
U
اثرهای جانبی
units
U
وسیله جانبی
peripheral
U
دستگاه جانبی
byeffects
U
اثرهای جانبی
byeffects
U
آثار جانبی
side reaction
U
واکنش جانبی
secondary effects
U
اثرهای جانبی
unit
U
وسیله جانبی
side circuit
U
مدار جانبی
angle of sideslip
U
زاویه انحراف جانبی
ventrolateral
U
درقسمت جانبی شکم
lateral-adjustment lever
سطح تنظیم جانبی
side-effect
U
اثرجانبی نتیجه جانبی
side effect
U
اثرجانبی نتیجه جانبی
crab
U
حرکت جانبی ناو
side-effects
U
اثرجانبی نتیجه جانبی
crabs
U
حرکت جانبی ناو
angle of sideslip
U
زاویه لغزش جانبی
diaschisis
U
کارکرد پریشی جانبی
girthed area
U
سطح جانبی
[ریاضی]
lateral and sway bracing
U
حرکات جانبی و نوسانی
sidelooking airborne radar
U
رادار با دید جانبی
peripheral equipment operator
U
متصدی تجهیزات جانبی
miniperipheral
U
دستگاه جانبی کوچک
lateral magnifying power
U
درشت نمایی جانبی
notch piers
U
پایههای جانبی سرریز
side chain substitution
U
استخلاف در زنجیر جانبی
peripheral controller
U
کنترل کننده جانبی
lateral support
U
تکیه گاه جانبی
sides way
U
تغییر مکان جانبی
processor
U
پردازنده جانبی مخصوص
side tone
U
صدای جانبی گوشی
sidelobe
U
بیم جانبی رادار
side overlap
U
پوشش جانبی عکس هوایی
transverse process
U
زائده جانبی ستون فقرات
lateral strain
U
تغییر شکل نسبی جانبی
profiles
U
برش عمودی تصویر جانبی
profiling
U
برش عمودی تصویر جانبی
asymmetrical sideband transmission
U
پخش باند جانبی مانده
profiled
U
برش عمودی تصویر جانبی
profile
U
برش عمودی تصویر جانبی
vestigial sideband transmission
U
پخش باند جانبی مانده
sidepiece
U
قطعه کناری بخش جانبی
sculpture in the round
U
پیکره سازی همه جانبی
short
U
تخته جانبی که از حد معمول کوتاهتر است
interrupt
U
حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی
interrupting
U
حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی
interrupts
U
حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی
sbc
U
RA و رابط دستگاه جانبی RO ,Computer SmallBusiness
shortest
U
تخته جانبی که از حد معمول کوتاهتر است
shorter
U
تخته جانبی که از حد معمول کوتاهتر است
poll
U
بیان وضعیت وسیله جانبی در شبکه
polled
U
بیان وضعیت وسیله جانبی در شبکه
polls
U
بیان وضعیت وسیله جانبی در شبکه
processor
U
پردازندهای که از حافظه جانبی استفاده میکند
B:
U
بیان کننده دیسک درایو جانبی
sub-
U
کد شناسایی وسیله جانبی برای دستیابی به آن
lateral deflection of beam
U
تغییر شکل فرعی یا جانبی تیر
lateral gain
U
پوشش جانبی زمین درعکاسی هوایی
failure
U
خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
sidelobe
U
ستونهای جانبی انرژی انتن رادار
failures
U
خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
computer interface unit
U
وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
peripheral
U
انتقال داده بین CPU و رسانه جانبی
controller
U
سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
vendors
U
کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
output
U
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
port
U
یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
controllers
U
سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
stair towers turrets
U
برجهای پله دار جانبی هشتی ورودی
peripheral
U
فرفیت ذخیره سازی موجود در وسیله جانبی
forms
U
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
outputs
U
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
auxiliary
U
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
form
U
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
auxiliaries
U
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
formed
U
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
vendor
U
کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
enhancement
U
امکان جانبی که خروجی یا کارایی یک وسیله را افزایش میدهد
peripheral
U
رسانه جانبی که با سرعت بالا با کامپیوتر کار میکند
loads
U
فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
input/output
U
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
PCMCIA
U
حافظه یا وسیله جانبی که با استاندارد PCMCIA مط ابقت دارد
load
U
فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
devices
U
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
device
U
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
s 00 bus
U
یک وسیله استاندارد اتصال میان برخی ریزکامپیوترها وتجهیزات جانبی
processor
U
که طبق سرعت پردازنده و نه رسانه جانبی تنظیم شده است
adapter
U
کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد
accessorize
U
اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره
eia interface
U
یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها
external
U
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
shared
U
استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم
users
U
سوکت که امکان نصب وسایل جانبی به کامپیوتر را فراهم میکند
share
U
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com